فدراسیون دنبال مصالحه است یا عدالت؟ادعای تبانی هم نمیتوان پرونده را با سلام و صلوات بست. راهآهن تیم از قبل سقوط کرده بیپولی بود که امکان دارد برخی بازیکنانش بدون هماهنگی با مسئولان و همبازیان کارهایی کرده باشند.
سهمیه گسترشفولاد به جنجال مازندران خاتمه میدهد؟
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، چقدر زود این خبر در سطح فوتبال ایران پخش شده. اینکه قرار است خونهبهخونه بابل، امتیاز گسترشفولاد را بخرد و در لیگ برتر شرکت کند تا مازندران دو نماینده لیگ برتری داشته باشد. اتفاقی که شاید بتواند فدراسیون فوتبال را از یک وضعیت بغرنج نجات دهد، اما مسالهای را برطرف نمیکند. این همان سیاست ماله کشیدن روی اشتباهات و تخلفات است که به ضرر فوتبال ایران تمام میشود.
اصل ماجرا
بعد از صعود تیم نساجی مازندران به لیگ برتر و بازماندن تیم خونهبهخونه، بین مدیران این دو تیم هماستانی دعوا به راه افتاد. مدیران تیم خونهبهخونه با تنظیم شکایتی از تیم نساجی، دو موضوع را عنوان کردند که هر دو قابلیت تغییر سرنوشت تیمهای صعود کننده به لیگ را داشت. نخست استفاده نساجی از یک بازیکن غیرمجاز در یک مسابقه فوتبال بود که اگر این موضوع صحت داشته باشد، سه امتیاز از نساجی کسر میشود و خونهبهخونه به لیگ برتر راه مییابد. مورد دوم به ادعای تبانی بین دو تیم نساجی و راهآهن برمیگشت که آخرین بازی لیگ برتر بود. طبق ادعای مقامات خونهبهخونه، بازیکنان راهآهن از عمد مقابل نساجی آنقدر گل خوردهاند تا تفاضل گل بهسود آنها رقم بخورد و به لیگ برتر راه یابند. ادعای آنها مبتنیبر فیلم مسابقه و صحنههای گلهای خورده بود. هر دو ادعا قابل اثباتند. هر دو ادعا قابل رسیدگی هستند و هر دو ادعا باید مورد بررسی قرار گیرند.
اینکه باشگاهی از یک بازیکن غیرمجاز استفاده کرده است موضوع جدیدی نیست چراکه پرونده صغر سن در فوتبال ایران پروندهای به قدمت خود فوتبال است. در تمام سالهایی که ما ردههای مختلف سنی داشتهایم بازیکنان تقلبی هم بودهاند که بزرگترین نمونهشان حسین کعبی است که شاید دیگر خودش هم نداند چند سالش یا تاریخ تولد واقعیاش کی است! تنها راه هم برای برطرف کردن چنین موضوعی برخورد قاطع و محرومیت مادامالعمر بازیکنانی است که با شناسنامه دیگران بازی میکنند. در حقیقت صغر سن یک تخلف کاملا سازمان یافته و هدفمند است و مثل دوپینگ نیست که طرف ادعا کند از نیروزا بودن ماده یا ممنوع بودنش بیاطلاع بوده است.
در مورد نکته دوم، یعنی ادعای تبانی هم نمیتوان پرونده را با سلام و صلوات بست. راهآهن تیم از قبل سقوط کرده بیپولی بود که امکان دارد برخی بازیکنانش بدون هماهنگی با مسئولان و همبازیان کارهایی کرده باشند یا حتی امکان دارد کل تیم در این قصه همدست باشند همانطور که امکانش هست که کسی در این تیم تن به تبانی نداده باشد و آنچه در زمین رخ داده نتیجه طبیعی رویارویی یک تیم گردن کلفت با یک تیم بدون انسجام و سقوط کرده باشد. تحت هر شرایطی سکوت فدراسیون و حتی تشویق خونهبهخونه به خرید امتیاز گسترشفولاد، اتفاق تلخی است چراکه نشان میدهد قانون و اخلاق جایی در معادلات فوتبال ایران ندارند و فدراسیون تنها میخواهد دهان همه را ببندد! تحت هر شرایطی باید این پرونده مورد بررسی کامل صورت بگیرد و رای آن بدون پردهپوشی منتشر شود. اگر فدراسیون متوجه تخلف نساجی شده باید این تیم را بابت تخلف جریمه کند و اگر هم تخلفی صورت نگرفته است، باید خونهبهخونه بهخاطر اتهام بستن جریمه و مجازات شود. اینکه پرونده را مسکوت نگه داریم و به خونهبهخونه چراغ سبز لیگ برتر نشان بدهیم، لیگ یک را در سالهای بعد هم دچار چنین مشکلاتی نگه خواهد داشت.
* نویسنده : هومن جعفری روزنامهنگار
مطالب پیشنهادی







