

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سومین انتخابات هیاترئیسه مجلس دهم صبح دیروز بالاخره بعد از کش و قوسهای فراوان و گمانهزنیهای مختلف برگزار شد. این انتخابات متفاوت از انتخابات سال گذشته، حساسیت بالایی به خود گرفته بود و بهنوعی مشابه اولین روزهای مجلس بود؛ مانند زمانی که محمدرضا عارف و اصلاحطلبان تازهنفس وارد مجلس شده بودند و گمان میکردند میتوانند کرسی ریاست را از علی لاریجانی بربایند.
در آن ایام یعنی اولین روزهای خردادماه 95، اصلاحطلبان که بعد از سه دوره، دوباره به تعدادی رسیده بودند که در مجلس حداقل صدایشان شنیده شود، با استناد به اینکه از طرفی تعداد اعضایشان افزایش یافته و از طرف دیگر گزینه جدی جز علی لاریجانی در جریان مقابل برای رقابت نیست و رئیس دو دوره مجلس هم میانه شکرآبی با اصولگرایان پیدا کرده، وارد رقابت برای تصاحب کرسی ریاست شدند و به دوئل خطرناکی با لاریجانی دست زدند. نتیجه آن انتخابات البته دور از انتظار نبود. در خرداد 95 لاریجانی نهتنها رای اصولگرایان را به دست آورد، بلکه دو جریان دیگر را نیز در مجلس برای پشتیبانی خود سامان داد؛ طرفداران علی لاریجانی که بعضا از مجلس قبل به این مجلس راه یافته بودند و برخی نمایندگان اصلاحطلب که همراهی با جریان غالب را به همراهی با فراکسیون امید ترجیح داده بودند، دو طیفی که بعدها ذیل فراکسیون مستقلان بدنه رای لاریجانی در مجلس شدند و با تعدادی قریب به یکصد نماینده گاهی به سمت اصولگرایان غش میکردند و آنها را به اکثریت مطلق میرساندند و گاهی به سمت اصلاحطلبان.
در اولین سال مجلس دهم و در روز 11 خرداد 95، نمایندگان مجلس علی لاریجانی را که مورد حمایت فراکسیون ولایت و مستقلین بود، با 237 رای بهعنوان رئیس خود برگزیدند. در آن روز محمدرضا عارف که میدانست بیش از 103 رای در مجلس ندارد، اصلا کاندیدای انتخابات نشد. عارف دو روز پیش از انتخابات اصلی، در انتخابات تعیین هیاترئیسه موقت با علی لاریجانی رقابت کرده بود) و 103 به 173 نتیجه را واگذار کرده بود. همین هم شد که از آن زمان کارشناسان و ناظران 103 نفر را سقف تعداد اعضای فراکسیون امید دانستند و از آن به بعد هم انتظارها از فراکسیون امید تعدیل و محدود شد.
در انتخابات تعیین هیاترئیسه دائم سال اول مصطفی کواکبیان به جای عارف وارد میدان شد که او هم تنها موفق به کسب 11 رای شد.
در سال دوم رقابتی شکل نگرفت و علی لاریجانی با 204 رای مجددا رئیس مجلس شورای اسلامی شد و فراکسیون امیدیها بیش از گذشته به رکود سیاسی فرورفتند.
در سال سوم یعنی انتخابات روز گذشته اما شرایط متفاوت شده بود. اصلاحطلبان دوباره عارف را به مصاف لاریجانی فرستادند و امید داشتند با توجه به فاصلهای که بین علی لاریجانی و بدنه فراکسیون ولایی افتاده، بتوانند ریاست مجلس را برعهده بگیرند. امیدیها میدانستند لاریجانی از یک طرف رای کمتری از فراکسیون ولایی را پشت سر خود خواهد داشت و از طرفی به دلیل ضعف عملکرد دولت، حمایت گسترده آنها را نیز بهمانند گذشته نخواهد داشت.
در این انتخابات حمیدرضا حاجیبابایی، علی لاریجانی و محمدرضا عارف کاندیدای ریاست شدند که در مرحله اول کسی به اکثریت مطلق آرا دست نیافت. عارف با 114 رای، لاریجانی با 101 رای و حاجیبابایی با 57 رای به ترتیب اول تا سوم شده و هر سه راهی دور دوم شدند. در دور دوم حمیدرضا حاجیبابایی با انصراف به نفع علی لاریجانی شرایط افزایش رای وی را فراهم آورد تا نتیجتا دوره ریاست لاریجانی به مدت یک سال دیگر نیز تمدید شود. لاریجانی در دور دوم 147 رای را نصیب خود کرد و محمدرضا عارف 123 رای از نمایندگان مجلس گرفت.
این نتایج اما دربردارنده پیامهای سیاسی مهمی از مجلس است؛ پیامهایی که میتواند در دو سال آینده روندی متفاوت از سالهای اول مجلس را رقم بزند.
فراکسیون امید پنج کرسی، فراکسیون ولایی چهار کرسی و فراکسیون مستقلین سه کرسی کسب کردند.
صفآرایی امید در مقابل جناح روحانی- لاریجانی
آن دسته از اصلاحطلبانی که صادقانه وقایع را تحلیل کردهاند، اذعان دارند که در بزنگاههای مجلس طی دو سال گذشته، دولتیها غالبا پشت فراکسیون امید را خالی کردهاند؛ به این معنا که برخلاف آنچه در انتخابات مجلس رخ داد و اعتدالیون و اصلاحطلبان به یک نزدیکی استراتژیک رسیدند، در مجلس از هم فاصله گرفتند و دولتیها متحد علی لاریجانی و تیمش شدند. چه در ماجرای انتخابات هیاترئیسه اول، چه در تعیین روسای کمیسیونها و حتی در ماجرای رای اعتماد و حضور حبیبا... بیطرف. حالا با وضعیتی که برای دولت در فضای سیاسی و اجتماعی کشور پدید آمد، حداقل توفیق یعنی به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای از دست رفت و در حوزه اقتصادی نیز نهتنها دستاوردی نصیب دولت نشد، بلکه شرایطی به مراتب سختتر از گذشته برای مردم ایجاد شد. اصلاحطلبانی که بدشان نمیآمد کارنامه خود را از عملکرد روحانی جدا کنند، مطمئن شدند که این مجموعه اتفاقات یک محدودیت عمل برای دولت در همبستگی با علی لاریجانی در مجلس ایجاد خواهد کرد و لذا تصمیم گرفتند از این فرصت به دستآمده استفاده کرده و دوباره به مصاف علی لاریجانی بروند. کسب 123 رای برای محمدرضا عارف هم در همین زمینه قابلتعریف است و میتوان از این رای نتیجه گرفت که اصلاحطلبان حالا قویتر از گذشته در مقابل جناح لاریجانی- دولت میایستند و همزمان با افزایش فاصله خود از دولت، برای افزایش بدنه اجتماعی خود در مقابل روحانی تلاش خواهند کرد.
نابلدی اصولگرایان دردسرساز شد
بله، دقیقا اصولگرایان که نمایندگانشان در فراکسیون ولایی مجلس دور هم جمع شدهاند، در ماجرای انتخابات ریاست مجلس نابلدی سیاسی خود را به خوبی نشان دادند و وارد رقابتی شدند که از ابتدا معلوم بود بازنده میدان هستند. آنها در حالی حمیدرضا حاجیبابایی را کاندیدای ریاست مجلس کردند که در ادوار گذشته نیز برای چنین اقدامی خیز برداشته بودند، ولی به توفیقی دست نیافته بودند. آنها حتی زمانی حاجیبابایی را برای کرسی نایبرئیسی نیز نامزد کرده بودند، ولی از رسیدن به پیروزی بازمانده و این تجربه را به همراه داشتند. فراکسیون ولایی مجلس که تاکنون گمان میرفت قریب به 80 یا 90 کرسی پارلمان را به خود اختصاص داده است، با اقدام دیروز خود و با ورود به میدانی که رقیب اصلی به نوعی برادر ناتنی خودشان بود و 57 رایی که کسب کردند، هم رقابت را واگذار کردند و سوم شدند و هم عیار واقعی خود را که قبلا رقمی بالاتر را نشان میداد، به میزان قابلتوجهی کاهش دادند. اصولگرایان حالا با این رای کاهشیافته احتمالا قوت چانهزنی خود در ایام آتی را نیز از دست خواهند داد و دیگر توان ایفای نقش با قدرت همچون گذشته را نخواهند داشت. علاوهبر این آنها از این به بعد احتمالا بیش از گذشته زیر سایه فراکسیون همسایه خود یعنی مستقلان قرار خواهند گرفت.
لاریجانی به سمت اصولگرایان میرود؟
با وجود عدم همراهی اعضای فراکسیون ولایی مجلس با علی لاریجانی در دور اول انتخابات و قرار گرفتن پشت سر حمیدرضا حاجیبابایی، انصراف نامزد این فراکسیون در دور دوم به نفع رئیس مجلس قطعا اقدام مثبتی برای جلو افتادن لاریجانی از عارف بود، چراکه در دور اول لاریجانی با 101 رای، با اختلاف 13 رای از عارف عقب افتاده بود و اگر اعضای فراکسیون ولایی در دور دوم به حمایت از او برنمیخاستند (که البته این احتمال درخصوص برخی از نمایندگان زیاد هم ارزیابی میشد) قطع به یقین علی لاریجانی هرگز موفق نمیشد رای خود را به 147 برساند و دوباره تصدی کرسی ریاست را برعهده بگیرد.
همین اتفاق به نوعی میتواند بهعنوان نزدیکی دوباره و البته از سر اجبار علی لاریجانی به فراکسیون ولایی و نمایندگان اصولگرای مجلس تعبیر شود و در آینده او را مجبور سازد که با اعضای این فراکسیون بیش از گذشته تعامل کند. این روند احتمالی البته عامل پرفشار دیگری را هم پشت سر خود میبیند. کاندیداتوری عارف مقابل علی لاریجانی یعنی ایجاد دوباره تقابل و آغاز جداکردن حساب و کتاب خود از لاریجانی و این یعنی دومین عامل نزدیکی لاریجانی به فراکسیون ولایی مجلس.
مرزها مشخص شد، رقابتها جدیتر میشود
فراکسیون امید اگرچه با حداکثر رای 114 یا حتی با اغماض 123 رای، نشان داد که آن همه اظهارنظر در مورد فراکسیون 150 عضوی و 160 عضوی صحیح نبوده است و نهایتا 123 حامی برای محمدرضا عارف جمع شده است، اما همین رقم نشانگر این است که از 103 رای دوره اول یعنی همان رقابت برای تعیین رئیس و اعضای هیاترئیسه موقت، حالا اندکی افزایش یافته است. رقم جدید یعنی محمدرضا عارف طی دو سال گذشته توانسته حداقل 9 نفر را به اعضای این فراکسیون اضافه کند که خب این میتواند بهعنوان یک اقدام تشکیلاتی هم ارزیابی شود. از سوی دیگر این 114 رای مرحله اول و 123 رای مرحله دوم نشان داد تعداد اعضای این فراکسیون از آمار جداگانه فراکسیون مستقلین و فراکسیون ولایی اندکی بیشتر است و همین امر هم به قوت عملکرد فراکسیون امید در روزهای آینده خواهد افزود و نقشآفرینی آنها را گستردهتر خواهد کرد. آن سوی ماجرا البته وضعیت متفاوت است. هم فراکسیون مستقلین و هم فراکسیون ولایی با نتایج روز گذشته قاعدتا به این واقف شدند که دیگر به تنهایی نمیتوانند نقشآفرین بدون رقیب مجلس باشند و اگر میخواهند کاری از پیش ببرند، باید ائتلاف کنند و این هم احتمالا به معنای کوتاه آمدن از خواستههای حداکثری آنها خواهد بود. در این شرایط میتوان این را هم نتیجه گرفت که در دو سال آینده احتمالا رقابتها و صفآراییها میان فراکسیونهای مجلس جدیتر از قبل خواهد بود و معادلات پیچیده و کمتر قابل پیشبینی خواهد شد.
