«فرهیختگان» سنت نامه‌نگاری مقامات و سیاستمداران را در ایران بررسی می‌کند
فرهیختگان آنلاین: سنت نامه‌نگاری در ایران، سنت دیرینه‌ای است. چند روز پیش وزیرکشور به آیت‌الله آملی لاریجانی «نامه» نوشت و از او درباره گشایش در برگزاری کنسرت‌های موسیقی کمک خواست. این اولین بار نبود که در ایران یک مقام سیاسی-حکومتی برای مقام دیگری نامه می‌نوشت.
  • ۱۳۹۵-۰۵-۲۳ - ۱۷:۳۴
  • 00
«فرهیختگان» سنت نامه‌نگاری مقامات و سیاستمداران را در ایران بررسی می‌کند
جدال مکتوب
جدال مکتوب

سنت نامه‌نگاری در ایران، سنت دیرینه‌ای است. چند روز پیش وزیرکشور به آیت‌الله آملی لاریجانی «نامه» نوشت و از او درباره گشایش در برگزاری کنسرت‌های موسیقی کمک خواست. این اولین بار نبود که در ایران یک مقام سیاسی-حکومتی برای مقام دیگری نامه می‌نوشت. پیش از او نیز بسیاری از سیاستمداران ایرانی برای همتایان داخلی و خارجی خود نامه‌های نوشته بودند که یا به مقصد نمی‌رسید یا بی‌جواب می ماند یا آن نامه گشایش‌هایی را در سیاست و کشورداری به‌وجود می‌آورد. سنت نامه‌نگاری در ایران، راهی دیگر برای مفاهمه است. وقتی رایزنی ها در پشت پرده جواب نمی دهد، وقتی بن بستی ایجاد می‌شود و همه چیز در هم گره می‌خورد، سیاستمداران دست به قلم می‌شوند تا هم راه جدیدی بیابند و هم از آن طریق با مردم سخن بگویند. فرهیختگان تلاش می‌کند به بهانه نامه‌ای که محمود احمدی نژاد به اوباما نوشت و نیز نامه‌ای که وزیر کشور به رئیس دستگاه قضا نوشت سنت نامه‌نگاری در ایران را بررسی کند.

  اعتبار نامه‌ها یا اعتبار نامه‌نویسان
اعتبار برخی نامه‌ها به اعتبار نگارنده آن است، گرچه تاریخ نگارش نامه شاید به همان زمانی بازگردد که ارتباط از طریق نوشتن آغاز شد و قلم، کاغذ و ادبیات برای نگارش هر نامه‌ای کفایت کند، اما آنچه هویت، اثربخشی و اهمیت نامه را دوچندان می‌کند امضا یا نام و نشانی است که در پایان ثبت می‌شود. از همین رو است که برخی نامه‌ها نقش اسناد تاریخی را ایفا می‌کنند. دست‌نوشته‌هایی که میان رهبران و چهره‌های سیاسی، اجتماعی و رهبران احزاب یا جنبش‌ها رد و بدل می‌شود تا در روند مناسبات آنها تغییرات و تحولاتی ایجاد کند. شاید یکی از مهم‌ترین نامه‌های سیاسی تاریخ انقلاب اسلامی را بنیانگذار آن به نگارش درآورده باشد. امام خمینی(ره) سال 1367 و هشت سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای میخائیل گورباچف، آخرین دبیرکل حزب کمونیسم شوروی نامه نوشتند و آیت الله عبدالله جوادی‌آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی‌دباغ آن را به مسکو رساندند؛ نامه‌ای انتقادی از کمونیسم و هشداری تاریخی در مورد به تاریخ پیوستن مارکسیسم. این نامه با پاسخی تشریفاتی و البته حضوری همراه بود. گورباچف اسفند همان سال وزیر امور خارجه شوروی را به ایران فرستاد تا پیام خود را رسما در جماران برای رهبر جمهوری اسلامی قرائت کند، پیامی که در عین تاکید بر اشتراکات از اختلافات هم گفته بود و فرستاده گورباچف نفس نگارش این نامه را در روابط خارجی موثر توصیف کرد. این البته تنها نامه منتسب به امام خمینی(ره) نبود که دنیا در مورد آن به تحلیل نشست؛ چندی پیش رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی مدعی شدند امام خمینی(ره) در فاصله دی تا بهمن 57 خطاب به کارتر چندین‌بار نامه نوشته است، نامه‌ای که به گفته آنها محرمانه بوده است. این خبرها در داخل ایران تکذیب شد اما آن رسانه‌ها مدعی شدند در هفته‌های پیش از انقلاب سال 57 چند پیام محرمانه میان امام(ره) و کارتر رد و بدل شده است. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) این نامه‌نگاری را تکذیب کرد و بعد از آن ابراهیم یزدی این تکذیبیه را تایید کرد.

  نامه‌های سران برای سران
میان نامه‌های تاریخی، نامه‌های سران قوا و البته رهبران فکری و سیاسی در مورد موضوعات مختلف اهمیت ویژه‌ای دارد. شاید یکی از این نامه‌ها، نامه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب باشد. بعد از مناظره جنجالی محمود احمدی‌نژاد با میرحسین موسوی، زمانی که در رسانه ملی اتهاماتی بدون ارائه سند و مدرک علیه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، ناطق‌نوری و خانواده‌های این دو مطرح شد، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در اعتراض به بداخلاقی‌های صورت‌گرفته نامه‌ای نوشت.  
یکی دیگر از این نامه‌های مهم، نامه‌ای بود که برخی فرماندهان سپاه در جریان حوادث کوی دانشگاه به محمد خاتمی، رئیس‌جمهوری وقت نوشتند؛ نامه‌ای هشدارآمیز که از رئیس‌جمهوری خواسته بود جلوی ادامه رخدادهای اخیر را بگیرد، پیش از اینکه این نهاد نظامی خود وارد عمل شود. محمدباقر قالیباف، اسماعیل کوثری، قاسم سلیمانی، عزیز جعفری و غلامعلی رشید برخی از کسانی بودند که این نامه را امضا کرده بودند.

  نامه نگاری برای مدیریت جهانی
محمود احمدی‌نژاد از معدود روسای‌جمهوری است که بارها دست به نگارش نامه زده است؛ نامه‌هایی که هم مخاطب داخلی و هم مخاطب خارجی داشته است. رئیس‌جمهوری که نامه نوشتن شهروندان برای رئیس‌جمهوری و البته بی‌پاسخ ماندن آنها را تبدیل به عادتی مالوف کرده بود و از هر سفر استانی با کوله‌باری از نامه به تهران بازمی‌گشت، یک‌بار برای جرج بوش و سه‌بار برای باراک اوباما نامه نوشته است. نامه آخر او هفته گذشته منتشر شد؛ نامه‌ای که از آمریکا درخواست کرده بود اموال بلوکه‌شده ایران را بازگرداند. او در نامه 20 صفحه‌ای خود به بوش از مدیریت جهانی گفت، اما کاخ سفید رسما اعلام کرد پاسخ این نامه را نمی‌دهد. نامه دوم و سوم احمدی‌نژاد خطاب به باراک اوباما و در زمان ریاست‌جمهوری‌اش نگاشته شد که بازهم پاسخی دریافت نکرد؛ اما نامه‌نگاری‌های بی‌پاسخ رئیس دولت نهم و دهم پایان نگرفت و 18 مرداد در حالی که سمت اجرایی در قوه مجریه برعهده ندارد باز‌هم دست به نگارش نامه برد.
البته یکی از جنجالی‌ترین نامه‌های او به صادق آملی‌لاریجانی بود؛ در این نامه رئیس‌جمهوری درخواست بازدید از زندان اوین را داشت. پاسخ نامه آملی‌لاریجانی با عنوان خیلی‌محرمانه به دفتر ریاست‌جمهوری ارسال شد، اما احمدی‌نژاد ترجیح داد این موضوع را علنی کرده و در نامه‌ای پنج‌بندی حقوق خود به‌عنوان شخص دوم مملکت در قانون اساسی را یادآوری کند که البته با پاسخی تند از سوی آملی‌لاریجانی روبه‌رو شد. علی لاریجانی، اصولگرایی که از دولت دوم احمدی‌نژاد بارها رودرروی او ایستاد هم یک‌بار شکایت از روند اجرایی دولت را به رهبر معظم انقلاب کشاند. او در بحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها با رئیس‌جمهوری به توافق نرسید، از همین رو در نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب خواست با استفاده از اختیارات خود از اجرایی‌شدن آن جلوگیری کند. یکی از آخرین نامه‌های رد و بدل شده بین چهره‌های سیاسی، نامه عبدالرضا رحمانی‌فضلی به آملی‌لاریجانی بود. او به دلیل لغو متداول کنسرت‌ها برای حل و فصل این معضل در قامت وزیر کشور از رئیس دستگاه قضا خواست این موضوع را به شکلی قانونمند حل کند.

  نامه‌های برادرانه از سوی سیاستمداران
نامه‌نگاری بین سیاسیون کشور نیز امر متداولی است. حبیب‌الله عسگراولادی، سیاستمداری که سیاست و اخلاق را بر محور اعتدال هرچند با خوانشی اصولگرایانه توامان می‌دانست همواره در تلاش بود با ریش‌سفیدی و پادرمیانی اختلافات جناحی را حل و فصل کند. او چه در خطابه و سخنرانی و چه در نگارش و نامه‌نویسی به‌ویژه در سال‌های پایانی دهه 80 تلاش کرد عمق اختلافات میان چپ و راست سیاسی را کمتر کند. از همین رو شاید از سر برادری و در موقعیت زمانی و سیاسی ویژه‌ای ابتدا در سخنانش و بعد در نامه‌نگاری‌ها در همین راستا قدم برداشت. حبیب اصولگرایان که سال‌ها دبیرکل موتلفه اسلامی و جبهه پیروان بود و عبا و قبای شیخوخیت جناح راست را برعهده داشت، در سخت‌ترین شرایط رقم خورده برای اصلاح‌طلبان، ردای حمایت از آنها بر تن کرد. عسگراولادی قریب به سه سال بعد از انتخابات 88 اولین اصولگرایی بود که دو نامزد اصلاح‌طلب این انتخابات را با لفظ برادر خطاب کرد و در سخنرانی خود گرچه نه از جایگاه حزبی و کاملا شخصی و فردی گفت آنها فتنه‌ساز نبودند و یادآور شد جمهوری اسلامی از آنها با آغوش باز استقبال خواهد کرد. بهمن 91 هفت نفر از اصلاح‌طلبان دور تازه‌ای از مکاتبه و نامه‌نگاری با او را شروع کردند؛ ابراهیم اصغرزاده، الیاس حضرتی، جواد حق‌شناس، سعید لیلاز، رضا نوروززاده، مسعود سلطانی‌فر و اسماعیل دوستی اصلاح‌طلبانی بودند که نامه‌نگاری‌های خود با عسگراولادی را با تشکر از مواضع منصفانه او آغاز کردند و بعد هر دو طرف وارد بحث‌های جدی‌تر سیاسی شدند.
اما جدی‌ترین نامه‌نگاری او با اصلاح‌طلبان، نگارش نامه‌ای خطاب به رضا خاتمی در زمان دبیرکلی او در حزب مشارکت بود. نامه‌های هفت‌گانه عسگراولادی که تنها پنج‌بار پاسخ داده شد و در فاصله سال‌های 80 تا 81 به طول انجامید. در نهایت هم رضا خاتمی، عسگراولادی را به مناظره دعوت کرد.

  نامه‌هایی برای اعتراض
یکی از بحث‌برانگیزترین نامه‌های اعتراضی از سوی محمدرضا رحیمی به نگارش درآمد. بعد از محکوم شدن رحیمی بلافاصله دفتر احمدی‌نژاد با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد تخلفات رحیمی به دوران همکاری با دولت ارتباطی ندارد. بعد از آن رحیمی در نامه‌ای انتقادی به احمدی‌نژاد یادآوری کرد که دوستی با او را زمان قبول مسئولیت در کردستان و آذربایجان‌غربی آغاز کرده است و نوشت: «محکوم امروز چوب آبروبری‌های شما را می‌خورد»؛ جمله‌ای از سر گلایه برای خالی‌کردن پشت معاون اول سابق خطاب به یار سیاسی پیشین.
اما علی مطهری یکی از چهره‌های سیاسی است که بارها قلم به دست گرفته و خطاب به مقامات و مسئولان نامه‌ای را به نگارش درآورده است. او در مورد بسیاری از منازعات سیاسی نوشته است؛ از احمد جنتی تا محمود احمدی‌نژاد و حتی آملی‌لاریجانی مخاطب این نامه‌ها بوده‌اند. شاید این نامه‌نگاری‌ها میراث پدر برای پسر باشد. همان‌طور که روزگاری پدر قلم به دست می‌گرفت، از نامه به امام خمینی(ره) در مورد نوشته‌های علی شریعتی می‌نوشت تا توصیه‌هایی پدرانه به فرزندانش که در قالب نامه منتشر شد.

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران