اکبر نصراللهی، رئیس دانشکدگان هنر و رسانه: نکته اول این است که برخلاف آنچه برخی درخصوص اهداف نظام جدید تحولی و نظام دانشی میگویند هدف از این برنامههای تحولی و نظام دانشی محدود به برخی از جابهجاییها، ادغامها و تغییرات ظاهری نیست، بلکه با توجه به تحولات گسترده محیطی و تغییر در ذائقه دانشجویان، اهداف بسیار متعالی و مهم مدنظر است که انشاءالله نتایج آن با اجرای دقیق سند تحول و تعالی آشکار خواهد شد. اهداف، راهبردها، سیاستها در اسناد بالادستی، گفتمان رئیس دانشگاه، گفتمان مقاممعظمرهبری، بیانیه گام دوم کاملا مشخص است و قرار نیست تا سال 1405، مجدد اهدف و راهبرد و سیاستها تغییر داده شود، بنابراین بدون درگیر شدن در حاشیهها یا بازگشت به عقب و توقف در حاشیهها که اجرای برنامه تحول را «متوقف یا کند» میکند، وظیفه و هنر ما این است که اهداف، راهبردها و سیاستهای برنامه سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد را بشناسیم و به دیگران بشناسانیم. حساس باشیم و حساس کنیم. آگاه باشیم و دیگران را آگاه کنیم و درنهایت با اجرای دقیق و بهموقع آنها با مشارکت استادان و دانشجویان، دانشگاه را از بحران پیشرو نجات دهیم. محور دوم بحثم مربوط به اهداف و استراتژیهاست. اهداف از جنس مقصد است، یعنی نقطهای است که ما میخواهیم به آن برسیم. استراتژیها معبر و راه اصلی رسیدن به اهداف هستند. این اهداف در اسناد بالادستی و در گفتمان ریاست دانشگاه آمده است؛ دانشگاه آزاد دانشگاهی در تراز انقلاب و تمدنساز، اسلامیسازی و تعمیق آموزهها، بومی سازی، شناخت مسائل و نیازهای ملی و بینالمللی، پاسخگو به تحولات ملی و محلی و نقشآفرینی در آنها، پاسخگویی به مطالبات رهبری، حاکمیت و مردم، توانایی شناخت حل مساله، خروج از حبس در قواعد ساختارها و منابع قدیمی و غربی، ارتقای کیفیت و کارآمدی، توانمندسازی، نشاط علمی و معنوی از اهداف مهم مندرج در سند تحول و تعالی است. همانطور که رئیس دانشگاه در دیدار اخیر گفتند یکی از بحثهای جدی، زدن زیرمیز قواعد جاری و حاکم است. ساختارهای حاکم در دانشگاه، مدرنیته سازمانیافته غرب بود. در این ساختار برای رسیدن به تامین منافع، نمیتوان تغییرات بنیادین و متناسب با نیازهای جدید را انتظار داشت. باید ضمن پایبندی به آنچه از گذشته و سنت دانش بشری بوده، دنبال خلق جدید در چهارچوب مفهوم جدید باشیم و با همراهی و همزبانی، برای آیندگان و آینده ایران خلق جدید داشته باشیم، بنیادین بیندیشیم و با توجه به شرایط جدید و محیط پیرامون آن، طرح نو دراندازیم و به نیازهای محیطی پاسخ دهیم. اهداف دانشگاه را یادآوری کردهام، برای رسیدن به اهداف چه راهبردهایی را باید مدنظر قرار دهیم؟ بیتردید رسیدن به اهداف گفتهشده ممکن نیست، مگر با اتخاذ و اجرای بموقع راهبردهای مناسب. بازآرایی فرآیندها و ساختارهای آموزشی و پژوهشی (حفظ و خلق رشته، ایجاد رشتههای ترکیبی بهروزرسانی و کاربردی کردن سرفصلها، همایشها دورههای آموزشی، کرسیها نشریات، باز طراحی تعامل با سازمانها، انجمنها و مراکز مرتبط، تقاضامحوری و سودآوری رشتهها، پژوهشها، افزایش سطح مشارکت استادان، دانشجویان، همافزایی، شبکهسازی، راهحل و مسالهمحوری، توانمندسازی استادان و دانشجویان، مهارتمحوری، مرجعیتبخشی به نگاه تخصصی، ارتقای سطح علمی مراکز خدمات آموزشی و پژوهشی، ارتقای کاربردی رشتههای تحصیلی، ارتقای روزآمدی و بهنگامسازی رشتههای تحصیلی، توسعه، خلق و ایجاد رشته تحصیلی، تمایز (در رشته، استاد، شرایط تحصیل و... ) از راهبردهای مهم مستخرج از اسناد بالادستی و گفتمان ریاست دانشگاه است. محورهای دیگری که باید در نظام تحولی دانشگاه به آنها توجه شود سیاستها و چهارچوبهای تحول است. نوآوری و خلاقیت و زدن زیرمیز ساختارهای قدیمی و غربی و قواعد مخرب جاری، توصیف دقیق وضع موجود، یعنی تهیه کنداکتور مخاطرات، بحرانها، فرصتها و تهدیدها، تبیین، پیشبینی و مداخله هوشمندانه، داشتن برنامه و پیوست مشارکت و اقناع، تصمیمگیری و اقدامات مکمل و همافزا، ارتباط مستمر با گروههای استانی و گروههای دانشی واحدها، مساله و راهحلمحوری، توجه و تمرکز به اقبال اجتماعی، ارتقای کاربردی رشتههای تحصیلی، ارتقای روزآمدی و بهنگامسازی رشتهها، پیروزیهای کوتاهمدت و نهادینهسازی ازجمله «بایدهایی» است که ضرورت دارد به آنها توجه شود. همچنین غفلت نکردن از نوآوری و خلاقیت، پرهیز از وابستگی به تجویزهای وارداتی در زمینه رشتهها و...، بازی نکردن در زمین و ساختار مدرنیته غربی، پرهیز از اقدامات غیرکارشناسی، بدون اطلاعات یا اطلاعات ناکافی و خودداری از اقدامات فردی و جزیرهای از «نبایدهایی مهمی» که بیتوجهی به آنها برنامههای تحول را با مشکل روبهرو خواهد کرد. در بخش چهارم تاکید میکنم این همایشها آغازی برای شبکهسازی و همافزایی و مشارکت همکاران برای اجرای سند تحول است و انشاءالله برنامههای اجرایی سند تحول در قالب کارگروههایی که مدیرگروه کشوری علوم اجتماعی تشکیل دادند، پیگیری خواهد شد. برخی آمارها درخصوص تعداد دانشجویان در بعضی از واحدها درخور تامل است که لازم است بررسی و تجدیدنظر شود. همچنین در اجرای راهبردهای سودمندی، پاسخگویی، مرجعیت بخشی گروه کشوری علوم اجتماعی، پیشنهاد میکنم کلینیکهای مددکاری اجتماعی (خدمات اجتماعی)، مراکز چندمنظوره ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی (سنجش اجتماعی، جامعهشناسی زنان، جوانان، انتخابات، اعتراضات، بازنشستگی، اعتیاد و...) مراکز مشاوران و کارشناسان برای تامین نیازهای سازمانها، رسانهها و وزارتخانهها، موسسه بررسی ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژههای عمرانی و مهندسی در کشور (نظام مهندسی اجتماعی)، انجمن جامعهشناسی دانشگاه آزاد تاسیس شود.