امیر کریمی، آنالیزور فوتبال: اقتصادی بردن یکی از هنرهای استقلال جواد نکونام است؛ مساله‌ای که ظاهرا تیم‌های روبه‌رو آن را ناخودآگاه باور کرده‌اند. فوتبال استقلال به روزهایی که گل اول را بزند و روزهایی که دنبال گل همچنان می‌گردد تقسیم می‌شود اما پایه بازی‌ها آنها از جنس خواستن و بردن است که از لحاظ روانی شدیدا حریفان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. یکی از نکاتی که در بازهای سه دفاعه مدنظر است خصوصیات مدافعان در این فرمیشن سه‌نفره است. داشتن قابلیت بازیسازی و کاور کردن در طول و عرض خط دفاعی جزء این خصوصیات است. روزبه ‌چشمی اگرچه بعد از جام‌‌جهانی اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده و خصوصا وقتی در خط هافبک بازی می‌کند تیم را رهبری می‌کند اما وقتی یک خط عقب‌تر به کار گرفته می‌شود به دلیل عدم داشتن خصلت بازیسازی خط دفاعی سه‌نفره را با این فقدان مواجه می‌کند. محرومیت او توفیق اجباری بود تا داسیلوا باز هم در قلب دفاع استقلال بازی کند که اتفاقا یکی از بهترین جنبه‌های این بازیکن قابلیت بازیسازی او و پا به ‌توپ شدن رو به جلوی او است که در بازی با فولاد به‌خوبی خود را نشان داد. عبدالله ‌ویسی تمام توان خود را روی این موضوع متمرکز کرده بود تا با حفظ تساوی، از دقیقه 70 عناصر تهاجمی خود را وارد بازی کند و از ضعف بدنی و احیانا فنی استقلال که در بازی‌های قبل در 20 دقیقه آخر به چشم می‌آمد استفاده لازم را بکند غافل از اینکه این استراتژی در آزادی تیغ دولبه است و اگر جواب ندهد باید دنبال نقشه‌راه دیگری باشد. رهبر خط هافبک استقلال ماشاریپوف است که اتفاقا او هم با یک اتفاق (مصدومیت مهدی‌مهدی‌پور) به یک خط عقب‌تر آمد. حضور آزادنه این بازیکن که از لحاظ هوشی توان بالایی دارد در تمام نقاط فاز حمله استقلال باعث افزایش برتری عددی این تیم می‌شود اما نمی‌توان کتمان کرد که حضور او در نزدیکی‌های خط حمله استقلال گاهی به علت شرح وظایف شبیه به هم با بلانکو نوعی هم‌پوشانی و تداخل را هم در بر دارد. جواد نکونام البته با حضور ماشاریپوف در خط هافبک دویدن بیشتر را به زبیر نیک‌نفس و آرش‌رضاوند سپرده است. نوع شکل گرفتن ساختار حمله استقلال در جابه‌جایی هافبک‌های دفاعی این تیم و آزاد شدن مدافعان کناری آنهاست. بطورمثال در بازی‌های اخیر زبیر نیک‌نفس به ترکیب خط دفاعی در بالای یک‌سوم دفاعی استقلال اضافه می‌شود و فخرالدینی یا حردانی بالاتر می‌روند و آزادنه بازی می‌کنند. به همین دلیل است که خصوصا ابوالفضل‌ جلالی کلا بالا بازی می‌کند و آقای‌پاس گل این تیم هم نام گرفته است. یکی از راهکارهای جواد نکونام توپ‌های بلندی است که از مناطق مختلف خط دفاعی برای جناحین فرستاده می‌شود. هدف اصلی این توپ‌ها بلانکو است که هم قدرت سرزنی و پرش درجای خوبی دارد و همچنین قابلیت پایین آوردن توپ را بیشتر از دیگران دارد. در عین حال اضافه شدن ماشاریپوف و در عمق بازی کردن مهرداد محمدی هم یکی از دلایل استفاده از این توپ‌هاست. در نهایت مثلث بلانکو، ماشاریپوف و محمدی یک نوع تکامل را برای این تیم در خط جلو ایجاد کرده که با اضافه شدن بازیکنانی چون رضاوند یا احیانا زبیر نیک‌نفس به یک مربع در چپ و راست تبدیل می‌شوند.