دکتر طهرانچی:
دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد در نخستین نشست هم‌اندیشی اعضای هیات‌علمی گروه‌های آموزشی هنر، ارتباطات و رسانه گفت: «سرمایه انسانی، دارایی اصلی دانشگاه است و اگر دانشگاه مفتخر است به‌خاطر وجود سرمایه انسانی و اعضای هیات‌علمی است.»
  • ۱۴۰۳-۰۲-۰۴ - ۲۳:۰۷
  • 00
دکتر طهرانچی:
مانایی ایران با ماندن علم و هنر ممکن است
مانایی ایران با ماندن علم و هنر ممکن است

دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد در نخستین نشست هم‌اندیشی اعضای هیات‌علمی گروه‌های آموزشی هنر، ارتباطات و رسانه گفت: «سرمایه انسانی، دارایی اصلی دانشگاه است و اگر دانشگاه مفتخر است به‌خاطر وجود سرمایه انسانی و اعضای هیات‌علمی است.»
وی خاطرنشان کرد: «ما در دانشگاه آزاد قدردان حضور وجود اعضای هیات‌علمی هستیم و برای اینکه اعضای آنان بتوانند نقش‌آفرینی جدی داشته باشند، سعی کرده‌ایم تحولی را در نظام آموزشی دانشگاه آزاد داشته باشیم.» رئیس دانشگاه آزاد با بیان اینکه غرب از بعد از دوره جدیدی که سکانداری و مدیریت علم جهانی را در دست گرفت، یک تقسیم‌بندی را شروع کرد و برمبنای آن ‌گذار از علوم انسانی به علوم طبیعی را درپیش‌گرفت، اظهار کرد: «در این دوره محور چرخش و محور حرکت غرب «علوم» شد. علوم طبیعی به‌عنوان زیرساخت حرکت علمی غرب مطرح شد و غرب مفهوم علم را روزبه‌روز تناورتر می‌کرد.» دکتر طهرانچی ادامه داد: «تا دو دهه قبل بنیاد NSFآمریکا Social science را به‌عنوان علم به‌رسمیت نمی‌شناخت.» وی با بیان اینکه در این دوره کسانی که استاد شده‌اند، افرادی بوده‌اند که از قالب خود به‌در آمده‌اند، خاطرنشان کرد: «این افراد به‌جای خلق اثر هنری به خلق نوشته‌ای که منبعث از تفکر علوم پایه‌ای بود، اقدام کرده‌اند. این دوره درون خود مولود دیگری به نام فناوری و تکنولوژی داشت که این مورد نیز بی‌رحمانه حاکم شد و تبادلی صورت گرفت که درخلال آن مساله علم به مساله تکنولوژی تبدیل شد و مساله تکنولوژی به مساله توسعه تبدیل شد و این مسیر شتابان رقم خورده و دارد پیش می‌رود.»
رئیس دانشگاه آزاد ادامه داد: «واقعیت این است که ما از زمان صفویه شروع کردیم با جلوه‌های علم غرب مواجه شدن، در دوره صفویه به‌جز مدرس‌هایی که در قالب کشیش و سفیر از اسپانیا و سایر کشورها وارد کشور می‌شدند و شاهزادگان صفوی را آموزش می‌دادند، اولین مواجهه جدی ما با علم غرب پس از صفویه و در دوره عباس‌میرزا بود. در دوران او یک‌نفر برای نقاشی اعزام می‌شد به غرب، یعنی درواقع افراد برای رشته‌های مهندسی، نظام و نقاشی اعزام می‌شدند، البته واقعیت این است که آنچه در هنر ما هم به‌صورت سازمان‌یافته در دانشگاه دوران پهلوی و پس از آن مطرح شد، صرفا هنرهایی بود که در غرب به‌عنوان رشته به‌رسمیت شناخته می‌شد. به‌عنوان مثال ما معتقدیم معماری ایرانی درون خود یک نوع هنر معماری دارد و اساسا بین این موضوع که معماری، مهندسی یا هنر است، مباحث زیادی وجود دارد، برای مثال در دانشگاه تهران جنبه هنری معماری قوی‌تر می‌شود، در دانشگاه علم و صنعت معماری این رشته قوی‌تر می‌شود، در دانشگاه شهید بهشتی رشته معماری هم هنر و هم معماری را دارد.» دکتر طهرانچی ادامه داد: «واقعیت این است که هیچ کدام از معمارهای ما با معماری برآمده از گذشته ایرانی تناسبی ندارد. آنچه به‌عنوان معماری به ایران ورود می‌کند، برگرفته از رشته معماری در غرب است. همان‌طور که گرافیک از غرب می‌آید، اما خط هیچ‌گاه در ایران به‌عنوان یک رشته شناخته نمی‌شود. نقاشی و گرافیک به‌عنوان رشته شناخته می‌شود ولی خط نمی‌تواند راه به دانشگاه پیدا کند و مهجور می‌شود در بیرون دانشگاه. انجمن خوشنویسان و خطاطانی که در نظام خود رشد می‌کنند ولی نظام دانشگاه هیچ وقت نمی‌تواند زایشی به‌عنوان خط را به‌عنوان رشته هنری درون خود پرورش دهد.» دکتر طهرانچی با بیان اینکه بر این مبنا نظام دانشگاه هیچ‌گاه نمی‌تواند زایشی را به‌عنوان رشته هنری درون خودش داشته باشد، گفت: «در این زمینه مثال‌های زیادی وجود دارد، ازجمله پرده‌خوانی. تئاتر و هنرهای نمایشی به‌عنوان رشته به این کشور وارد شده، اما پرده‌خوانی که متعلق به کشور خود ماست، هیچ‌گاه از منظر هنری مورد توجه قرار نگرفته و به دانشگاه راه پیدا نمی‌کند.»
وی با بیان اینکه هنر معماری نیز در این زمره قرار می‌گیرد، اظهار کرد: «گنبد سلطانیه به‌عنوان یک دستاورد مهندسی وجود دارد، ولی هیچ مهندس ایرانی‌ای امروز نمی‌تواند مبتنی‌بر آجر دوباره یک گنبد آنچنانی ایجاد کند. در این زمینه شیخ‌بهایی ترکیب زیبایی از فیزیک و مهندسی ایجاد کرد. مثال‌هایی دیگر نیز از ترکیب هنر و علم در مسجد امام، منارجنبان و... وجود دارد که به زیبایی، هنر و علم و اوج مهندسی و فیزیک را نشان می‌دهد که متاسفانه مهندسان ما امروز با آن بیگانه هستند، چون وارد‌کننده صنعت دانشگاه بوده‌ایم و این صنعت دانشگاه بی‌تعارف درون خود هیچ زایندگی ندارد.»
رئیس دانشگاه آزاد با تاکید بر اینکه نکته مهمی که اتفاق افتاده، این است در تعریفی که نسبت به دانشگاه وجود دارد، ما دچار اختلاط معنایی شده‌ایم، اظهار کرد: «ما در کشور صاحب دانش، کمال و مدرسه بودیم، اما متاسفانه از واژه یونیورسیته به‌عنوان دانشگاه استفاده کردیم. جامعه و دانشگاه در غرب کارکرد تعاملی بسیار سنگین دارد، اساسا اسمش یونیورسیته است که عربی آن جامعه می‌شود، یعنی گلخانه کوچک دانشمندان و جهت‌دهندگان ساخت جامعه غربی در دانشگاه تمرین می‌کند، یعنی دانشگاه، گلخانه ساخت تمدن غربی و جامعه غربی است. تحولاتی که در سیر جامعه غربی است، شما می‌بینید در دانشگاه بروز و ظهور دارد.»
وی با بیان اینکه حیات دانشگاه آزاد در گرو پول نفت نیست، بلکه در قرابت با جامعه است، گفت: «اقبال اجتماعی زندگی دانشگاه آزاد را تامین می‌کند، وقتی این دانشگاه با اقبال اجتماعی مردم زندگی می‌کند و می‌بیند نسخه‌های وارداتی به کشور دیگر از جانب مردم مورد اقبال قرار نگرفته و این رشته‌ها مورد توجه مردم نیست، باید فکر جدیدی کند. مگر می‌شود این کشور بخواهد فیلم تاریخی و پادکست تاریخی بسازد، اما تاریخدان نداشته باشد. کل ورودی رشته تاریخ دانشگاه آزاد در سال 1402، 11 نفر بوده است. باید برای این مساله چاره‌ای اندیشید.»
رئیس دانشگاه آزاد ادامه داد: «مگر می‌شود هنر در این کشور زنده باشد، اما ادبیات فارسی وجود نداشته باشد، اشعار فردوسی، حافظ و سعدی را چه کسی بخواند و آن را به بچه‌های ما آموزش دهد. کل ورودی دانشگاه آزاد در ادبیات فارسی 180 نفر است. این درحالی است که ورودی ادبیات انگلیسی در دانشگاه آزاد، 10 هزار نفر است.»
دکتر طهرانچی در پاسخ به این موضوع که چه اتفاقی در این زمینه افتاده است، گفت: «امروز نسل جوان نگاهش به توانایی است، نگاه نسل جوان به دانایی نیست. آنها سودمندی حاصل از توانایی را دنبال می‌کنند. درواقع نسل بچه‌های امروز توانایی‌محور فکر می‌کنند، این بچه‌ها مبتنی‌بر توانایی و مبتنی‌بر سودمندی رشته‌ها را انتخاب می‌کنند و دانایی‌محوری برای آنها ملاک نیست. درحال‌حاضر ورودی دانشگاه آزاد در رشته ریاضی 48 نفر، در رشته فیزیک 54 نفر، در رشته نساجی 70 نفر است، اما در رشته طراحی و دوخت 10 هزار نفر است. این موضوع در مدارس نیز حاکم است. در مدرسه کلا 18 درصد از بچه‌ها به رشته ریاضی می‌روند، یعنی دیگر از ذهن پیچیده خبری نیست.»
رئیس دانشگاه آزاد با بیان اینکه بر این مبنا اتفاقاتی در جامعه در حال رخ دادن است، گفت: «دانشگاه باید نسبت به اتفاقات جامعه واکنش نشان بدهد و مسیر را به‌درستی طی کند. برای مثال ورودی دانشگاه آزاد در رشته جغرافی در سال‌های اول، دوم، سوم و چهارم دانشجویی در مجموع 179 نفر است و در سال 1402، 56 نفر ورودی داشته است، این در حالی است که کاربرد جغرافیا در زندگی بسیار روشن است که یکی از آنها استفاده از اپلیکشین‌های نشان، بلد و... است. بنابراین ما باید در این زمینه یک ایده محوری داشته باشیم. اگر تنها بخواهیم از نسخه‌های غرب استفاده کنیم، نمی‌توانیم به موفقیت برسیم.»
دکتر طهرانچی تاکید کرد: «ما در دانشگاه آزاد با تصمیماتی که نوآوری و خلاقیت در آن نهفته است و مبتنی‌بر عبور از بحران است، برای ماندن علم و هنر در این سرزمین تلاش می‌کنیم. سرزمینی که لطافت مردم آن به این است که با زبان فارسی خاص خود صحبت کرده، با هنر خاص خود زندگی کند. مردمی که با زبان، هنر و دین خود همواره صاحب سبک و صاحب تمدن بوده و همواره موحد بوده‌اند. در این شرایط وقتی می‌بینیم که در رشته تاریخ تنها 11 نفر ورودی وجود دارد، این یعنی تاریخ منهدم می‌شود و آینده‌ای ندارد. ما باید در این زمینه اندیشه بورزیم و طرحی نو در اندازیم. باید در این زمینه بررسی کرد که جامعه به دنبال چه چیزی است و درمورد آن شناخت پیدا کرد و سهم دانشگاه را ایفا کرد. دانشگاه آزاد همواره در زمینه هنر بسیار موفق عمل کرده که یکی از جلوه‌های بروز آن این است که استاد فرشچیان نام خود را روی یکی از دانشکده‌های این دانشگاه گذاشته است. این یعنی یک استاد نگارگر بی‌مثال این دوران می‌گوید دانشگاه آزاد دارای ارزش بوده و اعضای هیات‌علمی آن صاحب سبک هستند.»
وی با تاکید بر اینکه دانشگاه نباید آمادگاه تربیت نیروی انسانی برای غرب باشد، اظهار کرد: «هنر تعلق می‌آورد، هنر «اقامت» و «ماندن» می‌آورد. هنری که رفتن بیاورد، هنر نیست، ذات هنر باید بستگی بیاورد. علم نیز همین است، اما یک اتفاقی در حال رخ دادن است که باید به‌گونه‌ای دیگر ببینیم و طرحی نو دراندازیم.» دکتر طهرانچی در ادامه با بیان اینکه هنگامی که مغول به کشور ایران حمله کرد، مسجد گوهرشاد قرآن بایسنقری و رصدخانه مراغه از آن درآمد، گفت: «درست است که مغول وقتی به کشور حمله کرد خرابی به بار آورد، اما از دل این خرابی‌ها آثار فاخری همچون مسجد گوهرشاد درآمد، این یعنی اینکه ظرفیت این کشور در ادبیات و هنر به اندازه‌ای است که می‌تواند تهاجمات آن‌چنانی را به زانو درآورد.»
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: «استاد رفیع‌پور نویسنده کتاب «دریغ است که ایران ویران شود»، معتقد است تا زمانی که ایران بتواند فرهنگ و اجتماع خود را حفظ کند، هیچ حمله و هجمه‌ای نمی‌تواند این کشور را ویران کند، اما آنگاه که هنر و علم این کشور نتواند تربیت جوانانی را داشته باشد که این جوانان بتوانند با دارایی خود آشنا باشند، دیگر ایرانی نمی‌ماند.» وی با بیان اینکه چندین هزار سال است که این کشور قوام خود را داشته است، گفت: «قوام این کشور در زیبایی‌های هنری، ادبی و علمی بوده است.» دکتر طهرانچی با تاکید بر اینکه دانشگاه در حفظ سرزمین نقش دارد، گفت: «این سوالی است که جامعه از ما خواهد پرسید، ما باید در این زمینه جوابگو باشیم و سهم خود را پیدا کرده و در این زمینه تلاش کنیم. این موضوع بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه تربیت آیندگان به دست دانشگاه است. جامعه از ما به‌عنوان دانشگاه توقع دارد که نقش‌آفرین و موثر باشد.» وی در ادامه با بیان اینکه یکی از کارهایی که در دوره جدید در دانشگاه آزاد انجام شد، دادن هویت یکپارچه به دانشگاه آزاد بود، اظهار کرد: «این دانشگاه تا پیش از این دارای هویت چندپارچه بود، در واقع هویت جمعی نداشت. برای نخستین بار توانستیم هویت جمعی به این دانشگاه بدهیم و در رتبه علمی RUR رتبه 180 تا 190 را به‌طور رسمی برای دانشگاه آزاد اخذ کنیم. همچنین برنامه داریم برای رتبه علمی شانگهای نیز همین کار را انجام دهیم.»
رئیس دانشگاه آزاد خاطرنشان کرد: «همچنین در زمینه دادن هویت یکپارچه به دانشگاه آزاد، سایت واحدهای دانشگاه به‌صورت یکپارچه درآمد. سایت آموزشیار و پژوهشیار نیز به‌صورت یکپارچه ایجاد شد. همچنین پیش‌دفاع یکپارچه در دانشگاه صورت گرفت و برای نخستین بار 64 گروه علمی کشوری درست شد.» دکتر طهرانچی با تاکید بر اینکه دانشگاه، آمادگاه نیست، بلکه سازمان است، تصریح کرد: «دانشگاه، سازمان علم است و یکی از مشروعیت‌های سازمان، گروه‌های علمی است. به گروه‌های علمی نیز هیچ تفسیر جدیدی داده نشده است. این گروه‌های علمی در رابطه با مسائل اجتماع، نقش‌آفرینی می‌کنند. یکی از این نقش‌آفرینی‌ها در حل مساله که به‌عنوان یک آسیب در کشور وجود دارد مساله رسانه است. رسانه یکی از بحث‌های جدی ما و بخشی از زندگی مردم است. هنر و رسانه یکی از موضوعات جدی کشور، دنیا و تربیت نسل فرداست، بنابراین باید به آن توجه ویژه‌ای شود.» وی با بیان اینکه جامعه جوان دانایی‌محور فکر نمی‌کند، بلکه توانایی‌محور فکر می‌کند، گفت: «الان بین توانایی و دانایی یک رابطه ترجمانی غیرخطی پیچیده وجود دارد، در واقع هر دانایی دیگر توانایی نمی‌دهد، نکته مهم این است که ما باید در این زمینه به اقبال اجتماعی، توجه کنیم. در واقع ما باید با اقبال اجتماعی، دانشکده تشکل می‌دادیم. ‌دانشکده‌ها می‌خواهند توانایی‌محور با قدرت حل مساله، به مسائل کشور پاسخ دهند. اگر اینها به مسائل کشور پاسخ دهند، حتما مشتری خواهند داشت.» رئیس دانشگاه آزاد خاطرنشان کرد: «غرب وقتی رشته‌ها را ایجاد کرد و دید که رشته نمی‌تواند دنیا را تغییر دهد، پس از یک مدتی موضوع بین‌رشته‌ای را مطرح کرد و پس از آن موضوع چندرشته‌ای و سپس فرارشته‌ای را مطرح کرد و بالاخره الان دنیا به این موضوع رسیده که مسائل دنیا تک‌رشته‌ای نیست، در واقع منی که باید به جامعه پاسخ بدهم، توانایی خلق کنم و نسبت به نسل فردا مسئولم، باید ظرفی به‌عنوان چهارسوق بگذارم تا در این چهارسوق، هنر، روانشناسی، جامعه‌شناسی، ارتباطات قرار بگیرد. این ظرف حرکت جمعی ماست. سیمرغ ما در این چهارسوق می‌نشیند.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰