زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: طراحی اولیه سد مشترک ایران و آذربایجان روی رودخانه ارس در سال 85 انجام شد، اما رسیدن آن به مرحله بهرهبرداری با توجه به طولانی شدن این فرآیند و البته در گرفتن جنگ ارمنستان و آذربایجان در این مناطق به تاخیر افتاد. سد قیزقلعه، قابلیت آبیاری نزدیک به 74 هزار هکتار زمین کشاورزی را دارد و در بخش خاکی این سد هم ظرفیت تولید 270 مگاوات ساعت انرژی قابل استحصال سالیانه طراحی شده است. جدای از ظرفیتهای اقتصادی که احداث این سد روی رودخانه ارس برای دو کشور به همراه دارد، از منظر سیاسی و با توجه به اینکه روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر تنشهایی داشته و اسرائیل هم با نفوذ خود در این منطقه تلاش کرده برای ایران مشکلاتی را به همراه بیاورد، گام مثبتی در راستای تقویت روابط دوجانبه ایران و آذربایجان به شمار میرود و امکان شیطنت صهیونیستها برای ایجاد اختلاف میان دو کشور را محدود میکند. علاوهبراین با توجه به اینکه بهتازگی جنگ ارمنستان و آذربایجان در این منطقه تمام شده احداث پروژههای اقتصادی میتواند به اندازه قابلتوجهی امکان تشدید تنشهای مجدد در این مناطق و تداوم صلح را تقویت کند. در هرصورت با توجه به اینکه آذربایجان و ایران، اخیرا رایزنیها برای بازگشایی سفارت در تهران انجام دادند، احداث این سد را میتوان در چهارچوب تلاشها برای بهبود و تحکیم روابط دو کشور تحلیل کرد. برای بررسی بیشتر ابعاد احداث سد قیز قلعه با «محسن پاکآیین» سفیر سابق ایران در باکو و «شعیب بهمن» کارشناس مسائل قفقاز گفتوگو کردیم. پاکآیین معتقد است که احداث این سد وضعیت صلح در این منطقه را تقویت میکند و علاوهبرمنافع اقتصادی، منافع سیاسی هم برای ایران به همراه خواهد داشت. شعیب بهمن اما معتقد است که احداث این سد نمیتواند تاثیر قابلتوجهی در حل مسائل ایران و آذربایجان داشته باشد؛ چراکه مسائل ایران و آذربایجان در حوزههای دیگری مورد توجه قراردارد که البته تغییری در آنها حاصل نشده است. مشروح این گفتوگوها را در ادامه میخوانید.
محسن پاکآیین: احداث سد قیزقلعه بهخاطر جنگ قرهباغ به تاخیر افتاده بود
محسن پاکآیین، سفیر سابق ایران در باکو، ابتدا در مورد اهمیت احداث این سد در حوزه فنی توضیح داد و گفت: «احداث سد قیزقلعه سدی روی رودخانه ارس از نظر فنی و در چند حوزه حائز اهمیت است، نکته اول اینکه حقابه ایران به میزانی بیش از گذشته تامین میشود و در کنار این، حقابه جمهوریآذربایجان هم تامین میشود و این برای توسعه کشاورزی شهرهای نزدیک ارس، از سوی ایران بسیار مهم است. برای جمهوریآذربایجان که در شمال ارس تا به حال درگیر جنگ قرهباغ بوده و یکسال است که آزاد شده است و در راستای آبیاری و حاصلخیز کردن این منطقه آب ارس بسیار اهمیت دارد. در حوزه برقرسانی نیز وجود نیروگاه برقی ارس موجب خواهد شد نهتنها شهرهای کنار ارس در ایران و جمهوری آذربایجان از برق بهرهمند شوند، بلکه امکان صادرات برق توسط هر دو کشور به کشورهای دیگر را فراهم میکند و از این بابت هم حائز اهمیت است. در حوزه گردشگری و شیلات و همچنین محیط زیست هم از آبی که در پشت سد جمعآوری میشود، میتوانیم در مسیر درآمدزایی استفاده کنیم.»
قیزقلعه سومین سد مشترک ایران و جمهوریآذربایجان
سفیر سابق ایران در باکو به این موضوع اشاره کرد که قیزقلعه سومین و بزرگترین سد مشترک ایران و جمهوریآذربایجان است. وی در این باره گفت: «قیزقلعه سد بزرگی است درواقع سومین سدی است که بعد از سد خداآفرین و سد ارس به بهرهبرداری میرسد و در حوزه اقتصادی فواید زیادی برای دو کشور به همراه دارد.
در حوزه سیاسی بعد از فراز و نشیبهایی که در دو سال گذشته در روابط ایران و آذربایجان پیش آمده بود، چند ماهی میشود که شاهد تحولات مثبت در روابط دو طرف هستیم، این امر نشاندهنده این است که اراده سیاسی دو کشور بر توسعه مناسبات استوار شده است. حدود چهارماه قبل، افتتاح پل «آستارا چای» روی رودخانه ارس در منطقه آستارا را داشتیم، بعد از خاتمه جنگ ارمنستان و آذربایجان و آزاد شدن قرهباغ، جمهوریآذربایجان ترجیح داد از مسیر ایران و توسط یک خط ریلی به نخجوان متصل شود -از مسیر زنگهزور در داخل خاک ارمنستان که موجب تنش بین دو کشور شده بود- صرفنظر کرد. این تحولات از بعد اقتصادی یعنی هم پل آستارا چای که موجب تقویت همکاریهای حملونقل و بهطور طبیعی تجارت خواهد شد، هم بحث خط آهن آغدام به اردوباد که از مسیر ایران میگذرد، اهمیت مضاعفی برای وضعیت ترانزیتی ایران ایجاد کرده است و ایران درجهت مقاومسازی اقتصاد و برآورده شدن نظرات رهبر معظم انقلاب در بعد اقتصاد مقاومتی این نکته را مورد توجه قرار داد.»
احداث قیزقلعه صلح میان ارمنستان و آذربایجان را تقویت میکند
پاکآیین در ادامه به این موضوع اشاره کرد که احداث سد قیزقلعه میتواند در تداوم صلح میان آذربایجان و ارمنستان موثر باشد و در این رابطه توضیح داد: «احداث سد قیزقلعه یا هر اقدام اقتصادی دیگری در کنار ارس، تداوم وضعیت صلح بین جمهوریآذربایجان و ارمنستان را تقویت میکند و منجر به ایجاد آرامش در شمال ارس میشود که این امر هم به نفع جمهوریآذربایجان و ارمنستان است به این خاطر که آنها را در مسیر توسعه اقتصادی و دیگر تحولات مثبت قرار میدهد و از طرفی هم به نفع ایران خواهد بود؛ چراکه در منطقه مرزی شمال ایران امنیت حاکم میشود و مانع ورود ترویستها و قاچاقچیان مواد مخدر به کشور میشود. به هر میزان که در شمال ارس، امنیت وجود داشته باشد و این منطقه آباد شود، آثار مثبت امنیتی روی ایران خواهد داشت، لذا این موضوع از این منظر هم قابل اهمیت است. همچنین این تحولات در کنار بازگشایی سفارت جمهوریآذربایجان که ظرف چند ماه آینده در تهران صورت خواهد گرفت، آینده روشنی را برای روابط دوکشور ترسیم میکند.»
سفیر سابق ایران البته به موضوع شیطنتهای اسرائیل در روابط میان ایران و جمهوریآذربایجان هم اشاره کرد و گفت: «درعینحال نباید این موضوع را فراموش کرد که روابط ایران و جمهوریآذربایجان مخالفانی هم دارد، بهخصوص رژیمصهیونیستی که هدف اصلی رژیم از حضور در شهرهای همسایه ایران ازجمله جمهوریآذربایجان تخریب روابط این کشورها با ایران است.
این رژیم از مسیر رسانهای و مخصوصا در فضای مجازی اقدامات و عملیات روانی خودش را برای تخریب روابط انجام میدهد، بر این اساس مسئولان دو کشور باید این فرصتهای خوب برای تامین منافع دو کشور را قدر بدانند و مراقب دسیسههای رژیم باشند.»
علایق اقتصادی در همگرایی ایران و آذربایجان پررنگتر است
پاکآیین درباره علت تاخیر 19ساله احداث سد قیزقلعه نیز توضیح داد: «علت اصلی تاخیر پروژه مساله جنگ ارمنستان و آذربایجان بوده است، در دورهای که این جنگ طی 30 سال اخیر در جریان بوده، مناطق آذربایجان که امروز در اختیار این کشور و مجاور با سد قیزقلعه است، زیر توپ موشکباران ارمنستان قرار داشت و خالی از سکنه بود، امکان کار فنی بسیار کند بود و تنها از طرف ایران این امکان وجود داشت که فعالیتهای فنی صورت گیرد، لذا علت اصلی به تاخیر افتادن احداث سد، وقوع جنگ بود و بعد از پایان جنگ، احداث سد سرعت گرفت، در عین حال کار تدریجی با اهتمام دولت سیزدهم با توجه به رویکرد دولت مبنیبر تقویت روابط با همسایگان هم رخ داد و در واقع با استفاده از فضای امنیت و صلح که بعد از توافق مسکو در دو سال گذشته در این منطقه ایجاد شد، فعالیتهای فنی و مهندسی، سرعت زیادی گرفت و بهخصوص گروههای فنی و مهندسی ایران با استفاده از تخصص خودشان و با رعایت استانداردهای بینالمللی وارد صحنه شدند و این کار را تمام کردند.»
سفیر سابق ایران در باکو با بیان اینکه ایران و جمهوریآذربایجان در حوزههای مختلف روابطی در همه حوزهها داشتند اما مهمترین آنها در حوزه اقتصادی بود نیز توضیح داد: «ما با جمهوری آذربایجان، اشتراکات زیادی داریم و میان کشورهای جهان، دو کشوری وجود ندارد که به اندازه ایران و جمهوریآذربایجان دارای اشتراکات باشند. بخش مهمی از این اشتراکات در حوزه اقتصادی؛ در بخش تجارت، ترانزیت، انرژی، گردشگری و کشاورزی است. لذا بهطور طبیعی و با توجه به اینکه هر دو کشور بهدنبال مقاومسازی اقتصاد هستند، روابط اقتصادی دو کشور بهطور طبیعی برجسته است اما در کنار این، روابط فرهنگی خوبی در حوزه تجلیل از مواریث فرهنگی و آداب و رسوم مشترک داشتیم که این همکاریها هم دنبال میشود و میتواند ادامه داشته باشد. در حوزه گردشگری قبل از کرونا و تا زمانی که مرز آذربایجان باز بود، ما حدود ۳ میلیون آذری داشتیم که به ایران میآمدند و سالیانه بیش از ۶۰۰ هزار نفر سالانه به آذربایجان میرفتند، در این حوزه هم ارتباطاتی وجود داشت. در بخش بینالمللی هم همکاریها در نهادهای بینالمللی، بهخصوص در سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدمتعهد ادامه داشت، لذا حوزههای همکاری متعدد است ولی بهطور طبیعی با توجه به اینکه هر دو کشور در حال توسعه هستند، علایق اقتصادی آنها بیشتر است.»
شعیب بهمن: برای ایران بیش از دولت آذربایجان، مردم آذربایجان اهمیت دارند
شعیب بهمن، کارشناس مسائل قفقاز با بیان اینکه احداث سد قیزقلعه اگرچه اقدام مهم و قابلتوجهی در حوزه اقتصادی به شمار میرود، اما نمیتواند نقش موثری در تغییر روابط دو کشور داشته باشد و مسائل دیگری در روابط دو کشور مطرح است، گفت: «در مورد سد اطلاعات و آمار و ارقامی وجود دارد که مشخص است چقدر میتواند بهعنوان منبع آبی موثر برای وضع کشور عمل کند، از سد قیزقلعه بهعنوان یکی از پروژههای مهم سدسازی در شمالغرب ایران نام برده میشود، منتها در کنار مسائل فنی که این سد دارد، روابط ایران و آذربایجان حائز اهمیت است. افتتاح این سد اگرچه اقدام مهمی در مناسبات دو کشور است، اما اتفاقی نیست که بتواند ماهیت روابط دو کشور را تحتتاثیر قرار دهد یا آن را دگرگون کند، چون اساسا اتفاق مهمی در حوزههایی که تا به امروز بهعنوان حوزههای مورد اختلاف شناخته میشد، بهوجود نیامده است. بهعنوان مثال در حوزه مسائل مرتبط با جعل هویت، فرهنگ و تمدن، آذربایجان یک رویکرد ضدایرانی و ضدشیعی داشته است و هیچ تغییر جدی در سیاست این کشور بهوجود نیامده است یا در مساله سرکوب شیعیان و اعمال فشار بر جریانهای شیعی در داخل خاک آذربایجان، هیچ تغییری حاصل نشده است. حتی در مسالهای مثل همکاری با رژیمصهیونیستی درحالیکه همه کشورهای مسلمان اقدامات رژیم را در غزه محکوم کردند و زیر سوال بردند، اما جمهوری آذربایجان تنها کشور مسلمانی بود که نهتنها اقدامات رژیم را محکوم نکرده بلکه روابط خودش را توسعه داده است و یکی از شریانهای اقتصادی رژیم یعنی تامین نفت اسرائیل را هم برعهده دارد و بیش از ۴۰ درصد از نفت رژیم را تامین میکند. در حوزههای دیگر، باید به فضایی که آذربایجان برای انجام فعالیتهای تروریستی در جوار مرزهای ایران، دراختیار رژیمصهیونیستی و برای فعالیت در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است توجه کرد. در سالهای گذشته اعمال تروریستی و خرابکارانهای از جمهوری آذربایجان علیه ایران انجام گرفته است. متاسفانه هیچ تغییری در سیاستهای باکو دیده نمیشود. حتی در موضوع حضور گروههای تجزیهطلب قومگرا در جمهوریآذربایجان که علیه امنیت ملی ایران فعالیت میکنند هم تغییری دیده نمیشود. بنابراین با وجود اینکه احداث این سد کار بزرگ تلقی میشود و حتما میتواند زمینهای برای توسعه همکاریهای دو کشور باشد ولی واقعیت این است که در روابط ایران و جمهوریآذربایجان یکسری از موضوعات، عوامل و مسائلی دارد که آنها تاثیرات بیشتری بر ماهیت و مناسبات کشورها دارند به همین دلیل تا زمانی که آن مسائل حل و فصل نشوند و به سرانجام مشخص نرسند، تغییری در ماهیت روابط دو کشور بهوجود نمیآید، این نوع طرحهای همکاری ممکن است در حوزههای اقتصادی پیش برود که البته در مورد آن هم مسائل مختلفی وجود دارد، ولی واقعیت این است که در اصل مساله روابط ایران و جمهوریآذربایجان تغییر قابل توجهی را شاهد نیستیم.»
ایران بهواسطه وضعیت جغرافیایی خود ناگزیر به احداث سد قیزقلعه بود
شعیب بهمن با بیان اینکه روابط ایران با آذربایجان منافع و آوردهای برای او در حوزههای مختلف به همراه ندارد و برای ایران بیش از دولت آذربایجان، مردم آذربایجان اهمیت دارد، توضیح داد: «برای ایران داشتن رابطه با دولت آذربایجان آوردهای ندارد؛ آورده اقتصادی، سیاسی، امنیتی هم ندارد. در واقع برای ایران مردم جمهوریآذربایجان مهم هستند؛ چراکه مردم ایران با آذربایجانیها یک تاریخ، فرهنگ، تمدن و مذهب مشترک دارند. بهطور کلی باید تفکیکی بین ملت و دولت آذربایجان قائل شویم کما اینکه در بین مردم آذربایجان هم اقداماتی که دولت آقای علیاف انجام میدهد، اقدام چندان مشهودی نیست و مردم هم الان تحت انواع فشارها قرار دارند، بنابراین افتتاح چنین پروژهای بیش از اینکه بخواهد حاوی پیامهایی در مناسبات سیاسی دو کشور باشد و آن را نوعی پروژه اقتصادی تلقی کنیم که هم برای ایران ضروری بوده -طراحی پروژه هم طراحی ایرانی بوده که میتواند نقش مهمی در حوزه کشاورزی و آبیاری زمینهای حاصلخیز شمالغرب ایران داشته باشد و با توجه به اینکه مرز دو کشور را رود ارس تشکیل میدهد و حد وسط آن هم بهعنوان مرز تعیین شده درنهایت بهعنوان یک حوزه آبی مشترک بین دو کشور تلقی میشود- ایران ناگزیر بوده که در این حوزه با جمهوری آذربایجان مشارکت کند و میشود گفت جبر جغرافیایی یا وضعیت جغرافیایی است که در همسایگی ایران و آذربایجان نهفته است و در این همسایگی حاکم است. بنابراین این موضوع آورده سیاسی برای ایران نخواهد داشت و موضوعات و مسائل عمیقی که در روابط دو کشور وجود دارد، همچنان لاینحل است. کمااینکه روز گذشته هم آقای رئیسی وقتی در مورد محکومیت رژیمصهیونیستی صحبت کرد، صراحتا به ملت آذربایجان اشاره کرد نه دولت آذربایجان؛ چراکه تکلیف دولت آذربایجان در این حوزهها کاملا مشخص است، بنابراین موضوع از حیث اقتصادی مهم است اینکه منابع آبی حفظ شوند و به شکل بهینه مورد استفاده قرار گیرند، حتما افتتاح آن موضوع مهمی است اما اینکه تصور شود که در حوزه سیاسی میتواند باعث گشایش جدی در روابط بین ایران و آذربایجان شود و شرایط حاکم بر روابط بین تهران و باکو را تغییر دهد؛ خیر اینطور نیست. اساسا موضوعات و مسائل دیگری منجر به وجود آمدن شرایط فعلی شده است.»
آذربایجان تلاش میکند اثرات عملیات وعده صادق را نادیده بگیرد
شعیب بهمن درباره اینکه چقدر این تحلیل قابل پذیرش است که آذربایجان بعد از عملیات وعده صادق، بهدنبال تقویت روابط خود با ایران است، گفت: «واقعیت این است که باید میان آن چیزی که در عرصه عمل اتفاق میافتد با آن چیزی که به آن موضع اعلانی میگوییم و بهعنوان موضع مقامات بیان میشود، تفکیک قائل شویم. اگرچه عملیات وعده صادق تاثیر بسیار مهمی بر موقعیت و جایگاه ایران در منطقه و نظام بینالملل داشت و اساسا مسائل منطقهای و بینالمللی را دگرگون کرد و بر آنها تاثیر قابل توجهی گذاشت، اما بهنظر میرسد جمهوریآذربایجان تلاش میکند تا حد ممکن خودش را از تاثیرات این اتفاق بزرگ جدا نگه دارد. کمااینکه تنها کشور مسلمان بود که روز یومالنکبه را بهعنوان روز استقلال به اسرائیلیها تبریک گفت. این نشان میدهد دولت علیاف، انتخاب راهبردی خود را انجام داده است و حتی در این شرایط که اسرائیل در موقعیت دشواری قرار گرفته و از سوی کشورهای جهان محکوم و در موقعیت ضعف قرار گرفته است، اما همچنان باکو تلاش میکند پیوندهای خود را در حوزههای مختلف با اسرائیل حفظ کند، چون حتی دولت ترکیه بعد از عملیات وعده صادق ناگزیر شد به شکل نمایشی اعلام کند که روابط اقتصادی خودش با اسرائیل را قطع میکند. اما جمهوریآذربایجان حتی حاضر نیست به شکل نمایشی چنین چیزی را اعلام کند، نهتنها حاضر نیست بلکه حتی به اسرائیلیها تبریک هم میگوید و بر توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی تاکید هم میکند. در چنین شرایطی کاملا مشخص است که دولت جمهوریآذربایجان بر مبنای برآوردی که داشته انتخاب استراتژیک خود را کرده است و بهجای اینکه با ایران که از حیث تاریخی، فرهنگی، تمدنی و مذهبی نزدیک است ارتباط برقرار کند، بهسمت مهمترین دشمن ایران یعنی اسرائیل رفته است. بنابراین بهنظر میرسد شرایط جمهوریآذربایجان کاملا مشخص است و با وجود اینکه عملیات وعده صادق در اکثر کشورها تاثیر گذاشت، اما باکو تلاش میکند خودش را به ندیدن این عملیات بزند و آن را جوری نادیده بگیرد که گویی هیچ تاثیری بر جمهوریآذربایجان نگذاشته و تاثیری در روابطش با اسرائیل نداشته و روابطش با ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. درنتیجه در چنین شرایطی ضرورت دارد ما یک دیپلماسی فعالتری را در یکسری از حوزهها اتخاذ کنیم که بتوانیم به طرف آذری تفهیم کنیم شرایط نسبت به انجام عملیات وعده صادق تغییر کرده است. یکی از نکات مهم همان مسالهای است که مقاممعظمرهبری هم چندینبار روی آن تاکید کردند؛ یعنی قطع شریانهای اقتصادی رژیمصهیونیستی. جمهوریآذربایجان در اینجا نقش موثری را ایفا میکند و باید به شکل دیپلماتیک به آنها تذکر داده شود. نکته بعدی که باید حتما تذکر داده شود، بحث حضور اسرائیل در مرزهای ایران است که در سالهای گذشته هم اقدامات مختلفی را علیه امنیت ملی ایران انجام داده است. همچنین همکاریهای نظامی- امنیتی آذربایجان با اسرائیل نکاتی داشته است که حتما باید در حوزه مسائل منطقهای به جمهوریآذربایجان گوشزد شده و به آنها یادآوری شود که شرایط امروز با شرایط پیش از عملیات وعده صادق متفاوت است و ادامه سیاستهای نزدیکی به اسرائیل میتواند شرایط را برای باکو در منطقه دشوارتر از قبل کند. یکسری مسائل هم در حوزه روابط دوجانبه وجود دارد که آنها در فرصت بهوجود آمده بعد عملیات وعده صادق میتواند مطرح شود، مثل مساله پلمب اموال و املاک دولتی ایران که شامل هشت ساختمان مختلف میشود و باید حتما تعیینتکلیف شود.»