محمود زارعی، پژوهشگر اقتصادی: درخصوص نقش مردم در جهش تولید یا مشارکت مردمی باید تاکید داشت که مردمیسازی تولید و افزایش سهم مردم در GDP منافاتی با نقش تولیدکنندگان بزرگ و متوسط ندارد و توسعه آنچه بهعنوان صنایع خرد و کوچک یا همان مشاغل خرد و کوچک یاد میشود، تضادی با نقش و اهمیت تولیدکنندگان بزرگ و متوسط نهتنها ندارد، بلکه باید تاکید داشت توجه به هر سه بخش تولید یعنی صنایع بزرگ، کوچک و متوسط و خرد باید بهصورت همزمان مورد توجه قرار گیرد و اقتصاد ایران برای پیشرفت به تمامی بخشها نیازمند است.
درخصوص نقش مردم در جهش تولید هم باید به سه نوع متفاوت از این نقش توجه داشت؛ نخست افزایش مشاغل خرد یا بهعبارتی درگیر کردن مردم در تولید، دوم تامین مالی جمعی برای جهش تولید و سوم حمایت از تولید ملی و مصرف کالای ایرانی، هریک از این سه سطح الزامات و نیازمندیهای خود را دارند. اما از بین این سه سطح اقدام، توجه به تامین مالی جمعی ازجمله مواردی است که کمتر به آن توجه شده است. با توجه به اینکه همین الان بخشی از صنایع و کارخانههای کشور به دلایل متعدد ازجمله کمبود نقدینگی از تمام ظرفیت خط تولید خود بهره نمیگیرند، میتواند با استفاده از ابزار تامین مالی جمعی بخشی از مشکلات این واحدها را برطرف کرد. البته در فرآیند تامین مالی جمعی مشکلات و چالشهای متعددی وجود دارد، ازجمله خلأ ابزار، زیرساخت و قوانین و از همه مهمتر تجربه تلخ مردم در سرمایهگذاری در بورس، اما بههرحال همین الان تامین مالی جمعی را میتوان یکی از مهمترین راهکارها برای کنترل مشکلات اقتصادی و حل چالشهای تولید در کشور دانست.
تامین مالی جمعی بهعنوان ابزاری نوین در دنیای امروز، از یک سو فرصتی برای کارآفرینان و صاحبان ایده در مشاغل کوچک و متوسط (SMEs) است و از سوی دیگر فرصتی برای دولت تا با استفاده از این ابزار نقدینگی را بهسمت تولید هدایت کند و از رونق بازارهای سوداگرانه بکاهد. کارآفرینان میتوانند با استفاده از سرمایههای خرد، بهسرعت و بهآسانی سرمایه مورد نیاز خود را جمعآوری کنند. این امر بهویژه برای کارآفرینانی که سابقه یا اعتبار کافی برای دریافت وام بانکی ندارند، بسیار مفید است. با استفاده از سرمایههای خرد، کارآفرینان میتوانند از طیف وسیعی از سرمایهگذاران، حتی با مبالغ کم، سرمایه جذب کنند. این امر وابستگی آنها به سرمایهگذاران بزرگ مانند بانکها و شروط سختگیرانه آنها را کاهش میدهد. سرمایهگذاران در پلتفرمهای تامین مالی جمعی، بهنوعی حامی کسبوکار مورد نظر خود محسوب میشوند. این امر تعهد و وفاداری آنها به محصولات و خدمات کسبوکار را افزایش میدهد. سرمایهگذاران میتوانند با مبالغ کم در ایدههای نوآورانه و کارآفرینان جوان سرمایهگذاری کنند و به سبد سرمایهگذاری خود تنوع ببخشند، اما بیشک مهمترین دستاورد آن برای سرمایهگذاران سهیمشدن در سود تولید خواهد بود. همانگونه که اشاره شد دولت نیز از توسعه تامین مالی جمعی نفع خواهد برد. نخستین منفعت هم هدایت نقدینگی بهسمت تولید است، نفع دوم دولت کاهش فشار تامین مالی به شبکه بانکی خواهد بود که درنهایت میتواند به مدیریت فرآیند خلق پول توسط بانکها کمک کند. اما توسعه تامین مالی جمعی نیازمند فراهمآوری زیرساخت قانونی، حقوقی، فنی و روانی است. برای توسعه و گسترش استفاده از تامین مالی جمعی در حمایت از مشاغل کوچک و متوسط، میتوان اقدامات زیر را انجام داد.
- ساماندهی قوانین تامین مالی جمعی: فرآیند تامین مالی جمعی در برخی حوزهها با خلأ قانونی مواجه است که نیازمند رفع و تعیین ابعاد قانونی دقیق برای آن است، در برخی موارد هم موانع حقوقی بسیاری در مسیر تامین مالی جمعی وجود دارد که باید مقرراتزدایی صورت بگیرد.
- توسعه و تنوع پلتفرمهای تامین مالی جمعی: ایجاد و توسعه پلتفرمهای تخصصی برای مشاغل مختلف، میتواند فرآیند تامین مالی را برای کارآفرینان و سرمایهگذاران- که همان مردم عادی هستند- آسانتر کند.
- ارائه آموزشهای لازم: کارآفرینان و سرمایهگذاران باید با نحوه استفاده از پلتفرمهای تامین مالی جمعی و جذب سرمایه یا سرمایهگذاری از طریق آنها آشنا شوند. درحالحاضر بسیاری از کارآفرینان تنها به تامین مالی از طریق بانک اتکا دارند و یکی از علل آن عدم آگاهی در مورد تامین مالی جمعی است.
- ارائه مشوقهای مالی و قانونی: دولت میتواند با ارائه مشوقهای مالی و تسهیل قوانین، استفاده از تامین مالی جمعی را برای کارآفرینان و سرمایهگذاران جذابتر کند.
- حمایت از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر: صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر میتوانند با سرمایهگذاری در پلتفرمهای تامین مالی جمعی، به توسعه این روش نوین کمک کنند که این کار نیازمند حمایت و تسهیل ورود این صندوقها به این حوزه است.
- ایجاد اطمینان روانی و قانونی برای سرمایهگذاران: مردم باید از سرمایهگذاری در این فرآیند اطمینان یابند و ابعاد و ریسکهای آن را بهخوبی بشناسند که این امر مستلزم آموزش و فرهنگسازی است. همانگونه که اشاره شد تجربه تلخ بورس در سال 99 یکی از موانع جدی اعتماد مردم و درنهایت مانع توسعه و گسترش تامین مالی جمعی خواهد بود.
تامین مالی جمعی بهعنوان ابزاری نوین، نقشی کلیدی در توسعه و حمایت از مشاغل خرد و کوچک و جهش تولید میتواند ایفا کند. با توسعه و گسترش استفاده از این روش، میتوان فرصتهای جدیدی برای کارآفرینان، صاحبان ایده و مردم برای سرمایهگذاری ایجاد کرد که درنهایت منجر به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال خواهد شد اما قبل از هر اقدامی باید الزامات آن را در نظر گرفت و موانعش را رفع کرد. بدون توجه به الزامات و فراهمآوری زیرساختهای مورد نیاز نمیتوان از این ابزار برای تحقق شعار سال استفاده حداکثری کرد.