سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: با نگاهی به چند ماه گذشته میتوان گفت فاجعهای که در جریان بوده است با جنگ جهانی دوم برابری میکند؛ حتی در بسیاری از موارد حجم فاجعه را میتوان بالاتر از جنگ جهانی دوم اعلام کرد.
آنچه انتظار میرفت در پس این فاجعه رخ دهد، کشته شدن اُمید و ظهور سرخوردگی وسیع بود و حداقل به گفته تراپیستهای دنیای مدرن، ما باید در سطح کودکان با یک ترومای شدید روبرو باشیم و «کودکی» در این منطقه، مثل حادثهای که در ژاپن یا سایر کشورها در مقطع پسا جنگ رخ داده است، دیگر معنای خود را از دست داده باشد و کودکی با افسردگی و آسیبهای روانی جدی همراه باشد.
اما تصاویری مثل قابی که در بالا میبینید، نشان میدهد کودکی کردن کودکان در این منطقه با وجود جنایتها در این مدت، نه در افق افسردگی و تروما بلکه در منطقی جدید که ظاهراً درک تراپیستها از آن عاجز است رخ داده.
کودکان در پسا جنگ کودکی میکنند و هیچ تغییری در آنها صورت نگرفته است؛ آنها ترجیح میدهند با تخیل کودکی خود این جنایتها را فهم کنند، و در این تخیل اُمید به آینده را و زندگی مفهمومی همچون با اُمید زیستن را مشق میکنند.
به نظر میرسد نهتنها نتانیاهو، شهرکنشینهای تقلبی خونریز، پلهویچیها و حتی آمریکاییها و غربیها از این امید شکست خواهند خورد بلکه ایده انسان تراز و انسانی که میتواند در مقابل نظم خشن مدرنی که غربیها با دوگانه تسلیم روانکاوی شوید و با ما ادامه دهید هم شکست خواهد خورد.
داد و بیدادهای غربیها برای عدم حمله مجدد به رفح نه از ترس جنایت جدید بلکه از ترس همهگیری ایده کودکان در دنیا است که اگر این همهگیری ادامه پیدا کند نظم گذشته دیگر معنا نخواهد داشت و انسانی بیرون از دایره لذتجویی افراطی غربیها ظهور خواهد کرد.
این تصاویر را یک شادی و یک بازی معمولی تصور نکنید، این تصاویر شکست نظم ظالمانه و استعماری غرب در هفتاد سال گذشته است.