میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر مسائل بین الملل: شنیدن آن اخبار خوب و امیدبخش هرگز میسر نشد و در عوض شاهد انتشار سیل اخبار و پیامهای ابراز همدردی درمورد شهادت رئیسجمهور و همراهانش بودیم. در این میان اغلب کشورهای منطقه و همسایه سنگتمام گذاشتند و علاوهبر ارسال پیام و حضور در سفارتخانهها و اعلام مشارکت در مراسم تشییع، دست به اقدامی کمسابقه زده و با اعلام عزای عمومی، ابراز همدردی و همراهی خود را با همبستگی عملی نیز توام ساختند. در واقع این رویکرد ویژه و استثنایی کشورهای منطقه و همسایگان را بدون شک باید مرهون راهبرد و سیاست خارجی دولت آقای رئیسی دانست که همواره بر اولویت توسعه روابط با منطقه و همسایگان و در قالبی وسیعتر به توسعه روابط با شرق اتکا داشته است. بر همین اساس در این نوشتار کوشیدهایم تا گوشهای از بازتابها، ابراز همدردیها و تحلیلهایی را که نسبت به این رخداد در سطوح رسمی و غیررسمی، در میان همسایگان شرقی بیان شده است، ارائه دهیم.
افغانستان؛ از تمجید و تکریم یکپارچه تا لزوم درسآموزی طالبان از ایران
در افغانستان کمتر پیش آمده است که تمامی گروهها و جناحهای سیاسی نسبت به یک موضوع دیدگاههای مشابه و حتی وحدت نظر داشته باشند. با این حال این مورد استثنایی در چهارچوب واکنشها به شهادت آقای رئیسی و همراهان ایشان، اتفاق افتاد. بعد از انتشار اخبار مربوط به شهادت رئیسجمهور و همراهان در جریان سانحه هوایی، عموم مردم و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی این کشور به شکلی یکپارچه و متفق به این موضوع واکنش نشان داده و به ابراز همدردی با دولت و ملت ایران و همچنین تمجید و تکریم از ویژگیهای شخصیتی شهدای خدمت پرداختند. مقامات سیاسی طالبان هر یک بیانیههای جداگانه صادر کردند و شخصیتهای سیاسی از طیفهای مختلف همچون حامد کرزای، عبدالله عبدالله، احمد مسعود، اشرف غنی، مسلم یار، عبدالرسول سیاف، عبداللطیف پدرام، حنیف اتمر، گلبدین حکمتیار و... نیز پیامهایی ارسال کردند که همگی بر همدردی با ملت و دولت ایران در این موقعیت دشوار تاکید داشتند. علاوهبر این مهاجران و شخصیتهای اجتماعی و فرهنگی افغانستانی مقیم ایران نیز واکنش نشان دادند چنانکه در یک مورد خبرگزاری ایرنا متنی را با عنوان تسلیت و ابراز همدردی اهالی فرهنگ و هنر افغانستان [مقیم ایران] منتشر کرد. در کنار اینها، شعرای افغانستانی نیز اشعار و مرثیههایی را در این زمینه سرودند که شعر سوزناک و حزنانگیز «نجیب بارور» را میتوان نمونه بر جستهای از آنها دانست:
بمان برادر من، وقت، وقت رفتن نیست
بمان شتاب مکن، وقت، وقت مردن نیست
یکی برفت و هزاران دوباره برخیزد
سپاه میرزمد گر در آن تهمتن نیست
شهید خدمت مردم شدن سزای دل است
که هیچ خوشه چنین در تمام خرمن نیست
بمان برادر من، تا نهایت این راه
نرو که طاقت لبخندهای دشمن نیست
بهرغم اینکه همه پیامها در راستای روشن و مشخص همدردی با ملت و دولت ایران و تمجید از شخصیت شهدای خدمت ارسال شده بودند، اما به لحاظ محتوایی میان هر یک از آنها تفاوتهایی وجود داشته که نشان میداد هر یک از جنبه یا بعدی خاص به این رخداد نگریسته و آن را برجسته کردهاند. در یک تقسیمبندی کلی و البته شاید نهچندان دقیق، محتوای این پیامها را میتوان در محورهای زیر مورد تفکیک قرار داد:
نقش دولت جمهوری اسلامی در صلح و ثبات منطقه و افغانستان
این وجهی محسوب میشود که در اغلب پیامها از جانب طالبان و برخی پیامها از جانب منتقدان امارت قابل مشاهده است. در این راستا امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان در مراجعه به سفارت ایران در کابل نقش و زعامت رئیسجمهور و وزیرخارجه ایران را در توسعه همکاری منطقهای، بهخصوص با افغانستان ارزشمند میخواند. عبداللطیف نظری، معاون وزیر اقتصاد طالبان نیز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران آقای رئیسی را مبتنیبر حسن همجواری و گسترش مناسبات با همسایگان توصیف میکند و در عین حال این دوران را موفقترین دوره روابط اقتصادی و تجاری میان دو کشور دانسته و پروژههای چابهار و خط آهن خواف - هرات را از مهمترین مصادیق این موفقیت برمیشمرد. در سوی دیگر عبداللطیف پدرام یکی از منتقدان امارت اسلامی طالبان نیز از آیتالله رئیسی بهعنوان فردی یاد میکند که در دوره نهچندان طولانی مسئولیت خود، برای شکوفایی ایران و همبستگی مردمان منطقه کوشش عظیم نمود. اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افغانستان هم یکی دیگر از کسانی است که در پیام خود رئیسجمهور ایران را شخصی علاقهمند به صلح و ثبات در منطقه و جهان معرفی میکند. محمد جواد محسنی فرزند آیتالله محسنی از مراجع فقید تشیع افغانستان و مدیر شبکه تمدن افغانستان هم به این نکته اشاره میکند که ملت بزرگ افغانستان راهبرد مدبرانه ایشان را مبنیبر سیاست ثبات در منطقه که بر آرامش و پایداری بیشتر در افغانستان تاثیرگذار بود، به دیده قدر مینگرد.
نقش دولت آقای رئیسی در حمایت از مردم فلسطین
این موضوع نیز یکی دیگر از وجوهی است که در اکثر پیامها و بیانیهها از جانب سیاستمداران و شخصیتهای برجسته افغانستان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. عبداللطیف پدرام رهبر حزب کنگره ملی افغانستان از آقای رئیسی بهعنوان فردی یاد میکند در سطح جهان از حقوق حقه مردم فلسطین دفاع کرد و با شجاعت جنایات رژیمصهیونیستی و مدافعان آمریکایی آنها در نواز غزه را محکوم کرد. علاوهبر این وی به سخنرانی شیوا، عمیق و شجاعانه آقای امیرعبداللهیان در شورای امنیت سازمان ملل در دفاع از حقوق مردم فلسطین و غزه اشاره میکند و آن را چون صفحه درخشانی در کارنامه دولت آیتالله رئیسی میبیند که در تاریخ نیز ثبت شده است. در بیانیه همدردی لشکر فاطمیون افغانستان هم این موضوع مورد یادآوری قرار گرفته است که بهرغم این واقعه، رژیمصهیونیستی باید خیال خام تزلزل در صفوف جبهه مقاومت را از ذهن خود بیرون کند. برخی از حامیان امارت اسلامی طالبان هم این وجه از ویژگیهای دولت شهدای خدمت را برجسته کردهاند چنانکه اسلام یار زدران از فعالان رسانهای حامی طالبان درباره شهادت رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران نوشت: «از این موضوع از عمق قلب بسیار ناراحت هستم. این افراد برای اسرائیل مساله بودند و به قیمت سرشان از فلسطین حمایت کردند. مبصر معروف، استاد دانشگاه و دیگر چهره حامی طالبان هم از امیرعبداللهیان بهعنوان سپر دفاع دیپلماتیک از بیتالمقدس یاد میکند.
شرایط نظام سیاسی ایران و درسآموزی طالبان از آن
موضوع گذر جمهوری اسلامی ایران از شرایط سخت و دشواری که در نتیجه این رخداد به وجود آمده، یکی دیگر از مباحثی است که در قریب به اتفاق بیانیهها و پیامهای منتشرشده از جانب شخصیتهای برجسته افغانستان مورد توجه واقع شده است. بر این اساس در اغلب پیامها شاهد این ابراز امیدواری بودهایم که ایران بتواند از این مرحله سخت عبور کند؛ البته همانطور که در گذشته موفق به انجام این کار شده است. عبدالسلام حنفی یکی از معاونان نخستوزیر طالبان در پیام تسلیت و ابراز همدردی خود به این موضوع اشاره دارد: «بدون شک این رخداد ضایعه بزرگ برای ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران است، اما مطمئنا ملت و رهبری با تدبیر و هوشیاری از این مرحله عبور کرده و مسیر خود را به سمت توسعه و پیشرفت ادامه خواهند داد. حامد کرزای رئیسجمهور، سابق افغانستان نیز در مضمونی مشابه ابراز امیدواری کرده کشور برادر ایران با شکیبایی از این مرحله دشوار عبور میکند. شورای علمای شیعه افغانستان هم در پیام همدردی خود بر این موضوع تاکید کردهاند که «اگرچه این حادثه بس عظیم و تکاندهنده است، اما در گذشته ملت بزرگ ایران نشان داده که چنین حوادثی، خللی به مدیریت و اعتبار این کشور وارد نخواهد کرد.»
اما در عین حال که همه شخصیتهای سیاسی افغانستان بر گذر موفق ایران از این مرحله تاکید دارند، برخی از منتقدان و حتی موافقان امارت اسلامی طالبان در پیامهای خود این موضوع، یعنی چگونگی گذر موفق از یک بحران حاد سیاسی را دستاویزی برای انتقاد از نوع حکومتداری طالبان قرار دادهاند. گلبدین حکمتیار یکی از همان افراد است که در پیام تسلیت خود به ایران، پیامی طعنهآمیز نیز به طالبان ارسال میکند:«در کشوری که قانون و خرد حاکم باشد، نه خلأ زعامت پیش میآید و نه انتقال آن از دستی به دست دیگر به بیثباتی و تشنج میانجامد. برای ایران همین را منتظریم. رحیم اسکندر یکی از حامیان طالبان در شبکههای اجتماعی به این موضوع این چنین میپردازد: «نگران نباشید ایران مثل ما نیست که اگر رهبر ما بمیرد یا فرار کند، کل ایدئولوژی و نظام ما نابود شود. نه هرگز؛ ایران نظام و قانون درستی دارد.»
- کنار بحث مطرحشده درمورد ثبات حکومت، این رخداد زمینه بروز انتقادات و یادآوریهای دیگری را هم به طالبان و حاکمیت آنها فراهم ساخته است. این موضوع که امارت اسلامی طالبان برخلاف اغلب کشورهای همسایه در این کشور عزای عمومی اعلام نکرد با انتقادات تندی از جانب مخالفان مواجه شد و حتی به تشکیل کمپینی برای این درخواست منجر شد. این که چرا طالبان دست به چنین اقدامی نزد، جای بحث و تامل بیشتری دارد. در کنار مسائل سیاسی، شاید طرز تفکر و دیدگاه اعتقادی طالبان در نوع برخورد با مصیبتهای اینچنینی در این نوع تصمیمگیری بیتاثیر نبوده است.
- دولت آقای رئیسی و بهویژه شخص وزیرخارجه جمهوری اسلامی ایران درمورد لزوم تشکیل دولتی فراگیر در افغانستان و رعایت حق تحصیل و کار زنان از دیگر نکاتی بود که در این برهه زمانی مورد توجه منتقدان طالبان قرار گرفت. در این راستا برخی در سایتها و شبکههای اجتماعی سخنان وزیر خارجه، امیرعبداللهیان در اجلاس سمرقند (شهریور 1402) را مورد توجه قرار دادند که امیر خان متقی، وزیر خارجه طالبان را نسبت به فقدان یک حکومت فراگیر و لزوم توجه به آن مورد بازخواست قرار میدهد. یا به موردی دیگری اشاره میکنند که امیرعبداللهیان طالبان را بخشی از واقعیت جامعه افغانستان و نه تمام آن توصیف میکرد و در عین حال ناخرسندی ایران از محرومیت زنان و دختران افغانستان از تحصیل را اعلام کرده و آن را مخالف تعالیم پیامبر اسلام دانسته بود.
پاکستان در سوگ شخصیت تحکیمدهنده روابط دوجانبه و حامی اتحاد جهان اسلام
به نظر میرسد که در میان همسایگان ایران، پاکستانیها بیش از همه از وقوع این رخداد برای آیتالله رئیسی و هیات همراه ایشان دچار شوک و تاثر شدند؛ آن هم بدان سبب که آنها کمتر از یک ماه قبل میزبان رئیسجمهور و هیات ایرانی بودند. با این اوصاف، رخداد شهادت رئیسجمهور ایران و همراهان در تیتر یک اغلب خبرگزاریها و روزنامههای پاکستان جای گرفته و دولت پاکستان با اعلام یک روز عزای عمومی در این کشور، پیوند و همبستگی خود با ملت و دولت ایران را مورد تاکید قرار داد. از سوی دیگر خاطرات سفر آقای رئیسی به پاکستان نیز یکبار دیگر مورد توجه و بازگویی قرار میگیرد چنانکه سر وزیر ایالت سند پاکستان ضمن ابراز همدردی با ملت و دولت ایران، سفر آیتالله رئیسی به این ایالت و خاطرات خوب با ایشان را رخدادی ماندگار در تاریخ این ایالت توصیف میکند. دیگر مقامات پاکستان همچون رئیسجمهور و نخستوزیر این کشور هم در پیامهای تسلیت خود به این سفر اشاره داشته و میزبانی از ایشان را افتخاری برای خود توصیف میکنند. اما براساس آنچه از محتوای پیامها و بیانیههای تسلیت و همدردی مقامات و شخصیتهای پاکستانی استنباط میشود، این رخداد از چند جهت در این کشور مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است:
نقش ویژه شهدای خدمت در تحکیم روابط با پاکستان
موضوع روابط دو کشور ایران و پاکستان و نقشی که دولت آیتالله رئیسی در این رابطه ایفا کرده بود، یکی از اولین و مهمترین مسائلی بود که در اغلب واکنشها به این رخداد، مورد توجه خاص قرار گرفت. آصف زرداری، رئیسجمهور پاکستان از رئیسی بهعنوان فردی بسیار مشتاق برای تقویت روابط دو جانبه و کسی که برای پاکستان اهمیت زیادی قائل بود، یاد میکند. در عین حال وی این رخداد را ضایعه بزرگ از دست رفتن یک دوست واقعی برای پاکستان تعبیر میکند. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان هم در مواضعی مشابه خدمات آقای رئیسی به تقویت روابط دوجانبه میان ایران و پاکستان و همکاریهای منطقهای را ماندگار توصیف میکند. وزارت خارجه پاکستان نیز با صدور بیانیهای تلاشهای فراموشنشدنی امیرعبداللهیان در تقویت روابط فیمابین را مورد ستایش قرار میدهد. همه این توصیفات وقتی ارزش دوچندان پیدا میکند که به یاد آوریم که چند ماه قبل و به فاصله کمی از سفر رئیسجمهور به پاکستان، دو کشور در معرض بدترین تنگنای سیاسی تاریخ روابط خود قرار گرفته و حتی تا آستانه یک برخورد نظامی گسترده پیش رفتند. به نظر میرسد مدیریت چنین بحرانی توسط دولت آقای رئیسی بسیار مورد توجه و ارج و قرب مقامات سیاسی و نظامی و حتی مردم پاکستان قرار گرفته است. ژنرال بابر علاءالدین، کارشناس دفاعی پاکستان در این زمینه میگوید:«آیتالله رئیسی تمام تلاش خود را برای تقویت روابط با کشورهای همسایه و اتحاد بین کشورهای اسلامی به کار بست که این کوششها دستاوردهای خوبی داشت. رئیسی هنر مقابله با بحرانها را میدانست و زمانی که ایران و پاکستان به خاک هم موشک شلیک کردند، با مهارت یک سیاستمدار کهنهکار این مشکل را حل کرد.»
شخصیتی در راستای تحکیم وحدت جهان اسلام
اقدامات دولت آقای رئیسی در تحکیم وحدت کشورهای منطقه و بهویژه جهان اسلام، یکی دیگر از مهمترین محورهایی است که در پیامها و بیانیههای تحلیلگران و سیاستمداران پاکستانی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس مشاهد حسین، سیاستمدار مشهور پاکستانی تلاشهای دولت آقای رئیسی در ایجاد روابط راهبردی با کشورهای همسایه از جمله عربستان، پاکستان، ترکیه، امارات و قطر را مورد توجه قرار میدهد. عارف علوی، رئیسجمهور پیشین پاکستان هم رئیسجمهور شهید ایران را فردی بسیار سختکوش، اصولگرا و دلسوز برای جهان اسلام توصیف میکند. در این رابطه نقش ایشان در حمایت از فلسطین کاملا برجسته توصیف میشود چنانکه عمران خان نخستوزیر سابق در پیامی که از زندان ارسال کرده است حمایت قاطع وی از فلسطین را مورد تمجید قرار میدهد. مردم و جراید پاکستان نیز به این جنبه شخصیتی آیتالله رئیسی توجه بسیار ویژهای نشان داده و حتی این رخداد را به نوعی توطئه اسرائیل برای برداشتن این مانع بزرگ تلقی میکنند. با چنین رویکردی است که اکثر مطبوعات در تجزیه و تحلیل این واقعه به تئوری توطئه روی آورده و آن را به دشمنانی همچون اسرائیل و هند نسبت میدهند. با این حال روزنامه داون پاکستان برای راستیآزمایی این موضوع، نقل قولی از یکی از مقام اسرائیلی ناشناس به رویترز را ذکر میکند و اینکه دولت اسرائیل ارتباطی به این ماجرا ندارد:«این کار ما نیست.»