• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۳-۰۲-۱۷ - ۰۶:۱۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
زیباترین نوع انزوا؛

به جام شوکران من! شراب من، سلام ای عشق!

شعر حسین منزوی آبستن عشق بود. چنانچه او در جای جای اشعار و آثارش از این گوهر پاک وجود آدمی بسیار بهره می گرفت و زبانش را بدون گفتن از «عشق» در دهان نمی چرخاند.

به جام شوکران من! شراب من، سلام ای عشق!

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار: اگر بپرسیم که منزوی عشق را از چه زاویه‌ای می‌دید و مورد ملاطفت خود قرار می‌داد چه در چنته داریم که آن را برای گفتن از منزوی خرج کنیم؟ منزوی از عواطفی همچون افسوس و حسرت ایام کام می‌گیرد تا به‌واسطه آنها زبان و بیان شاعرانه‌اش را بر قله شعر این ملک حک کند. «عشق» نقش‌مایه اصلی آثار منزوی را شکل می‌دهد و شاعر به این وسیله فردیت و احساسش را درون شعر می‌ریزد و ناملایمات و احساسات واقعی و پیدایش را در ارتباط با «من» واقعی‌اش به مخاطب انتقال می‌دهد. درحقیقت منزوی با کمک عناصر طبیعی، حسرت و دلتنگی را قاب می‌گیرد و زبان خیال‌انگیزش را به مرور در اندرون نگران عشاق دل‌خسته ته‌نشین می‌کند. اما چرا در همین ابتدا از اندرون نگران، دل‌خستگی و اندوه شخصی سخن به میان می‌آوریم؟ اندوه، حسرت یا هر چه شما می‌گویید از خصوصیات بارز و همین‌طور ثابت شعر منزوی ا‌ست که در اغلب اشعارش نمود پیدا می‌کند. او با بهره‌برداری از افعال، جملات صله و حتی صفت‌های بی‌شمار اندوه شاعری خود را به‌خوبی به دیگری انتقال می‌دهد و در این مسیر با دست بردن بر تکنیک‌های دستوری، عنصر خیال در شعر را به حاشیه می‌برد و اندوه درونش را بدین‌گونه توصیف می‌کند.
منزوی همانطور که بی‌وقفه از عشق لقمه می‌گیرد، نسبت به حسرت‌های آن نیز آگاه است و با محور قرار دادن خود و غم و اندوه زندگی شخصی‌اش، آرامش زوال‌پذیر روح ناآرامش را در قالب شعر به مردمی که حسرت‌ها و آشفتگی‌های مشترک با وی داشتند و همچنان دارند سرایت می‌دهد: «زمین سوخته‌ام، ناامید و بی‌برکت/ که جز مراتع نفرت نمی‌چرید از من». او حتی حسرت را دستاویز قرار می‌داد تا با همراهی آن، تصاویر خوب کودکی را به زمان حال بیاورد و با یاد کردن از زندگی خوش خود در گذشته شرایط نامطلوب اجتماعی در زمان حال را منکوب کند و به زندگی از دریچه دیگری بنگرد. هر چند این نوع از مواجهه چندان واقعی به‌نظر نمی‌رسد و آراستگی‌های موجود در آن به‌ظاهر پوشالی‌ است اما از نظر گذراندن و خواندن شعر منزوی در این گذرگاه غبارگرفته و سیمانی باعث می‌شود تا ما با منتزع شدن از واقعیت زمخت پیش‌رو، برای جرعه‌ای هم که شده نشئه مخدر گذشته شویم و زمانی را به فراغت و فراقت از این دنیا بگذرانیم: «چهارچوب هر دری اینجا به چشم من/ قاب تصویری از آن روی پری‌وار است». منزوی از ابعاد و زوایای مختلف به عشق می‌پرداخت و این مفهوم برای وی تک‌بعدی و تک‌ساحتی نیست که تنها از یک زاویه به آن بپردازد. منزوی هم عشق را زمینی می‌دید و هم در مرتبه بالاتر، عشق این ودیعه الهی را در قامت امانتی الهی محترم می‌شمارد و در زرورق غزل به مخاطب انتقال می‌داد: «چون تو موجی بیقرار، ای عشق! در عالم نبود/ هفت دریا پیش توفان تو جز شبنم نبود». منزوی حسرت و عشق را توام با هم در غزل‌هایش رواج می‌داد و همین مساله باعث شده بود با خوانندگانش هم‌سرنوشت شود و میان آنها بیش از سایر شعرای هم‌نسلش مورد محبوبیت قرار گیرد. او حسرت‌هایش را زندگی می‌کرد و با این سرمایه زبان شعری‌اش را شکل می‌داد، زبانی که با درد مردمش آشنا بود و قرابتی با بازی‌های فرمالیستی شاعران منتزع از اجتماع نداشت.

خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار