سیدمحمدجواد هاشمینژاد، دبیرکل خانواده شهدای ترور: هفته گذشته دور جدید دادگاه محاکمه سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی دهقانی بهصورت علنی برگزار شد. به همین مناسبت در این یادداشت، حمایتهای منافقین از سایر گروهکهای تروریستی ضدایرانی از دهه 60 تاکنون را بررسی میکنیم.
رویکرد و نگاه تمامیتخواهانه و انحصارطلبانه همواره یکی از نقاط مشترک در توصیف ویژگیهای منافقین توسط پژوهشگران و صاحبنظران و حتی جداشدگان از این گروه تروریستی بوده است.
با این حال مشی خشونت و استفاده از ابزار تروریسم که در ذات این گروهک بود باعث شد منافقین با دیگر گروههای تروریستی بههم پیوستند و زهر خشونت خود را بهعنوان رویکردی مورد توجه بهرسمیت بشناسند. در این میان اهداف و شعارهای گروهکها و شیوه کنار آمدن با آنها در آینده مورد ترسیم آنان نیز به هیچ وجه مشخص نیست. آنچه اهمیت دارد این است که دشمن دشمن من دوست من است و فعلا میتوانم با او کار کرده و از او پشتیبانی کنم و او نیز از من حمایت کند. در این راهبرد، القاعده و داعش و تکفیر داخلی و پانکردیسم و پانعربیسم تجزیهطلب و تروریسم دولتی تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند، همانگونه که گذر از دوران ضدامپریالیستی و ورود به عهد سقوط در دامان امپریالیسم توسط منافقین تحولی ناممکن نبود، پس همکاری با این گروهها و مرامها نیز علیرغم کثرت اختلاف میان آنها امری شدنی است. بررسی تاریخچه منافقین از بدو پیروزی انقلاب تاکنون نشان میدهد این گروه همکاری یا ارتباطات متعددی با هر یک از گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب شناختهشده کشور دارد؛ هرچند عموما بسیاری از این ارتباطات و نتایج آنها بهدلیل ملاحظات این گروهها ممکن است آشکار نشود اما آنچه در منابع متعدد قابل مشاهده و اتکاست نشاندهنده بعضا سطوح عمیقی از همکاری میان منافقین با سایر گروههای تروریستی ضدایرانی است. در این پژوهش مختصر به ابعادی از این مناسبات و همکاریها پرداخته شده است.
حزب دموکرات کردستان ایران
حزب دموکرات کردستان ایران یکی از قدیمیترین احزاب تجزیهطلب است که در سال 1324 تاسیس شد. این حزب یک حزب جداییطلب است که در بدو تاسیس خود با تشکیل جمهوری موسوم به جمهوری مهاباد و با حمایت شوروی، بهدنبال تجزیه ایران بود. حزب دموکرات از جمله گروههای تروریستی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در ترور شهروندان و سربازان ایرانی در مناطق مرزی نقش گستردهای ایفا کرده و در دوران رژیم صدام نیز ارتباط تنگاتنگی با وی داشته است. عبدالرحمان قاسملو، سرکرده اسبق این گروه تروریستی در مصاحبهای در سال 1360 با رادیوکردستان که در 7 اردیبهشت همین سال توسط روزنامه جمهوری اسلامی منعکس شد، میگوید: «به تقاضای نماینده سازمان مجاهدین خلق ایران مذاکره طولانی با هم داشتیم که به نتیجه خوبی رسید و باید بگویم که نظر حزب دموکرات و سازمان مجاهدین خلق در کلیه زمینهها با هم مشترک بوده و قرار شده در آینده همکاریهای دو سازمان گسترش یابد. ناگفته نماند که سازمان مجاهدین خلق از مدتها پیش پشتیبانی خود را از مبارزات بحق ما اعلام داشته است.»
مسعود رجوی، سرکرده مجهولالمکان و متواری منافقین در پیامی که در تاریخ 4 اسفند 1401 توسط سایت رسمی گروهک منافقین منتشر شد، ضمن مبرا کردن گروه تروریستی حزب دموکرات کردستان ایران از ماهیت اصلی خود یعنی تجزیهطلبی(!) مصطفی هجری، سرکرده کنونی حزب دموکرات را برادر کرد خود معرفی میکند. (سایت مجاهدین: مسعود رجوی - 4 اسفند 1401)
خالد عزیزی، سخنگوی حزب دموکرات کردستان 21 اسفند 1401 در گفتوگویی با تلویزیون کرد کانال(شبکه تلویزیونی ماهوارهای متعلق به گروهک تروریستی دموکرات) و در پرسشی که مربوط به آینده ایران(!) و همکاری با سایر گروهها بود، گفت که «با مجاهدین خلق و اغلب جریانها گفتوگو داشتهاند.»
مشخصا گفتوگوها و توافقات حزب دموکرات کردستان ایران و برخی دیگر از گروهکهای تجزیهطلب بر سر تجزیه و تضعیف ایران بوده است و مناسبات قابل توجه این گروه تروریست تجزیهطلب با منافقین نمیتواند بدون دادن امتیاز از سوی گروهک رجوی باشد. خالد عزیزی، سخنگوی حزب دموکرات در نشستی که در سال 1401 به مناسبت سالگرد اعلام تشکیل جمهوری مهاباد(!) در سوئیس برگزار شد، اعلام میکند که حزب دموکرات کردستان ایران با سازمان مجاهدین خلق بر سر خودمختاری کردستان ایران به توافق رسیده است.
پژاک
ارتباطات منافقین با گروهکهای تجزیهطلب و تروریستی کردی منحصر به حزب دموکرات نیست. گروه تروریستی و تجزیهطلب پژاک که در سالهای اخیر، جنایات بیشمار و ددمنشانهای در مناطق کردنشین کشورمان مرتکب شده از سالها قبل با منافقین ارتباط و همکاری داشته است. محکومیت شدید کشتهشدن تعدادی از نیروهای گروهک منافقین در عراق در سال 2013 توسط پژاک و صدور بیانیه نشان میدهد همکاری گروهک رجوی و ارتباطات آن محدود به یک گروهک نبوده است.
پاک
شکل مواضع گروهک منافقین درخصوص گروه تروریستی و تجزیهطلب موسوم به حزب آزادی کردستان -پاک- نیز نشاندهنده مناسبات پشتپرده و همکاریهای مورد توافق این دو گروه است. برای نمونه بمباران مقر تروریستهای موسوم به پاک در اقلیم کردستان عراق توسط سپاه پاسداران با واکنش پرخشم منافقین مواجه شده است. آنها با انتشار مطلبی در اول آذر 1401 در سایت خود «هرگونه حمله و تعرض به مراکز و مقرهای این گروه در اقلیم کردستان را بهشدت محکوم کردند.» جالب آنکه منافقین، تروریستهای عضو این گروه را با مظلومنمایی، «هموطنان کرد ایرانی» مینامند!
خبات
گروه تروریستی و تجزیهطلب خبات یکی دیگر از سازمانهای تروریستی است که همکاری و ارتباط تنگاتنگی با منافقین دارد. کاک باباشیخ حسینی، سرکرده این گروه بهطور مستمر در نشستهای منافقین حضور پیدا کرده است. حسینی در نشست موسوم به شورای ملی مقاومت در مرداد 1399 با شرکت در آن، تاسیس شورا را به مسعود و مریم رجوی سرکردگان گروهک نفاق تبریک میگوید و بهطور مکرر از برنامهها و طراحیهای گروهک و سرکردگان آن تمجید میکند و سازمان خود را همپیمان منافقین معرفی میکند.
مناسبات این دو گروه تروریستی آنچنان قابل توجه است که خبات در شهریورماه 1402 و بهمناسبت پنجاهونهمین سالگرد تاسیس گروهک تروریستی منافقین با صدور بیانیهای ضمن ادای احترام به بنیانگذاران گروهک بر تداوم همپیمانی خود با منافقین تاکید میکند.
ناگفته نماند که پیش از اینها نیز خبات مناسبات میان گروهکهای تروریست و تجزیهطلب کرد از جمله خود را با منافقین، راهبردی و دوستانه خوانده بود. سایت خبات در مطلبی به قلم کامل نورانیفرد که در تیر1397 در سایت این گروه منتشر شد با توصیف منافقین به «طرف اصلی و برجسته و دارای موقعیت و اعتبار در ایران» مینویسد: «یگانه نیروی اپوزیسیون سراسری که در سالهای متمادی و خیلی پیش از وجود این اتهاماتی که اکنون علیه کردها به مجاهدین میزنند، نیرویی که متفاوت از ملیتهای دیگر، به حقوق کردها اعتراف کرده و در چهارچوب یک مصوبه شورای ملی مقاومت ایران خود را موظف به اجرای آن میکند، سازمان مجاهدین خلق ایران است.» نویسنده در بخش دیگری از این مقاله سایر نیروهای تجزیهطلب کرد را هم به همراهی با منافقین دعوت میکند و مینویسد: «وظیفه کردها نه دشمنی و مقابله با مجاهدین، بلکه حمایت و دوستی با این نیروی موثر است.»
همین نزدیکی و همکاری میان این دو گروه تروریستی که باعث میشود در ساعات پس از ورود پلیس آلبانی به مقر منافقین که با حکم دادگاه ضدتروریسم این کشور صورت گرفت، تروریستهای خبات با صدور پیامی، اقدام آلبانی در خاک خود را محکوم کند و اقدام پلیس را ضدانسانی بنامد!
تکفیریهای جنوب شرق
یکی از گروههای تجزیهطلب و تروریست کشور که در طول دو دهه اخیر، جنایات وحشیانهای علیه شهروندان بلوچ و غیربلوچ به راه انداخت گروه موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی است. مناسبات جندالله و منافقین نشان میدهد نهتنها برای منافقین بلکه اساسا برای گروههای تروریستی خط قرمزی در تعامل و همکاری با یکدیگر وجود ندارد. تفاوتهای قومیتی و فکری نیز جایگاه در این همکاریها ندارد و ضربهزدن به پیکره ایران برای رسیدن به اهداف شخصی و گروهی، بزرگترین عامل نزدیکی و همپیمانی آنهاست.
ریگی پس از ارتکاب جنایت تروریستی در مسجد علیبنابیطالب(ع) زاهدان، به صورت رسمی ارتباطش با منافقین را فاش ساخت و به پشتیبانی اطلاعاتی آنها از جندالله، اعتراف علنی کرد. ریگی که در تاریخ 10خرداد1388 در مصاحبه با کانال تلویزیون ماهوارهای رنگارنگ سخن میگفت، در پاسخ به سؤال یکی از شنوندگان که از وی پرسید آیا با منافقین ارتباط دارد یا خیر، به رابطه با باند تروریست رجوی اقرار کرد.
ریگی که در ابتدا تلاش داشت رابطهاش با منافقین را کمرنگ نشان دهد، گفت: «ما با همه کسانی که با رژیم مبارزه میکنند رابطه داریم، ولی رابطه بسیار نزدیکی نیست و کمرنگ است. البته ما خواهان آن هستیم که هر کاری میخواهند برای آنها انجام دهیم. یک کارهایی ما از دستمان برمیآید و یک کارهایی آنان میتوانند انجام دهند. ما میتوانیم افراد آنها را انتقال دهیم؛ اما فکر میکنم که محدودیت دارند و در کشورهایی قرار دارند که نمیتوانند خودشان را تکان بدهند... .»
او در ادامه میگوید: «البته بعضی همکاریهای اطلاعاتی با ما داشتهاند؛ اطلاعاتی درباره فعالیتهایی که رژیم در این مناطق داشته است و بعضی فعالیتهایی که سپاه قدس داشته را به صورت ایمیل و پیام برای ما ارسال میکنند. مجاهدین [خلق] وقتی از اخباری مطلع میشوند، مثلا تیمهایی که میخواهند به منطقه بیایند، بعضی افراد دارند که به ما اطلاعرسانی میکنند در این خصوص.»
ریگی پیش از این ماجرا نیز در سال 1385 و پس از بمبگذاری تروریستی در یک مدرسه دخترانه در زاهدان، مسئولیت آن جنایت را در گفتوگو با شبکه تلویزیونی منافقین برعهده گرفت و در واقع، رسانه این گروهک به عنوان تریبونی در اختیار یکی از اشرار آدمکش جنوب شرق کشور قرار گرفت.
در مهر ماه 1388 برخی افراد جداشده از گروهک منافقین گزارش دادند که آژانس مطبوعاتی «آلتر اینفو» فرانسه در تاریخ 7 اکتبر2009 توافقنامه همکاری بین منافقین و گروه تروریستی ریگی را افشا کرده است. این افشاگری سندی دیگر از مناسبات و همکاریهای منافقین با این گروه تجزیهطلب افراطگرا تلقی میشود.
منافقین حتی پس از اعدام عبدالحمید ریگی، برادر سرکرده گروه و از اعضای ارشد آن که علاوه بر ترور شهروندان ایرانی و آدمربایی و شکنجه چند تبعه خارجی، همسر خود را نیز به قتل رسانده بود این شرور تروریست را «زندانی سیاسی» نامید و قصاص او را محکوم کرده بود. افزون بر این اعلام حمایتها، برخی از اعضای قدیمی و جداشده منافقین از وجود ارتباطات مالی بین دو گروهک تروریستی خبر میدهند. به طور مثال مهدی سجودی از جداشدههای منافقین که بیش از 20 سال عضو این گروه بوده است در 7آوریل2014 در یادداشتی با عنوان «پیوند بقایای صدام حسین با بقایای ریگی و جندالله» در سایت ایران قلم مینویسد:
«در گذشته نیز ما شاهد بودیم که مجاهدین چگونه از گروهک ریگی حمایت مالی و پشتیبانیهای سیاسی و تدارکاتی و آموزشی میکردند. اخبار منتشرشده در گذشته حاکی است که شخص عبدالمالک ریگی با تعدادی از عناصر و فرماندهان فرقه مجاهدین دیدار و گفتوگوها داشته است و آمادگی خود را برای هرگونه همکاری در راستای تشکیل یک گروه تروریستی جدید تحت عنوان سازمان نیروهای مسلح مجاهدین اعلام نموده بوده است.»
همکاری و حمایتهای گروهک منافقین از تروریستهای تجزیهطلب و تکفیری جنوب شرق کشور محدود به جندالله نماند. پس از مجازات ریگی و انشعاب در گروه تروریستی وی و ظهور گروهک تروریستی جدیدی موسوم به جیشالعدل، منافقین حمایتهای خود را متوجه این گروه کردند. جیشالعدل نیز تاکنون تعداد زیادی از هموطنان و نیروهای انتظامی و نظامی و سربازان میهن را در استان سیستانوبلوچستان به خاک و خون کشانده است. با این حال منافقین عموما از افراد این گروه که در لیست تروریستی برخی کشورها نیز قرار دارد به عنوان مجاهد بلوچ و فرزندان رشید نام میبرد. حملات تروریستی آن نیز توسط رسانههای منافقین منعکس و پوشش داده میشود. به طور مثال حمله 13اسفند1399 به پاسگاه پلیس قلعه بید که منجر به شهادت تعدادی از نیروهای نظامی کشور شد توسط منافقین منعکس و از تروریستهای جیشالعدل با عنوان دلاوران بلوچ نام برده شد. رسانه منافقین نهتنها تریبون خود را به ابزاری برای انعکاس همه حملات تروریستی جیشالعدل از ابتدا تاکنون اختصاص داده است، بلکه برخورد نیروهای نظامی کشورمان با این تروریستها را نیز محکوم و مورد انتقاد شدید قرار میدهد. حمله نظامی مقتدرانه دی ماه 1402 به مقر تروریستهای این گروه در خاک پاکستان منجر به صدور بیانیهای توسط منافقین شد. در بیانیه منافقین آمده است: «سازمان مجاهدین خلق حمله به رزمندگان جیشالعدل که برای عدالت و آزادی ایران میجنگند را قویا محکوم میکند.»
گروههای تروریست و تجزیهطلب جنوب غرب کشور و استان خوزستان نیز در سالهای اخیر با حمایت کشورهای غربی، جنایتهای خونینی را علیه مردم مظلوم استان خوزستان رقم زدند. گروه تروریست حرکهالنضال یکی از این گروههاست که در نهایت «حبیب چعب اسیود» سرکرده سابق آن دستگیر و در داخل کشور مجازات شد. منافقین با نادیده گرفتن سوابق و جایگاه تشکیلاتی و جنایات گسترده این فرد، با صدور اطلاعیهای در 16اردیبهشت1402 او را هموطن عرب نامیدند و مجازات او را محکوم کردند و خواستار اقدام فوری سازمانهای حقوق بشری شدند!
آنچه بیان شد تنها مواردی معدود از همکاریها و ارتباطات گروهک تروریستی منافقین با سایر گروهکهای تروریستی و ضدایرانی است که تاکنون آشکار شده است. این اسناد و روایتهای موثق منتشرشده نشان میدهد که علیرغم تنوع در خاستگاه این گروهکها، اهداف و ایدئولوژی آنها، منافقین برای پیشبرد اهداف خود، با همه این گروهها ارتباط برقرار کرده و امتیازها و حتی وعدههایی مانند خودمختاری به آنها دادهاند. حمایتهای مالی از این گروهکها مانند آنچه درباره پشتیبانی مالی از جندالله گفته شد نیز یک رویه دیگر سیاه اقدامات منافقین علیه شهروندان ایرانی و امنیت آنان است.