فرهیختگان: «آذربایجان با فشار ایران از احداث کریدور زنگهزور، صرف نظر کرد.» این جملهای بود که آنا گریگوریان، عضو کمیسیون امنیت ملی پارلمان ارمنستان در گفتوگوی اخیر خود به آن اشاره کرد، گریگوریان در ادامه گفتوگوی خود به این موضوع اشاره کرد که «علیاف بعد از اینکه چند ماهی گذشت کریدور زنگهزور را وارد کرد و خودش هم اعتراف کرد که این در توافقنامه 9 نوامبر نبود.»
برای بررسی ابعاد بیشتر این تصمیم و نگاه ارمنستان به قرهباغ، با احسان موحدیان کارشناس قفقاز گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
به نظر شما آذربایجان به طور دائمی از احداث کریدور صرفنظر کرده است؟ فشارهای ایران به آذربایجان چه بوده است؟
آذربایجان از احداث کریدور زنگهزور، صرفنظر نکرده است. فعلا و بهخاطر فشار ایران تصمیم گرفته که تمرکز خود را روی منطقه «تاووش» بگذارد. بعد از جنگ 2020 آذربایجان پیشرویهایی در خاک ارمنستان داشته و میخواسته به پیشرویهای خود اضافه کند. دو سال پیش پیشرویها افزایش داشت و ایران هشدار و پیغام دیپلماتیک داد که پیشرویها را متوقف کنید. دادن پیامهای دیپلماتیک از سمت ایران، بخشی از کاری است که ایران در قبال آذربایجان انجام داده است. یک مدل هم پیامهایی است که از رفتار ایران برمیآید؛ وقتی وزیر دفاع ارمنستان به ایران میآید، مذاکره میکند و همکاریها افزایش پیدا میکند. تا یک مدت ایران، میگفت تمامیت ارضی ارمنستان برای ما محترم است و این راه چندهزار ساله است و میخواهیم حفظ شود. اما از یک مقطعی ایران صراحتا از کریدور زنگهزور، اسم میبرد و میگوید ما اجازه شکلگیری این کریدور را نمیدهیم، صحبتها دقیقتر و شفافتر میشود و مقامات مختلف ایران، مکرر این را تکرار میکنند. لذا این منجر به تغییر فضا میشود. همچنین اینکه ایران به اسرائیل حمله موشکی انجام میدهد و از گروههای مقاومت صریحا حمایت میکند، این را به آذربایجان فهماند که اگر ایران بخواهد از منافعش دفاع کند، میتواند و این کار را میکند، چنانچه در قبال اسرائیل این را انجام داده و آذربایجان هم از نظر توان اقتصادی، نظامی و سیاسی، در قیاس با اسرائیل در سطح پایینتری قرار دارد، لذا اگر ایران بخواهد کاری انجام دهد، به طریق اولی خواهد توانست.
نقش روسیه در انصراف آذربایجان از احداث کریدور چقدر پررنگ است؟
روسیه در اینجا اقدامی برای کنترل آذربایجان انجام نداده است. واقعیت این است که در این ماجرا ایران ذینفع و بازیگر اصلی است و اگر این کریدور شکل بگیرد، بازنده اصلی ایران است. لذا ایران نقش اصلی را بازی میکند و روسیه تا همین اواخر نیز چندان مخالفت علنی، با کریدور زنگهزور نداشته است. چون فکر میکند از طریق این کریدور میتواند تحریم را دور بزند و فکر میکند، قفقاز در مشتش است و میتواند هرکاری میخواهد انجام دهد. تصورش این است که میتواند ترکیه و ناتو را عقب براند. روسها یک غروری دارند و فکر میکنند، آن منطقه حوزه استحفاظی آنها و تحت نفوذشان است و اگر در این منطقه باختی هم داشته باشند، میتوانند جبران کنند. اگر روسیه با ایران هماهنگ شود و مواضع دوطرف با همراهی بیشتری صورت بگیرد و آنچه در سوریه اتفاق افتاد، تکرار شود، به نفع دوکشور خواهد بود. به نظر میآید روسیه دارد متوجه میشود که به تنهایی نمیتواند کریدور را کنترل و در قفقاز به شکل موفق بازیگری کند. چنانچه در بالکان عقب مانده، در اوکراین هم مهار و حل مساله را به تاخیر انداخت و مجبور شد گرهی که میشد با دست باز کرد را با دندان باز کند و بعد از اوکراین هم شاهد این هستیم که در قفقاز هم ترکیه به نمایندگی از ناتو جلو میآید. ابتدا روسها از قرهباغ بیرون رفتند. در ارمنستان هم بهخاطر بازیگری بدی که کردند، هم اپوزیسیون ارمنستان و هم دولت ارمنستان با روسها روابط خیلی خوبی ندارند. الان روسها هستند که به آنها نیاز دارند. ما باید از این فرصت استفاده کنیم، خودمان را به آنها تحمیل کنیم، نه اینکه منتظر باشیم که آنها به ما در باغ سبز نشان دهند. چنانچه ترکیه منتظر نماند روسیه به او چراغ سبز نشان دهد. دنبال منافع خودش رفت. ما هم باید این کار را بکنیم. ارمنستان تنها فرصت باقیمانده ما در قفقاز جنوبی است و آنجا هم شرایط خوبی نداریم. آنها پلهپله جلو آمدند.
ایران برای افزایش نفوذ خود در ارمنستان و آذربایجان میتواند از چه ظرفیتهایی استفاده کند؟
الان بحث این است که چهار روستا به باکو داده شود و اگر سابقه و روال آن را ببینید، متوجه میشوید که توقفی نداشته است. اول در قرارداد 2020 مبنا براین بود که گذرگاه لاچین وجود داشته باشد تا ارامنه به قرهباغ دسترسی داشته باشند. از آن طرف هم رفتوآمد و دسترسی آذریها از نخجوان به خاک اصلی باکو برقرار باشد که این یک معامله دو طرفه بود. باکو این را به هم زد و لاچین را بست. از آن طرف قرهباغ را گرفت و چیزی هم دست ارامنه را نگرفت. روسها هم مقاومتی نکردند و واکنشی نشان ندادند تا خودشان تضعیف شدند. قرار بود همانجا متوقف بشوند که این اتفاق نیفتاد و الان دارند به سمت چهار روستا میروند. از آن طرف هم به کل ارمنستان میگویند آذربایجان غربی و اصلا قبول ندارند که آن منطقه یک کشور مستقل باشد و به کل خاک ارمنستان طمع دارند. ادعاهایی هم راجع به روستایی که در جاده ترانزیت ایران به ارمنستان قرار دارد، مطرح شد. لذا باکو توقفی ندارد و اگر محکم با آن برخورد نشود و هیچ حدیقفی برای تندرویها و جاهطلبیهای آن دیده نشود، منافع ما در خطر است. چون اسرائیل، انگلیس و ناتو پشت باکو هستند و روسها هم با دولت غربگرای پاشینیان دچار مشکل شده و از ظرفیتهای باکو برای صادرات انرژی و دور زدن تحریم استفاده میکنند. لذا شرایط یکمقدار برای ایران حساس است. منتها ایران قبلا هم نشان داده که میتواند مشکلات خود را به تنهایی حل کند و در غرب آسیا هم اینطور عمل کرده است. ایران اگر در این منطقه هم مقداری هوشمندانه عمل کند، غیر از تکیه به دولت ارمنستان، میتواند از نیروهای فعال ایرانگرایی که آنجا هستند، بهخصوص از ظرفیت رهبری کلیسای ارمنی که به ایران علاقه دارد و ضدصهیونیستی است و اختلافات عمیق تاریخی با اسرائیلیها دارد، استفاده کند. نکته این است که از نظر مبانی اعتقادی، این کلیسای ارمنی نزدیکترین کلیسای مسیحیت به شیعه است و میشود از این ظرفیت استفاده کرد. همچنین میشود در جمهوری آذربایجان از ظرفیت حسینیون استفاده کرد که اینها میتوانند دو بال ایران برای غلبه بر چالشهایی که در قفقاز دارد، باشند. در آذربایجان حسینیون و دینداران حضور دارند و ایران میتواند از ظرفیت این نیروهای طرفدار استفاده کند. در ارمنستان هم میشود با کلیسای ارمنی همکاری کرد. همچنین دیاسپورای ارمنی وجود دارد که میشود با آنها همکاری کرد که در سوریه، ایران و لبنان حضور دارند. همافزایی و همدلی و همراهی با این دیاسپورا میتواند به ما کمک کند. در کنارش ما میتوانیم پیوندهایمان را با دولت ارمنستان حفظ کنیم و همراهی آنها را جلب کنیم و درهمتنیدگی اقتصادی با ارمنستان را برای رفع نیازشان در حوزههای انرژی و حوزههای دیگر انجام دهیم که منافعشان تامین شود وگرنه با این روالی که ادامه میدهیم، خیلی خوشبین نیستم منافع ایران در قفقاز به شکل بهینه تامین شود.
احداث این کریدور کدامیک از منافع ارمنستان را تامین میکند؟
احداث کریدور زنگهزور به نفع ارمنستان نیست و آنها نابود میشوند. اگر این کریدور به اسم یک کریدور تجاری شکل بگیرد، اول به اسم تبادل کالا و انتقال کار ترانزیتی این را انجام میدهند اما واقعیت این است که اینها به دنبال تغییر بافت جمعیتی و قومیتی جنوب ارمنستان در درازمدت، نفوذ و تغییر جمعیت و ترک کردن این منطقه هستند و میخواهند آنجا را تبدیل به یک کانون ضدایرانی تجزیهطلب جدید در نزدیکی مرزهای ایران کنند و اسرائیلیها و ناتو را آنجا نفوذ دهند. از همه اینها که بگذریم، باکو میگوید، میخواهد عبور و مرور از این منطقه بدون نظارت باشد و نیروهای ارمنی کنترل مرزی نکنند و هرچه خواستیم بیاوریم و هرچه خواستیم، ببریم. کسی هم ما را بازرسی نکند. اگر ماشینهای ما تصادف کردند، به ارمنستان ربطی ندارد، خودمان رسیدگی میکنیم. اگر جرم و جنایتی هم کردند، به کسی ربطی ندارند و عملا میخواهند حاکمیت یک کشور مستقل را زیر سوال ببرند و جنوب آن کشور را بهتدریج کنترل و جدا کنند. لذا حتی اگر ارمنستان بخواهد یک جاده در خاک خودش از نخجوان به باکو بدهد، در درازمدت زمینه تجزیه جنوب ارمنستان فراهم میشود. این را نیروهای مستقل و ملی آنجا خوب میدانند، از این جهت است که آنها بر تقویت کریدور شمال-جنوب تاکید میکنند تا دسترسی آنها به آبهای آزاد و مسیرهای تجاری، از خلیجفارس و چابهار و دریای عمان و از طریق ایران و از طریق جاده مرزی نوردوز که در حال تعمیر است، باشد. در دورهای در 15 سال پیش، بحثی بود که چینیها یک اعتبار مالی تامین کنند تا راهآهنی از ایران به ارمنستان و از آنجا به گرجستان کشیده شود که متاسفانه خیلی پیگیری نشد. اما اگر این انجام میشد، مسیرهای کریدوری شمال جنوب متغیر میشد. یکی از آنها از اینچهبرون میگذشت و یکی هم از دریای کاسپین مستقیما به روسیه میرسید. یکی هم از طریق کشتیهای فلهبر و نفتکش انجام میشد و دیگری هم از طریق راهآهن رشت-آستارا به آذربایجان میرسید و یکی هم از طریق ایران به ارمنستان و گرجستان میرسید. اگر این مسیرهای کریدوری تقویت و متنوع شود، ما محاصره نمیشویم و اتفاق خوبی که میافتد این است که آذربایجان نمیتواند به ما فشار بیاورد یا بخواهد از ما باج بگیرد. به هرصورت اینها اقداماتی است که باید انجام میشده و نشده و ما الان با این مشکلات مواجه هستیم.