نیلوفر مژدهی، خبرنگار: درحالیکه در اغلب کشورهای دنیا خصوصا لیگهای معتبر اروپایی برگزاری مسابقات در تعطیلات پایان هفته و استفاده بهینه تماشاگران از این بازیهاست اما در لیگ ما هر زمان که صلاح بدانند مسابقات را برگزار میکنند و هیچ نظم، هدف و برنامهریزی مشخصی در این راستا وجود ندارد. ممکن است گاهی حتی لیگهای معتبر ازجمله لیگ برتر جزیره به دلیل فشردگی مسابقات با عقبافتادگی برخی از بازیها، یک دور از مسابقات خود را طی روزهای سهشنبه یا چهارشنبه برگزار کنند اما همیشه این پیشزمینه برای علاقهمندان به فوتبال وجود دارد که بازیها در روزهای آخر هفته این کشورها یعنی شنبه و یکشنبه برگزار میشود، از این رو استقبال بهتری از مسابقات شده و شاهد حضور پرشور تماشاگران در بازیهای مورد علاقهشان، مخصوصا بازیهای مهم هستیم.
لیگ عربستان نیز اخیرا با الگوبرداری از معتبرترین لیگهای دنیا به همین سمت پیش میرود. در فصل جاری شاهد آن بودیم که رقبای آسیایی تیمهای لیگ برتری ما، درحالیکه در ابتدای هفته در لیگ خود بازی برگزار کرده بودند، سهشنبه یا چهارشنبه به مصاف تیم ایرانی یا دیگر رقبای آسیایی خود رفته و در عین حال از برنامه مسابقات باشگاهی کشور خود نیز عقب نبودند. فشردگی مسابقات به این شکل با برنامه از پیش تعیین شده و هدف مشخص نهتنها روی کیفیت کار بازیکنانشان تاثیر نگذاشته بود بلکه نتایج بهتر از تیمهای ایرانی گرفتند. این درحالی است که تماشاگر ایرانی اصلا حتی نمیداند بازی دو هفته بعد تیمش در چه تاریخی برگزار میشود و حتی برای تهیه بلیت نیز باید چند ساعت پیش از همان بازی اقدام کند. این معضل مخصوصا برای تماشاگرانی که از دیگر شهرها برای حضور در ورزشگاه اقدام میکنند مشکلساز است. از این رو اغلب شاهد حضور کمرنگ تماشاگران تیمهای میهمان مخصوصا برای حضور در ورزشگاههای میزبان هستیم که این خود از شور و نشاط و جو هیجانانگیز ورزشگاه میکاهد.
برگزاری 37 درصدی بازیهای لیگ برتر در آخر هفته
از ابتدای فصل جاری طی ۲۸ هفتهای که از رقابتهای لیگ برتر سپری شده، هفته بیستوسوم و بیستوهشتم بود که بازیها به طور همزمان در یک روز تعطیل برگزار شد و جالب است بدانید هفته ششم اولین هفتهای بود که لیگ برتریها برای اولین بار در طول فصل جاری در روز جمعه دو بازی برگزار کردند و تا این هفته هیچ بازی در روز جمعه برگزار نشده بود. تاسف بارتر اینکه در نیمفصل دوم بازیهای بسیاری در روزهای وسط هفته برگزار شد و هیچ مسابقهای از این هفتهها در روزهای آخر هفته نبوده است. در هفته چهارم، سیزدهم، چهاردهم، پانزدهم، هجدهم، بیستم، بیستویکم، بیستودوم، بیستوپنجم، بیستوششم و بیستوهفتم همه بازیها در وسط هفته بوده که به طور دقیق ۸۸ بازی را دربر میگیرد.
از ابتدای فصل تاکنون که هفته بیستوهشتم را پشت سر گذاشتیم، ۲۲۴ رقابت بین تیمهای لیگ برتری برگزار شده که فقط ۴۴ بازی در روز جمعه و ۴۰ بازی در روز پنجشنبه برگزار شده است. سایر بازیها در روزهای وسط هفته برگزار شده که به طور میانگین ۳۷ درصد کل بازیها در روزهای آخر هفته بوده و فقط 19.5 درصد از بازیها در روز جمعه برگزار شده که آمار بسیار ضعیف و تاسفبرانگیز در مقایسه با لیگهای معتبر و حتی نیمهمعتبر دنیاست. شاید عجیب باشد اما مسئولان برگزاری مسابقات لیگ برتر با برگزاری ۲۷ مسابقه در روز شنبه تقریبا ۱۲ درصد از بازیهای لیگ جاری را در اولین روز هفته برگزار کردند و طبیعتا استقبال از مسابقات در چنین روزی بسیار کم است.
فارغ از اینکه اغلب ساعت مسابقات متناسب با حضور تماشاگران نبود و اعتراض مربیان و باشگاهها را به همراه داشت، برگزاری 62.5 درصد از مسابقات لیگ برتر در روزهای وسط هفته جای سوال دارد. البته از این بدتر هم میتوانست اتفاق بیفتد که اتفاق افتاد. بهعنوان مثال در هفته ششم، ۸ مسابقه در ۵ روز متفاوت برگزار شد. یک بازی در روز سهشنبه، ۲ بازی در روز پنجشنبه، ۲ بازی در روز جمعه، 2 بازی در روز شنبه و یک بازی چند ماه بعد برگزار شد. در هفته پانزدهم نیز شاهد بیبرنامگی مطلق بودیم و مسابقات در روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه برگزار شد که اوج بیسلیقگی و بیبرنامگی در سازمان لیگ را نشان میدهند.
اینکه گاهی به دلیل فشردگی مسابقات و حضور در لیگهای مختلف بینالمللی یا اتفاقات غیرقابل پیشبینی، یک یا دو بازی به تعویق بیفتد قابل درک است حتی نمیتوان به تغییر برخی برنامه بازیها در طول فصل ایراد گرفت اما در شرایطی که تمام بازیها در طول هفته پراکنده شده و مثل لیگ ایران ۶۲ درصد از مسابقات را دربر بگیرد میتوان آن لیگ را فرسایشی در نظر گرفت و البته مصدومانی که روی دست تیمها میمانند نیز حاصل همین بیبرنامگی است. ضمن اینکه قرار است دو هفته باقیمانده بیستونهم و سیام به ترتیب در روزهای سهشنبه ۸ خرداد و شنبه ۱۲ خرداد برگزار شوند.
لیگیک فاجعهبارتر است
در لیگ ایران به جای بررسی تقویم مسابقات بینالمللی و برنامهریزی برای مسابقات داخلی آسانترین راه، تعطیلی بازی یا به تعویق انداختن آن است که خود باعث بیاعتباری لیگ میشود. درحالی که دیگر کشورها نیز درگیر مسابقات ملی و باشگاهی در سطح بینالمللی هستند اما فقط این لیگ ایران است که به محض به میان آمدن بازی ملی یا باشگاهی در لیگ قهرمانان به جای برنامهریزی صحیح و گنجاندن مسابقات تیمها در یک برنامه مدون، از برگزاری مسابقه سر باز زده یا آن را به هفتههای بعد موکول میکنند. این بلاتکلیفی و سرگردانی فقط مختص باشگاهها نیست و تماشاگران را نیز دچار سردرگمی کرده است. بدون شک دلیل مسئولان برگزاری مسابقات حضور ملیپوشان در تیمها یا شرکت تیمها در رقابتهای باشگاهی آسیا نیست؛ چراکه ما با همین ضعف برنامهریزی در لیگ یک یا همان لیگ آزادگان نیز روبهرو هستیم. تیمهای حاضر در این مسابقات نه بازیکن ملی دارند نه درگیر رقابتهای آسیایی هستند، از این رو وقتی چنین معضلی در این لیگ نیز وجود دارد بهوضوح میتوان نتیجه گرفت برنامهریزی در سازمان لیگ خیلی محلی از اعراب ندارد و مسئولان هر زمان که دلشان بخواهد لیگ و مسابقات را بدون توجه به اصول حرفهای برگزار میکنند.
در لیگ آزادگان درحالیکه تاکنون ۲۷۹ بازی برگزار شده فقط ۲۹ بازی در روز جمعه و درمجموع ۶۲ بازی در پایان هفته برگزار شده است، یعنی فقط بیش از ۱۰ درصد بازیها در روز جمعه بوده و حدود ۲۲ درصد بازیها در پایان هفته برگزار شده و جای تاسف دارد که بگوییم نزدیک به ۷۸ درصد از مسابقات لیگیک در روزهای وسط هفته برگزار شده است. بد نیست بدانید که روز چهارشنبه بیشترین سهم را در برگزاری مسابقات لیگیک داشته و ۶۳ درصد مسابقهها که چیزی معادل 22.5 درصد از مسابقات است، در روز چهارشنبه برگزار شده و بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. به این ترتیب از ۲۷۹ مسابقه که تاکنون در لیگیک برگزار شده، ۲۱۷ مسابقه در روزهای میانه هفته برگزار شده است.
در لیگیک، هفته هشتم اولین هفته بود که در روز جمعه و آخر هفته برگزار شد و هرچند تلاش کردند کمکم بازیها را به روزهای پایانی هفته بکشانند اما باز هم در برنامهریزی موفق نبودند و در ۱۹ هفته از ۳۱ هفتهای که تاکنون برگزار شده حتی یک بازی هم در پایان هفته انجام نشده. سه هفته دیگر از رقابتهای لیگیک باقی مانده که هفته سیودوم پنجشنبه برگزار میشود و هفته سیوسوم و سیوچهارم نیز به وسط هفته موکول شده و در روزهای چهارشنبه و سهشنبه برگزار میشود. آمار دو لیگ برتر و لیگیک نشان میدهد هیچ ارادهای برای منظم برگزار کردن رقابتهای فوتبال در سازمان لیگ وجود ندارد و حالا با اتفاقاتی هم که افتاده و استعفای سهیل مهدی، آشفتگی بیش از قبل به چشم میآید.