صادق امامی، عضو شورای سردبیری: عدهای با طرح ابهامات متعدد درباره محتوای اسناد ارائهشده درباره پرونده جعلی خانم نیکا شاکرمی که بیبیسی آنها را «بسیار محرمانه» خوانده و همچنین اعتراف این شبکه به اینکه این اسناد بسیار محرمانه «دارای تناقضاتی» بوده است، این گزارش را پوست موزی میدانند که زیر پای اعتبار این رسانه انگلیسی انداخته شده است. درمقابل نیز عدهای قرار دارند که نهتنها روایت بیبیسی را به طور کامل پذیرفتهاند که اگر دستشان میرسید، بخش اعتراف بیبیسی به چند تناقض در اسناد را نیز حذف میکردند.
در این سطور، هدف بررسی جزئیات اسناد منتشرشده و شمارش تناقضهای آن نیست. نگارنده بیشتر از ریز شدن در جزئیات، بر شیوه این گزارش که ادعا شده «گزارش تحقیقی» است، متمرکز شده است.
1-در کتاب «روزنامهنگاری، اخبار جعلی و دروغرسانی» که یونسکو برای آموزش روزنامهنگاری آن را تهیه کرده است، به «دروغرسانی» به عنوان «داستانی قدیمی» اشاره شده که با فناوری جدید تقویت شده است. در این کتاب به یکی از اسناد موجود تاریخی درباره دروغپردازی اشاره شده است؛ سندی که به رم باستان برمیگردد. در آن دوران «آنتونی» (یکی از زمامداران سهگانه روم) با «کلئوپاترا» (ملکه دودمان سلطنتی بطلمیوسی) ملاقات کرد و دشمن سیاسی وی، «اکتاویان»، پویش لکهدار ساختن نام آنتونی را با شعارهایی کوتاه و تندنوشتهشده بر روی سکههایی به شکل باستانی توییت به راه انداخت. اما در قرن بیستویکم فناوری پیشرفته دستکاری کردن مطالب و دروغسازی را ساده کرده است.
2- شاید برای برخی امکان اینکه سرویس جهانی بیبیسی بخواهد با اعتبارش بازی کرده و دست به انتشار گزارش مبتنی بر اسناد جعلی بزند، غیرقابلباور باشد اما نباید فراموش کرد که دو دهه قبل تقریبا تمام شبکه رسانهای غرب، تقریبا روزانه گزارشهایی درباره قابلیتهای تولید سلاح کشتار جمعی در عراق منتشر میکردند. این گزارشها در شرایطی منتشر میشد که با انجام بازرسیهای سازمان ملل، برنامه خلع سلاح عراق به طور کلی اجرا شده بود اما رسانهها بدون توجه به این بازرسیها، اطلاعات نادرست را برای توجیه اقدام نظامی علیه عراق منتشر کردند. به عنوان مثال، ادعای در اختیار داشتن سلاحهای کشتار جمعی ازجمله سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی توسط عراق و ارتباط ادعایی آن با گروههای تروریستی به طور گسترده در رسانههای غربی منتشر شد. اتفاقا بیبیسی یکی از اصلیترین رسانههایی بود که به طور گسترده درمورد ادعاهای مطرحشده توسط دولتهای بریتانیا و ایالات متحده درمورد داشتن سلاحهای کشتار جمعی توسط عراق گزارش منتشر میکرد. با این حال، پس از تهاجم و بازرسیهای بعدی، مشخص شد عراق برنامههای تسلیحات کشتار جمعی فعالی را که در ابتدا به تصویر کشیده شد، ندارد. درنهایت نیز در 4 سپتامبر 2003 مقالهای در روزنامه «هرالد تریبون» منتشر شد که به نقل از واشنگتنتایمز به یک «گزارش نظامی» ستاد مشترک ایالات متحده اشاره میکند که نشان میدهد جورج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا در آگوست سال 2002 (حدود یکسال قبل) استراتژی کلی جنگ در عراق را تصویب کرده بود. خبرسازیهای دروغین بیبیسی و رسانههای غربی، در آن زمان با هدف همراه کردن افکار عمومی برای حملات به عراق انجام میگرفت.
3- بیبیسی مدعی است که آنچه روایت شده، نمونهای از یک گزارش تحقیقی توسط روزنامهنگاران تحقیقی این رسانه بوده است. روزنامهنگاران تحقیقی همان کاری را که بقیه روزنامهنگاران انجام میدهند، با روشی دقیقتر و جامعتر انجام میدهند و تلاش میکنند به حقیقتی که در پس پرده پنهان است دست پیدا کنند. برخلاف گزارشگران معمولی، روزنامهنگاران تحقیقی معمولا هفتهها و ماهها را صرف یافتن اسناد، پیگیری سرنخها و مصاحبه با منابع مطلع میکنند. با توجه به محدودیت دسترسی به اسناد، روزنامهنگاران به آسانی امکان دسترسی به اصل اسناد و راستیآزمایی آن را ندارند. لذا به همین دلیل در گذشته، خبرنگاران رسانههای بینالمللی موظف بودند برای راستیآزمایی، قبل از انتشار یک خبر حتما از طریق دو منبع مستقل صحت موضوع را تایید کنند. البته در سالهای اخیر با گسترش ابزارهایی که بهسادگی امکان جعل اسناد را به افراد میدهد، گاهی به راستیآزمایی از چهار فرد مستقل نیاز است. بر پایه همین اصول حرفهای نیز سرویس جهانی بیبیسی آنطور که ادعا شده «مجموعه اسناد مربوط به این ماجرا را برای اظهارنظر به دولت ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ارسال میکند ولی «پاسخی» دریافت نمیکند. بیبیسی در این گزارش، صراحتا اعتراف کرده که اسنادش دارای تناقض است ولیکن با این حال- و با فرض صحت ادعای گزارش- این اطلاعات را برای راستیآزمایی تنها با یک نفر به اشتراک گذاشته، یعنی به جز سند دارای تناقض تنها یک نفر منبع این رسانه بوده است. شاید این اتفاق در یک رسانه درجه چندم عادی به نظر بیاید ولی بعید است اصول سرویس جهانی بیبیسی بپذیرد که برمبنای اسنادی که متناقض هستند و تنها با تکیه بر ادعاهای یک فرد، گزارشی اینچنینی منتشر کند.
4- شیوه عجیب تهیه گزارش به ذهن اینچنین متبادر میکند که تهیهکنندگان سند، پوست موز زیر پای بیبیسی انداختهاند. شیوه این گزارش به قدری غیرقابل دفاع است که برخی میگویند احتمالا این اقدام از سوی نهادهای امنیتی ایران برای بیاعتباری بیبیسی تهیه شده است. اما در یک نگاه کلیتر، این گزارش میتواند بخشی از پروژهای باشد که پس از عملیات تنبیهی «وعده صادق» به اجرا درآمد. جو بایدن که چند ماه بعد انتخابات ریاستجمهوری 2024 را پیش رو دارد پس از عملیات ایران با همکاری اروپا به رژیمصهیونیستی فشار آورد که پاسخی به عملیات ایران ندهد تا در ازای آن آمریکا و شرکایش، اقدامات حقوقی و تحریمی را علیه ایران فعال کند، در پروژههای تروریستی برای ناامنسازی ایران مشارکت جدیتری داشته باشد و در جنگ ادراکی علیه ایران به تلآویو کمک کند. گزارش عجیب سرویس جهانی بیبیسی اولین نشانهها از پروژه غرب و رژیمصهیونیستی علیه ایران و امنیت آن است.
۵- نباید این را از نظر دور داشت که بهانه آمریکا برای دخالت نظامی در بحران اشغال کویت در سال 1991، به استناد شهادت دروغ یک دختر 15ساله کویتی در کنگره آمریکا صورت گرفت. او در این جلسه که از شبکههای تلویزیونی و خبری بارها پخش شد، به دروغ شهادت داد که نیروهای عراقی به کودکان در بیمارستان شلیک کردهاند و این بهانهای شد برای دخالت آمریکا در جنگ نخست خلیجفارس. بعدها مشخص شد که آن دختر، فرزند سفیر کویت در واشنگتن بوده است و در چهارچوب کارزاری که از سوی دولت کویت در تبعید و یک شرکت آمریکایی فعال در زمینه روابط عمومی سازمان یافته، چنین شهادت دروغی داده است. 13 سال بعد هم کالین پاول، وزیر خارجه دولت جورج پسر، در جلسه شورای امنیت سازمان ملل نمونهای از کپسول باکتری «باسیلوس آنتراسیس» را نشان داد و مدعی شد حکومت صدام حسین سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دارد و با این ادعا، زمینه حمله نظامی آمریکا و متحدانش از جمله بریتانیا به عراق را فراهم کرد.
۶- در پروژه حمله آمریکا به عراق، نمیتوان از نقش تبعیدیان عراقی در تأثیرگذاری بر تصمیم حمله به عراق در سال 2003 چشمپوشی کرد. برخی از همین تبعیدیان عراقی، اطلاعات دروغینی درباره تولید سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دولتهای غربی قرار دادند. برخی از سیاستگذاران آمریکایی از این اطلاعات برای ایجاد پرونده مداخله نظامی در عراق استفاده کردند. از این منظر است که نمیتوان بهسادگی از کنار خبرسازیهای دروغ و کسانی که بر این آتش میدمند که امنیت یک کشور را در خود فرو بکشد، گذشت. با وجود اینکه حتی برخی رسانههای فارسی زبان ضد ایرانی همچون دویچهوله نیز اعلام کردهاند که «بهطور مستقل امکان راستیآزمایی» گزارش بیبیسی را ندارند اما در ایران برخی چهرههای سیاسی که به برخی سیاستها در حوزه اجتماعی معترضند، بدون تامل و بررسی، فورا بر گزارش بیبیسی مهر تایید زدهاند. روز گذشته صادق زیباکلام و آذر منصوری دو تن از چهرههای اصلاحطلب در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) بر مبنای گزارش بیبیسی، پستهایی منتشر کردند. تایید تلویحی این گزارش پر اشکال از سوی این افراد میتواند زمینهساز بحران جدیدی در ایران شود. متاسفانه سفارشدهندگان تولید گزارش به بیبیسی، روی همین حمایتها حساب کردهاند تا شاید از این طریق، همان پروژه عراق را در ایران به اجرا بگذارند. همین مواضع چهرههای جریان اصلاحطلب و نقشآفرینی آنان در جنگ شناختی علیه ایران باعث شده تا کسی مرزبندی این جریان با مهدی نصیری را باور نکند و بیش از واقعیت، این مواضع را یک «ریاکاری زمانبندی شده» تلقی کند.