عضو تندرو کابینه اسرائیل: تیم نتانیاهو ضعیف بود؛
بن گویر عضو تندرو کابینه اسرائیل که ایده‌ها و جمع‌بندی‌های هیات‌حاکمه صهیونیست‌ها را بدون لکنت مطرح می‌کند می‌گوید برون‌داد بازی رسانه‌ای صبح جمعه تیم نتانیاهو ضعیف بوده است.
  • ۱۴۰۳-۰۱-۳۱ - ۲۳:۳۴
  • 10
عضو تندرو کابینه اسرائیل: تیم نتانیاهو ضعیف بود؛
پادشاه لخته!
پادشاه لخته!

سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهان‌شهر: رژیم‌صهیونیستی از نفس افتاده و می‌خواهد آن را زیر هیاهوها پنهان سازد. صدای ناتوانی نتانیاهو اما بیشتر از هیاهوهاست. استخوانی که مقاومت غزه از ارتش رژیم خرد کرد، هویدا شده ‌است. 
ایتمار بن گویر، وزیر افراطی امنیت ملی رژیم پس از نمایش بامداد روز گذشته رژیم اعلام کرد: «مسخره است!» امضای سند رسوایی صهیونیست‌ها توسط وزیر امنیت ملی‌شان باعث شد تا یائیر لاپید، نخست‌وزیر سابق رژیم و یکی از رهبران برجسته اپوزیسیون در پارلمان به آن واکنش داده و بگوید: «هیچ‌وقت تا الان یک وزیر در کابینه امنیتی چنین لطمه سنگینی به امنیت کشور، وجهه و جایگاه آن نزده بود. بن گویر با یک پیام یک کلمه‌ای نابخشودنی توانست اسرائیل را از تهران تا واشنگتن تمسخر و شرمنده کند.» 
انداختن تمام گناه‌ها بر گردن بن گویر تندرو و جنایتکار، کمی دور از انصاف است. او نکته پنهانی را آشکار نکرد. او تنها کسی نبود که این حرف را تکرار کرد. از تهران تا واشنگتن افکار عمومی هم بودند که تل‌آویو را به سخره گرفتند. واکنش بن گویر تنها جالب‌تر از آنها بود و به‌دلیل مسئولیتش در دولت نتانیاهو قابل توجه به‌نظر می‌رسید. نکته‌ای که آشکار است و بن گویر یک امضا زیر آن انداخته است، حکایت ناتوانی صهیونیست‌هاست. آنها نه توان پاسخ به لبنان را دارند و نه قادرند تحرک خاصی در برابر پاسخ قابل توجه و رسمی ایران در روز 25 فروردین نشان دهند. موشک‌ها و پهپادهای ایران را همه دیدند و تهران نیز رسما مسئولیت آن را برعهده گرفت، اما صهیونیست‌ها تاکنون نتوانسته‌اند اقدام قابل توجهی ترتیب دهند. 
صهیونیست‌ها تلاش کردند در بامداد 31 فروردین با به خط کردن چند عنصر مزدور و خائن با به پرواز درآوردن چند کوادکوپتر در «قهجاورستان» اصفهان، خود را همچنان قدرت اول نظامی منطقه نشان دهند. در این مسیر آنها از هر گونه روشی بهره گرفتند. سیاستمداران و رسانه‌ها ادعا می‌کردند عملیات رژیم برای مدت‌ها به تعویق افتاده و نزدیک‌ترین زمان انجام حمله جایی در اواسط اردیبهشت به بعد است تا بتوانند هوشیاری ایران را کاهش دهند. صهیونیست‌ها اما تغییرات را درنظر نگرفته بودند. همان‌گونه که در حمله 13 فروردین به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق نتوانسته بودند پیامدهای اقدام خود را به‌خوبی محاسبه کنند. تل‌آویو احتمال دارد بازی مضحک بامداد 31 فروردین را با هدفی مانند فریب برای ضربه و تست مسیرهای نفوذ به راه انداخته باشد یا آنکه پس از شکست تهاجم درصدد برنامه‌ریزی تهاجمی دیگر باشد. اینها همه گمانه‌زنی است اما درخصوص یک مساله قطعیت وجود دارد. کوادکوپترپرانی صهیونیست‌ها با جوابی قاطع مواجه می‌شود. این پاسخ مختصات و ابعاد متفاوتی با 25 فروردین خواهد داشت اما از پیام مشابهی برخوردار است. 

نکاتی درخصوص زد و خوردها
وقایع در جریان میان ایران و رژیم‌صهیونیستی در مقطع کنونی حالتی به هم پیوسته دارند. در این خصوص مواردی وجود دارد:
1.بنا به نقل و ادعای منابع غیر‌رسمی، چند ریزپرنده مانند کوادکوپترهای تجاری توسط عناصر نفوذی در داخل به پرواز درآمده و احتمالا تعدادی نیز از مناطق مرزی برخاسته‌اند. به‌نظر می‌رسد رژیم با استفاده از این ریزپرنده‌ها چند هدف را دنبال می‌کرده است. نخست آنکه اگر این ریزپرنده‌ها موفق به عبور از تور پدافندی شدند، بتوانند به اهداف تعیین‌شده آسیب برسانند. این هدف محقق نشد و این ریزپرنده‌ها ساقط شدند. دوم آنکه حواس پدافند هوایی را در مسیر دیگر تسلیحات احتمالی که پرتاب می‌شدند، منحرف سازند. پرتاب این تسلیحات نیز در حد گمانه‌زنی هستند ولی به‌طور کلی این اقدام یا انجام نشده یا شکست‌خورده است. سوم آنکه هدف قرار دادن آنها توسط تورهای پدافند هوایی سروصدایی برای انعکاس رسانه‌ای ایجاد کند. این ریزپرنده‌ها توسط سامانه‌های پدافند هوایی «توپخانه‌ای» نیروهای نظامی ساقط شدند. صدهای انفجار نیز مربوط به شلیک توپ‌های ضد هوایی و همچنین منفجر شدن گلوله‌های مجاورتی بوده است. گلوله‌های مجاورتی برای آسیب قطعی به هدف در نزدیکی آن منفجر می‌شوند تا با ترکش هدف خود را ساقط کنند. سامانه ضدهوایی پس از محاسبه راداری، زمان و ارتفاع انفجار گلوله‌ها را تعیین می‌کند. چهارم اینکه نشان دهند دارای تیم‌های نفوذ و عملیات در داخل کشور و در جدارهای مرزی هستند. این هدف اهمیت زیادی نداشت زیرا ارسال تیم‌های نفوذ به هر کشوری امکان‌پذیر است. چه اینکه روسیه نیز چندی قبل مورد حمله تروریستی قرار گرفت. در پنجمین هدف نیز صهیونیست‌ها قصد داشتند پیامی مشابه با پیام ایران را به تهران مخابره کنند. در پاسخ ایران به رژیم، تهران نشان داد با ساده‌ترین و ارزان‌ترین تسلیحات مانند پهپادهای انتحاری قادر است تل‌آویو را به چالش بکشد. صهیونیست‌ها نیز قصد داشتند نشان دهند به تسلیحات ارزان و ساده برای اقدام علیه ایران دسترسی دارند. با این حال ریزپرنده‌های رژیم کاری از پیش نبردند اما پهپادهای ایرانی موفق شدند رژیم و متحدانش را به لحاظ نظامی و تبلیغاتی به چالش بکشند. 
2.منابع رسانه‌ای و غیر‌رسمی از پرتاب موشک توسط رژیم‌صهیونیستی نیز خبر می‌دهند. با این حال آنچه مشخص است این موشک‌ها اگر هم پرتاب شده‌اند به دلایلی موفق به اصابت نشده‌اند. برخی ادعا می‌کنند عملیات برای پرتاب با توجه به شکست ریز‌پرنده‌ها و آمادگی بالای پدافندی لغو شده است. برخی می‌گویند موشک‌ها به‌دلیل نقص فنی در خارج از مرزهای ایران ساقط شده یا به‌دلیل اقدامات ترکیبی ایران مانند به ‌کارگیری سامانه‌های جنگ الکترونیک و موشک‌های پدافند هوایی خارج از مرزهای کشور ساقط شده‌اند. هیچ‌کدام از این خبرها و ادعاها قابل رد یا تایید نیست زیرا منابع رسمی درخصوص آنها اطلاعاتی منتشر نکرده‌اند. آنچه مشخص است رژیم‌صهیونیستی دارای تسلیحات موشکی مانند موشک‌های کروز و بالستیک هواپرتاب است که می‌توانند از جنگنده‌هایی مانند اف-15 و اف-16 پرتاب شوند، اما این تسلیحات آخرین فناوری رژیم به حساب می‌آیند و به کارگیری آنها می‌تواند ضمن آشنا شدن ایران با نحوه عملکرد چنین سلاح‌هایی، به رو شدن دست صهیونیست‌ها منجر شود، زیرا اگر این سلاح‌ها شکست بخورند، تل‌آویو سلاح تهاجمی دوربردی با کارایی بالاتر در اختیار ندارد تا به استفاده از آنها تهدیدات خود را ادامه دهد. 
3.ایران تهدید کرده بود حمله مستقیم صهیونیست‌ها به کشور با پاسخ 10 برابر شدیدتر مواجه شده و اگر تل‌آویو به‌سمت هدف قرار دادن منافع و افراد ایرانی در هر کجا اقدام کند، مستقیما به آن پاسخ خواهد داد. از این رو به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها برای حفظ آبروی خود و عدم واکنش ایران، یک عملیات خرابکارانه را طراحی کردند که بیشتر در حوزه امنیتی جریان داشته باشد تا نظامی. 
4.براساس خبرهای تایید نشده، جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی تلاش کرده‌اند از طریق فضای هوایی سوریه و عراق دست به اقدام بزنند. عدم عبور آنها از اردن که وابسته به انگلیس و آمریکاست، نشان‌دهنده مخالفت با این حمله از سوی لندن و امان یا تلاش آنها برای پنهان نگاه داشتن دست‌شان در حملات باشد. 
5.رژیم‌صهیونیستی به‌دلایلی فاقد ترتیب دادن حملات پرحجم متعارف است. این رژیم به‌دلیل دکترین متفاوت تسلیحاتی و بازدارندگی به تسلیحات متعارف دوربرد و مخرب به اندازه گسترده دسترسی ندارد. به لحاظ تسلیحاتی و فنی صهیونیست‌ها به جنگنده‌های ویژه سرکوب مجهزند که دارای سامانه‌های جنگ الکترونیک و موشک‌های ضدپدافندی هستند. پس از غیرموثر ساختن پدافند هوایی دشمن، جنگنده‌های رژیم اجازه می‌دهد با تسلیحات معمول مانند موشک‌های کروز کوتاه برد یا بمب‌های هدایت شونده اهداف خود را نابود کنند. این نوع تسلیحات در فواصل دور و علیه ایران قابل استفاده نیستند زیرا تهران به قابلیت‌های پیچیده مجهز بوده و پدافند هوایی متراکمی دارد. نفوذ به چنین شبکه پدافندی هر چند امکان‌پذیر است مانند آنچه علیه پایگاه‌های آمریکا یا خاک روسیه تاکنون رخ داده است، اما برنامه‌ریزی حملات گسترده میسر نیست. 
6.به لحاظ جغرافیایی صهیونیست‌ها با سیستم تسلیحاتی هواپایه خود که متکی بر جنگنده‌های نیروی هوایی و تسلیحاتی مانند کروزها و بمب‌های بالدار، تنها قادرند در محدوده چندصد کیلومتری اطراف سرزمین‌های اشغالی عمل کنند. این سیستم برای دفاع سرزمینی از فلسطین اشغالی است تا ارتش‌ها قادر به حرکت به‌سمت این منطقه نشوند. در اهداف دوربرد، قابلیت‌های نظامی رژیم بر هدف‌گیری محدود اهداف ارزشمند متمرکز است و فاقد قابلیت حملات پرحجم است. 
7.ایران برای حمله به رژیم‌صهیونیستی تنها فاصله هزار کیلومتری میان خود و فلسطین اشغالی را پیش رو دارد، زیرا این سرزمین فاقد عمق قابل توجه است. با این‌حال صهیونیست‌ها برای عملیات در ایران با جغرافیایی وسیع مواجهند که 80 برابر منطقه تحت کنترل آنهاست. آنها برای هدف قرار دادن مناطق مرکزی ایران که 700 کیلومتر از مرزها فاصله دارد باید بتوانند از 1700 کیلومتری دست به عملیات بزنند که دو برابر ایران است. 
8.زیرساخت‌های نظامی ایران به دلیل وسعت کشور، کوهستانی بودن و رویه پنهان‌سازی زیر زمین، به‌شدت محافظت شده‌اند اما رژیم‌صهیونیستی به دلیل محدودیت سرزمینی، تاسیسات کمتر و متمرکزتری دارد. آنها همچنین به اندازه تاسیسات ایران از حفاظت زمینی و جغرافیایی برخوردار نیستند. از این رو به همان آسانی که ایران تاسیسات حساس رژیم را هدف گرفت، صهیونیست‌ها قادر به عملیات نیستند. 
ایران به دلیل سیاست «بازدارندگی متعارف اشباعی» قابلیت ترتیب دادن حملات گسترده را دارد. ساخت و دارا بودن تسلیحات متعارف، موضوعی متفاوت‌تر از بازدارندگی متعارف است. در دهه 50، تهران مدعی بود نیازمند ساخت تسلیحات هسته‌ای نیست اما به‌جای آن قصد دارد ارتش خود را در سطحی تجهیز کند تا درصورت بروز یک تهدید بتواند به‌صورت پرقدرت به این تهدید پاسخ دهد. راهبرد ارتش ایران در این دوره خرید گسترده تانک، نفربر و جنگنده از منابع خارجی بود. تجهیزاتی که ایران درصورت بروز یک جنگ می‌توانست به کمک آنها در شرایط مناسبی قرار گیرد. مشکل چنین راهبردی اما آن بود که از تانک، نفربر و جنگنده نمی‌توان قدرت بازدارندگی موثری تولید کرد، زیرا آنها قابلیت سریع انهدام وسیع دشمن را ندارند. همچنین در صورت مخالفت منبع تامین، تهران از آزادی عمل در حمله بی‌بهره می‌شد. از این رو ایران درصدد تولید تسلیحاتی برآمد که بتواند از طریق آنها دست به حملات پرحجم بزند. سرمایه‌گذاری روی موشک‌های بالستیک و کروز جزء اولین اقدامات بودند. ساخت این تسلیحات با وجود دشواری‌های فنی، آسان‌تر از جنگنده‌ها بود. ایران به میزانی در ساخت موشک‌های بالستیک تمرکز کرده که می‌تواند انواع تاکتیکی ارزان‌قیمت، دوربرد و غیرقابل رهگیری از آنها را تولید کند. همچنین تولید پهپادهای انتحاری از این جمله‌اند. این تسلیحات ویژگی‌هایی دارند مانند مشروع بودن تولید، قابلیت استفاده از آنها بدون قبول مسئولیت، انتقال آسان و سریع به متحدان، دشواری رهگیری و مقابله با آنها، هزینه کم ساخت و تولید و عدم راه‌اندازی مسابقه تسلیحاتی. 
9.پاسخ ایران علیه رژیم در 25 فروردین به دلیل همه‌جانبه بودن، موفق شد شبکه چندلایه و متراکم پدافند هوایی غرب و رژیم‌صهیونیستی را در حد فاصل ایران تا فلسطین اشغالی و در درون این سرزمین بشکافد. با این‌حال صهیونیست‌ها به دلیل عدم دسترسی به تعداد قابل توجهی از تسلیحات متعارف دوربرد، هرچند از فناوری‌های پیشرفته‌ای بهره بگیرند، قادر نیستند پدافند چندلایه ایران را به شکل موثری دچار مشکل کنند. 
10.زد و خوردها بیشتر از حوزه نظامی به حوزه روایت‌سازی و برداشت‌ها مربوط است. ایران در پاسخ خود به رژیم‌صهیونیستی آسمان منطقه را تنها به دونقطه محدود از سرزمین‌های اشغالی دوخت که بر اهمیت بالاتر حوزه روایت بر نتیجه نظامی حکایت می‌کند. 
11.درحالی‌که ایران با جنگ درگیر نیست و تنها با اقدامات تروریستی و مقطعی مواجه است، رژیم‌صهیونیستی هم‌اکنون درحال اداره دو جنگ در نوار غزه و مرزهای شمالی است. تل‌آویو می‌داند در صورت تشدید تنش، تهاجم از شمال عمق بیشتری گرفته و شامل حملات و نفوذ زمینی خواهد شد. اقداماتی که قابلیت سرایت به جولان را نیز دارند. در این صورت صهیونیست‌ها نه‌تنها در رسانه‌ها شکست می‌خورند بلکه با زخم طولانی و جغرافیایی مواجه می‌شوند. 
12.پاسخ ایران به تحرکات رژیم قطعی است، هرچند نحوه اجرای آن با نمونه قبلی تفاوت‌هایی خواهد داشت. هدف قرار گرفتن پایگاه‌ها، مراکز فرماندهی و کارخانه‌های تولید سلاح می‌تواند جزء اهداف باشند. در این صورت آنها باید برای ادامه زد و خوردها به سرعت دست به استفاده از تسلیحات وارداتی از آمریکا بزنند که زمانبر بوده و با آشکارسازی دست واشنگتن در حملات، منافع این کشور را در خطر قرار می‌دهد. 
13.رژیم‌صهیونیستی با استفاده از عوامل نفوذی، یک خرابکاری براساس سنت گذشته خود انجام داده است. این سنت پیش از حملات به سوریه نیز جریان داشت. صهیونیست‌ها در حملات به سوریه نیز مدت‌ها منافع و افراد ایرانی را هدف نمی‌گرفتند. این اقدام رژیم می‌تواند نشان‌دهنده عدول رژیم از حمله به منافع و افراد ایرانی در سوریه باشد؛ اتفاقی که باعث پاسخ سهمگین ایران در روز 25 فروردین شد. 
14.گفته می‌شود رژیم‌صهیونیستی روز دوشنبه قصد ترتیب دادن حملاتی را داشته اما آمریکا با ارزیابی دقیق مانع از آن شده است. درصورت انجام این حمله، رژیم زیر ضربات بعدی خرد می‌شد. 
15.گمانه‌زنی‌ها حکایت از تلاش صهیونیست‌ها برای استفاده از تسلیحات خاص هواپرتاب دارد که به دلایل مختلف شکست خورده است. این شکست خوردن برای آنها حامل تبعاتی است. هرچند این تسلیحات ناکام ماندند اما مجوز به‌کارگیری تسلیحات خاص برای هدف‌گیری مرکز سرزمین‌های اشغالی به‌ویژه اماکن به‌شدت حساس خواهند بود که می‌تواند از سوی منابع مختلفی صورت بگیرد. 
16.مراکز حساس تسلیحاتی رژیم در خطر جدی قرار دارند. احتمال نابودی آنها طی حملات پرحجم با تسلیحات ویژه وجود دارد. با توجه به احتمال وقوع انفجارهای سنگین و نشت مواد خطرناک موجود در این کارخانه‌ها، حفظ جان غیرنظامیان برعهده خود آنهاست. آنها امروز می‌دانند احتمال وقوع این حملات وجود دارد و نیازی به اطلاع‌رسانی رسمی نیست؛ چه اینکه مبدا حملات نیز نامشخص است. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰