درامدی و سایکودرام، پکیجینگ کامل؛
«افعی تهران» در پرتر‌ه‌ای کلی، یک سایکودرام فکرشده است که نهایت تلاش خود را به خرج داده تا متناسب با نرم بین‌المللی این‌گونه، تصویرگری خاصی از یک شبه‌پارانویا را به‌تصویر بکشد.
  • ۱۴۰۳-۰۲-۱۸ - ۰۵:۵۸
  • 00
درامدی و سایکودرام، پکیجینگ کامل؛
چنبره سایکو
چنبره سایکو

مجتبی اردشیری، منتقد: سریال افعی تهران با بهره‌مندی از فیلمنامه‌ای پرجزئیات توانسته تاحدود زیادی به فهم و زبان مشترک و جهانی این‌گونه دست یابد و میخ خود را در هر برهه داستانی محکم بکوبد.
برای ترسیم چنین آرمان‌شهری کاراکتر قهرمان در مقام سوژه و موقعیت در مقام ابژه رخ‌نمایی می‌کند. تنوع مضمونی موقعیت این امکان را به کاراکتر می‌دهد تا متناسب با رخدادهای عموما اجتناب‌ناپذیر واکنش‌های متفاوتی را نشان دهد. مجموعه این واکنش‌ها با توجه به موقعیت زندگی، کاری و مخصوصا فکری آرمان بیانی سبب‌ساز خرده‌داستان‌هایی می‌شود که به‌موازات هسته مرکزی داستان که همان قاتل زنجیره‌ای تهران است، تعلیق خوبی را بر فضای داستانی مستولی می‌کند.
این جنس تعلیق درکنار زمختی صریح زندگی شهری و البته تم کمیک خزنده اثر، اتمسفر خوبی را برای مخاطب طراحی می‌کند تا چسب آن، گیرایی بالایی در جذب مخاطب داشته باشد. اما آنچه در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است، رشد تصاعدی پازل شخصیت‌شناسی آرمان است که سبب می‌شود فوران تعلیق، به‌موازات پیشبرد درام از حرارت بیشتری برخوردار شود و فرآیند آسیب‌شناسی فردی و اجتماعی در این اثر متناسب با تشدید روایت وجوه ریزبینانه‌تری را به‌نمایش بگذارد.
ما در این سریال با آرمان بیانی مواجه هستیم که شاکله شخصیتی وی زخم‌خورده از حوادث تلخ دوران کودکی است. این زبان مشترک حالا و در گلوگاه تصمیم‌گیری‌های فردی و مستقل او که ناشی از واپسگرایی حداکثری در موقعیت زندگی و کاری است، خروجی عجیبی دارد که خوراک مناسبی برای ورود و مهندسی عطف‌های داستانی سریال است.
نکته مهم این رویکرد این است که جنس مواجهه این خروجی روانی، خوانایی بالایی با منطق دراماتیک اثر و البته زیرلایه‌های زندگی در کلانشهری مانند تهران دارد. البته داستان تلاش کرده تا با همین محدودیت کاراکتر، بسط روایی مناسبی را در فضاسازی‌های داستانی شاهد باشد. از ماجرای جدایی آرمان تا آشنایی با تراپیست، پروسه فیلمسازی، نوع همگرایی با فرزندش و... فضای مناسب برای تحلیل آناتومی شخصیتی آرمان را به‌شکلی مهیج در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.
در این مسیر اما کلیدواژه تحقیر، استیلای مفهومی زیرکانه‌ای در کلیت داستان دارد. جایی‌که آرمان به‌واسطه فرار از این نگاه تحقیرآمیز، در ادامه پردازشی روانشناختی، گوشه‌های مختلفی از هیجانات خفته خود را به‌نمایش می‌گذارد و فهم داستان را به‌پیش‌می‌برد. درواقع افعی تهران، به‌مثابه یک جلسه تراپی وسیع است که می‌خواهد در نگاه کلان، زخم‌های فروخورده قهرمانش را برای جمعیتی زیادی به‌نمایش بگذارد و از این راه، به آنالیز کنش‌مندی بشر امروز برسد، البته باید اقرار کرد داستان در این مسیر، موفقیت‌های خوبی به‌دست آورده است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰