حمیدرضا اسکندری، خبرنگار گروه ورزش: لیگ برتر کشورمان از معدود لیگهایی است که 7، 8 هفته پایانی آن فقط برای تیمهایی هیجانانگیز است که برای قهرمانی یا کسب سهمیه و همچنین بقا میجنگند. درواقع چون رتبههای دیگر هیچ اهمیتی ندارد خیلی از مربیان کار سختی برای ایجاد انگیزه بین شاگردان خود دارند. بهخاطر همین مساله است که حرفوحدیثهای زیادی در لیگ بهوجود آمده و یکسری از مربیان نیز مجبور میشوند که تاکید کنند برای شرافتشان هم که شده مقابل فلان تیم با تمام قوا بازی خواهند کرد. اما لیگهای معتبر دنیا بهنوعی حسابوکتاب دارد از این جهت که مسئولان برگزاری مسابقات شرایطی را برای تکتک رتبههای جدول درنظر میگیرند تا لیگشان از همان روز اول تا هفته پایانی برای همه تیمها هیجانانگیز باشد. جالب اینکه در مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ بعد از سالها قصد داشتند حداقل برای تیم قهرمان نیز یک جایزه مالی در نظر بگیرند که آن هم منتفی شد! اما جذابیت سه هفته پایانی مسابقات بهانهای شد تا با مجید جلالی گفتوگویی داشته باشیم. او سوالات «فرهیختگان» را اینگونه پاسخ داد.
لیگ وارد مرحلهای شده که جذابیت در بالا و انتهای جدول به اوج خود رسیده است، شرایط را چطور ارزیابی میکنید؟
بازیها آنقدر حساس و نزدیک شده است که یک اشتباه میتواند تعیین سرنوشت کند. میبینید که اشتباهات حتی جزئی هم میتوانند تعیینکننده باشند، حتی اگر یک کرنر باشد. چیزی که در این هفتههای پایانی تعیینکننده خواهد بود تمرکز و خلاقیت بازیکنان است. اینکه چقدر این بازیکنان آرامش دارند و چقدر در این شرایط پرفشار بتوانند از تجربه خود استفاده کنند. همه چیز میتواند به لحظهها و سانتیمترها بستگی داشته باشد. شرایط بهشکلی پیش رفته که دو تیم در بالای جدول برای قهرمانی میجنگند و 4، 5 تیم نیز در انتهای جدول برای بقا مبارزه میکنند. بازی برای تیمهای مدعی قهرمانی یا هیچ است و انتهای جدول هم جنگ مرگ و زندگی خواهد بود.
اینکه یکسری از تیمهای میانه جدولی هفتههاست بهنوعی بازیشان تشریفاتی است نمیتواند یک ایراد بزرگ برای لیگمان باشد؟
قدر مسلم اگر شرایطی وجود داشته باشد که این هیجان و حساسیت برای همه تیمها یکسان باشد بازیها میتواند بدون چالش برگزار شود. اما در شرایط موجود چند تیم عملا دیگر هفتههاست که فقط بازی میکنند و به نوعی کارشان را کردهاند! طبیعی است در این وضعیت حاکم شاهد حرفوحدیثها و چالشهایی باشیم. الان فاصله امتیازی تیم دوم جدول با تیم ششم جدول بیش از 20 امتیاز است! بهندرت در این سالها پیش آمده یا من یادم میآید چنین شرایطی در لیگمان حاکم بوده باشد. این مساله میتواند برای آینده لیگمان یکی از علائمی باشد که باید مورد بررسی بیشتر قرار گیرد و رصد شود که آیا این اتفاق میتواند برای لیگ خوب باشد یا اگر عیب است علتها را جویا شویم و درصدد راهکار مناسب برای رفع آن باشیم.
اگر بخواهیم تیمهای بالای جدول را از نظر کیفی، ثبات در نتیجهگیری و موارد دیگر با هم مقایسه کنیم، کدام تیم را شایسته قهرمانی میدانید؟
من سه تیم بالای جدول را از هر نظر شایسته عنوان قهرمانی میبینم. در این میان سپاهان به دلایل غیرفنی از این کورس جا ماند. درحالیکه این تیم میتوانست یک رقیب خیلی جدی برای قهرمانی باشد. اما دو تیم بالای جدول چه از حیث ثبات در نتیجهگیری و امتیاز جمع کردن و چه از حیث کیفی و ارائه استانداردها در زمین هر دو به یک اندازه شایسته قهرمانی هستند.
در انتهای جدول تیمی برای بقا میجنگد که از نظر امکانات نرمافزاری و سختافزاری و همچنین بودجه سالیانه یکی از بهترین باشگاههای کشور است. به نظر شما فولاد که سابقه کار کردن در این تیم را دارید، چرا به این حال و روز افتاده است؟
در مورد این مساله در پایان لیگ باید بهطور مفصل بحث و کارشناسی شود. تیمهایی مثل نساجی که در استان خود تعداد زیادی بازیکن مستعد دارند، چرا الان باید برای بقا بجنگند یا تیمهای خوزستانی چرا همه باید در انتهای جدول باشند. بهعقیده من در مورد این باشگاهها باید شرایطی بهوجود آورد که به مدیران آن راهکار دهیم. مدیران این باشگاهها خیلی دوست دارند باشگاههای موفقی داشته باشند اما شاید راه رسیدن به آن را بلد نباشند. آن شکلی که استقلال، پرسپولیس و سپاهان دنبال موفقیت میروند یک مدل کار است که بقیه باشگاهها نمیتوانند این راه را بروند اما آنها میخواهند این مسیر را بروند.
درواقع اشتباه این باشگاههاست که میخواهند مسیر موفقیت سه تیم را طی کنند اما همواره ناموفق بودهاند، حتی تیمی مثل گلگهر هم که امکانات خوبی دارد، نباید چنین مسیری را در پیش بگیرد و چه برسد به تیمهایی مثل استقلال خوزستان، هوادار و... . این باشگاهها باید سبک کاریشان متفاوت باشد، نه اینکه راه پرسپولیس را برای موفقیت بروند. سیاستگذاری این باشگاهها باید چیز دیگری باشد و چون راهکار مناسبی در این زمینه ندارند میخواهند مسیر تیمهای اشارهشده را بروند که از نظر من یک اشتباه راهبردی است.
شاید بیش از 10 سال پیش بود که وقتی از آکادمی باشگاه فولاد رونمایی شد، خیلیها آینده درخشانی را برای این باشگاه پیشبینی کردند، اما برعکس این اتفاق برای فولاد رخ داد.
بله، این مساله بهخاطر همان مواردی است که اشاره کردم؛ اشتباه راهبردی که در این باشگاه وجود داشته است. درحالیکه شاید 10 برابر بیشتر از زمانی که من در فولاد بودم در این باشگاه برای کسب موفقیت هزینه شده اما بهرهوری یکدهم آن زمان بوده است. شما یک هزینه 10 برابری صرف میکنید اما به یکدهم آنچه میخواهید میرسید که در کل این یکمعامله سراسر ضرر است.
در آخر قرار بود خیلیزودتر از اینها تکلیف سرمربی تیم امید مشخص شود اما خبری نیست؟
انشاءالله در این زمینه بهزودی با برگزاری جلسهای گزینههای مدنظر معرفی و بررسی خواهند شد.