

در این میان آنچه جالب توجه به نظر میرسد، تمایل دو فراکسیون امید و نمایندگان ولایی بر معرفی کاندیدایی مستقل برای ریاست مجلس و خاتمه دادن به ریاست 10 ساله علی لاریجانی است. فراکسیون امید در لیستی که دیروز منتشر کرد، رسما محمدرضا عارف را بهعنوان گزینه قطعی خود برای ریاست مجلس معرفی کرده است. اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی هم اگرچه علاقه دارند چهرههایی چون حمیدرضا حاجیبابایی یا محمد دهقان را بر صدر مجلس بنشانند، اما با توجه به وزنکشی طیفهای سیاسی حاضر در مجلس ترجیح میدهند خیلی بیگدار به آب نزنند.
هر چه هست، به واسطه اکثریت نبودن هیچیک از طیفهای سیاسی حاضر در مجلس، درنهایت این بار هم ائتلاف فراکسیونها تعیینکننده ترکیب هیاترئیسه در سال سوم خواهد بود. ترکیبی که هر یک از فراکسیونها تلاش میکنند در آن به برتری عددی برسند. در این ارتباط گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. گروهی ائتلاف فراکسیون نمایندگان ولایی با مستقلها بر سر ادامه ریاست لاریجانی، حذف مطهری از هیاترئیسه و نایبرئیسی دهقان یا حاجیبابایی را محتمل میدانند. گروهی دیگر براساس خبرهایی که حکایت از لیستهای مستقل دارد، معتقدند اساسا ائتلافی شکل نمیگیرد و با این وصف در هیاترئیسه بر همین پاشنه میچرخد، بهگونهای که احتمالا رئیس و نواب آن دستنخورده باقی بمانند و تنها ترکیب سایر اعضای هیاترئیسه دچار تغییر شود. گروه دیگری هم هستند که فکر میکنند انگیزه کنار گذاشتن لاریجانی آنقدری قوی هست که فراکسیون امید و نمایندگان ولایی را نسبت به ائتلاف با هم متقاعد کند.
گمانهها البته به این چند سناریو محدود نیست و سناریوهای دیگری هم میتواند متصور باشد. با این حال تجربه ثابت کرده همه این گمانهها فقط روی کاغذ محتمل است.
فارغ از آن اما باید پذیرفت که بالاگرفتن گمانهزنیها در اینباره و بهطور کلی فضای عمومی مجلس، حکایت از آن دارد که تحولات سیاسی کشور بهطور جدی بر تحولات درون بهارستان نیز سایه انداخته و مناسبات طیفهای سیاسی حاضر در آن را قدری دستخوش تغییر ساخته است. خروج آمریکا و شکست ایده مرکزی دولت در توسعه کشور از طریق مذاکره و تعامل با غرب، آینده نامشخص برجام، عدم توفیق دولت در رفع مشکلات اقتصادی و... موقعیت دولت را تا حد زیادی تنزل داده و این شاید جدیترین تغییر وضع کنونی نسبت به انتخابات هیاترئیسه مجلس در دورههای پیشین باشد. همین موضوع احتمالا موقعیت جدیترین همپیمان دولت در بهارستان را نیز تحتالشعاع قرار داده و به افت جایگاه آن انجامیده است؛ چیزی که در دو سالی که از عمر مجلس دهم میگذرد، بیسابقه بوده و اساسا کمتر کسی هم تصور میکرد در انتخابات سالهای بعد، خطری صندلی لاریجانی را تهدید کند.
این شرایط حالا حامیان اصلاحطلب دولت در بهارستان را نیز برای حمایت از همپیمان اصلی روحانی دچار تردید کرده و باعث شده این جریان رفتهرفته به جدا کردن راه خود از دولت فکر کنند؛ موضوعی که مدتهاست در محافل سیاسی و رسانهای اصلاحطلب به محلی برای مناقشه تبدیل شده و حالا معرفی عارف برای رقابت با لاریجانی میتواند نقطه آغازی بر آن باشد.
از سوی دیگر عملکرد لاریجانی در نیمه اول عمر مجلس دهم واکنشهای منفی زیادی را هم در میان اصولگرایان بهارستان به دنبال داشته است. همراهی افراطگونه با دولت در قاطبه موارد که علاوهبر موضوعات یادشده در سطور فوق، میتوان مواردی چون رای نیاوردن استیضاحها، مقاومت در برابر طرح سوال از رئیسجمهور و... را نیز به آن اضافه کرد، باعث شکلگیری این ذهنیت شده که مجلس به واسطه سوگیریهای سیاسی رئیس آن از جایگاه نظارتی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای همراهی با دولت تبدیل شده است. مجموع این شرایط قدری آینده هیاترئیسه در سال سوم و حتی بعد از آن را در ابهام فرو برده است؛ ابهاماتی که البته امروز تا حد زیادی تکلیفشان روشن میشود.
* نویسنده : محمد جعفری روزنامهنگار
