محسن خیابانی، منتقد: با تلماسه: بخش دوم خط داستانی رمان «تلماسه» فرانک هربرت به انتها رسید و اکنون میتوان منصفانهتر به عملکرد دنی ویلنوو در کارگردانی و فیلمنامهنویسی دو قسمت فعلی مجموعه سینمایی تلماسه نگاه کرد.
شروع سریع
فیلم تقریباً از همان جایی آغاز میشود که قسمت اول به پایان رسیده بود. پس از کشتار خاندان آتریدز توسط هارکوننها، پرنسس ایرولان، دختر امپراتور صدام چهارم، پی میبرد که احتمالا پل آتریدیز هنوز زنده است. در آراکیس، سربازان فرهمن استیلگار، به اقداماتی شورشی در قبال هارکوننها دست میزنند. پل و مادر باردارش (لیدی جسیکا) نیز با آنها همکاری میکنند. ابتدا جوامع مختلف فرهمنها، دیدگاهی بدبینانه نسبت به پل و مادرش دارند اما حمایت استیلگار از آنها و برخی اتفاقات باعث میشود تا فرهمنها گمان ببرند که پل همان منجی دنیای فرهمنها، یعنی «لسانالغیب» یا «مهدی» است. پل تلاشش را میکند تا بهعنوان یک قدیس ستایش نشود. محبتی که بین او و یکی از زنان جوان فرهمن، با نام چانی، شکل میگیرد بر پیچیدگی اوضاعش میافزاید.
آداب تماشا
رفتن سراغ تلماسه: بخش دوم، بدون تماشای قسمت اولش (اکرانشده در سال 2021) کار بیهودهای است، پس باید حتما تلماسه: بخش اول را دیده باشید تا به سراغ این یکی بیایید. همچنین تماشای قسمت دوم تلماسه بر روی صفحه موبایل فقط در صورتی توجیه دارد که شما به هیچ تلویزیون یا مانیتوری در عالم امکان دسترسی نداشته باشید! تلماسه: بخش دوم فیلم لحظهها، فضاسازی و صداست. نمونهای که نشان میدهد بخشهای فنی سینما گاه چقدر میتوانند به هنر ناب نزدیک بشوند؛ گریم، فیلمبرداری، موسیقی، صدابرداری و جلوههای ویژه صوتی و تصویری این فیلم فوقالعاده است.
آداب اقتباس
برای کسانی که رمان را خواندهاند، انتظار تماشای آن باران انتهایی بر سیاره خشک آراکیس محقق نمیشود. وفاداریای خوشایند به متن رمان که در نسخه 1984 دیوید لینچ وجود داشت و یکی از معدود مزیتهای نسخه او بر فیلم دنی ویلنوو محسوب میشود. نسخه اصلی و انگلیسیزبان کتاب، حدودا 900 صفحه است. ویلنوو که در تصمیمی هوشمندانه، نصف بیشتر کتاب را در قسمت قبلی ساخته بود، اینجا سراغ دو پنجم باقیمانده از منبع ادبیاش میرود. این بخش از کتاب، پر از جنگها و اتفاقات سرنوشتسازی است که به تصویر کشیدنشان، به وقت قابلتوجهی نیاز داشته. میشود گفت تصمیم به اقتباس از رمان در دو فیلم و وفاداری به رمان تا حد ممکن، به نفع دو نسخه سینمایی فعلی تمام شده است.
تلماسه: بخش دوم بسیاری از ابهامات قسمت قبلی را رفع میکند اما همچنان چیزهایی در کتاب وجود دارند که به زبان تصویر ترجمه نشدهاند و ابهاماتی باقی میماند. مثلا برعکس کتاب، در این دو قسمت هرگز توضیح داده نمیشود که فرهمنها چگونه کرمهای غولآسای آراکیس را رام خود میکنند و چرا کرمماسهها در حین سواریدادن به فرهمنها، همواره در سطح زمین میمانند و هرگز سعی نمیکنند به شنهای بیابان فرو بروند.
در نهایت باید در نظر داشت که فانتزی علمی-تخیلی فرانک هربرت، اثری به سرراستی مجموعه بنیاد آسیموف یا مجموعه رامای آرتور سی. کلارک نیست و ابهاماتی در خود متن اصلی وجود دارد که به هر نسخه اقتباسی از آن، راه خواهد یافت.
مرعوبکننده ولی غیرهیجانانگیز
تلماسه: بخش دوم از نظر فیلمنامه امتیازات قابلتوجهی دارد که بیشتر به توالی منطقی رخدادها (پیرنگ اثر) و تحول شخصیتها (مخصوصا پل و لیدی جسیکا) مربوط میشود. افرادی که کتاب را نخواندهاند، بهخاطر شوکهشدن در چند سکانس مربوط به این دو شخصیت، بیشتر تحتتاثیر بازی تیموتی شالامه و ربکا فرگوسن قرار میگیرند. تیم بازیگری در کل عملکرد قابلقبولی نشان دادهاند و مخصوصا بازی آستین باتلر و خاویر باردم به چشم میآید.
فیلم البته در بخش مبارزات چندان هیجانانگیز نیست و مخصوصا مبارزاتی که زیندیا و تیموتی شالامه انجام میدهند فاقد کورئوگرافی مطلوب است. در واقع وقتی بحث اکشن پیش میآید تلماسه: بخش دوم بیش از آنکه هیجانانگیز باشد، مرعوبکننده است که این بهخصوص در سکانس نبرد گلادیاتوری در میانههای فیلم و نبرد عظیم پایانی خودش را نشان میدهد.
نمیتوان از این فیلم گفت ولی به موسیقی هانس زیمر اشاره نکرد. گاهی مرز بین موسیقی و جلوههای ویژه صوتی بسیار باریک میشود اما هر دو تیم کارشان را به نحو احسن انجام دادهاند و همنشینی موسیقی و دیگر جنبههای مرتبط با صدا در فیلم، فوقالعاده است. در واقع، موسیقی، صدابرداری و جلوههای ویژه صوتی فیلم حتی از فیلمبرداری و جلوههای ویژه تصویریاش هم جلوتر است!
آیا «تلماسه: بخش دوم» اثری ضداسلامی است؟
در قسمت قبلی بهندرت پیش میآمد که از واژگان «مهدی» و «لسانالغیب» استفاده بشود چون هنوز فرهمنها نقش بسیار مهمی در پیشبرد داستان نداشتند. در این قسمت اما با توجه به اهمیت جامعه فرهمنها در پیشبرد روایت و حضور پل و مادرش در میان آنها، به کرات از هر دو واژه استفاده میشود.
دو نویسنده برجسته دیگر ادبیات علمی-تخیلی در قرن بیستم، یعنی آیزاک آسیموف در دو مجموعه ربات و بنیاد و آرتور سی کلارک در دو مجموعه ادیسه و راما، سعی بر نفی وجود دین در جهان آینده داشتهاند. در مجموعه آثار این دو نویسنده، دنیای آینده یا بهطور کلی از دین و دینباوری زدوده شده یا مذهب به چیزی حاشیهای تبدیل شده. اما فرانک هربرت، مسیری متفاوت و حتی گاه معکوس با این دو نویسنده را انتخاب میکند. زمانی که رمان تلماسه شروع میشود، هزار سال از نابودی رباتها و هوش مصنوعی طی جنگی به نام جهاد باتلری، گذشته و فرقه بنی جزریت یکی از سه ضلع قدرت جهان محسوب میشود.
هربرت در تلماسه دنیایی با فرهنگها، مذاهب و حکومتهای مخصوص به خود را ساخته که مبتنی بر مطالعاتش از فرهنگ و تمدن بشری بوده است. در این کتاب، بهکرات با اسامی مذهبی و اسطورهای جوامع گوناگون بشری و همچنین اصطلاحات دین اسلام، مواجه میشویم. غیر از واژگان «مهدی» و «سنی» مواردی مثل عالمالمثال، معرفت، کرامت، ولی و... نیز در اثر به کار برده میشوند. مشخص است که نویسنده، فرهنگ اعراب (چه دوره تمدن اسلامی و چه قبل از آن) را مطالعه کرده است و سپس آن را با برخی عناصر مذهبی دین یهودی و مسیحی و فرهنگ یونان و روم باستان درآمیخته است؛ مثلا از عبارت «کویساتز هادراک» هم استفاده کرده که در عبری به معنای «منجی» است.
هربرت خودش سه رمان اول مجموعه تلماسه را نوشته؛ تلماسه، مسیحای تلماسه و فرزندان تلماسه. حرف اصلی هربرت در این مجموعه، که بیشتر از همه در مسیحای تلماسه آشکار میشود، این است که مذاهب در ابتدا با مهربانی و نیاتی خیر افرادی را به سمت خود جلب میکنند ولی پس از گسترشیافتن، راه سبعیت و خشونت را در پیش میگیرند.
هربرت از اساطیر و ادیان مختلفی برای خلق جهان داستانش استفاده کرده ولی گاهی درهمآمیختن مفاهیمی از مسیحیت با اساطیر یونان و دین اسلام و برخی مظاهر فرهنگ عرب عصر جاهلیت، منجر به شلوغ شدن بیجای فضای داستان شده. شلوغیای که در نسخه سینمایی دنیس ویلنوو هم تا حد زیادی خودش را نشان داده. در واقع به گمان نگارنده این سطور، نگاه رمانها و دو فیلم تلماسه نه فقط به تشیع که به تمامی ادیان منفی است! وگرنه که تعریف هربرت و ویلنوو از «مهدی» و «مسیح» ربط چندانی به اعتقادات مسلمانان و مسیحیان ندارد.
کتاب تلماسه در فرازهای پایانیش افت میکند چون نویسنده آنقدر درگیر پیامش بوده که عملا چندجا شخصیتهایش را به شکلی الصاقی و تحمیلی نگه میدارد تا سخنرانی غرایی بکنند که مستقیم یا غیرمستقیم، ضددین است. این ضعف با وجود سکانسهای اکشن پایانی تلماسه: بخش دوم، در نسخه سینمایی بسیار کمرنگتر شده است.