

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، طی سالهای اخیر جریانی در فضای دانشگاهی و رسانهای اصرار دارد اینگونه القا کند که نسل سوم انقلاب از آرمانها و اصول فکری انقلاب اسلامی فاصله گرفته و مسیری دیگر را برگزیده است. این جریان حتی در ماههای اخیر پا را فراتر نهاده و همسو با دشمنان انقلاب تلاش میکند کشور را در یک بنبست بزرگ نشان دهد و موجی از روحیه ناامیدی را در محیط بپراکند.
این مطالب در همان مرحله تئوری و بهظاهر علمی با رجوع به تجربه تاریخی دیگر انقلابها با چالشی جدی مواجه است بهطوری که در انقلاب 1789 فرانسه و پس از گذشت کمتر از 15 سال، ماهیت انقلاب دچار تغییرات بنیادین شد و فردی همچون ناپلئون توانست از پس آن انقلاب به پادشاهی برسد و نزدیک به یک قرن رژیمهای مختلفی با رویکرد پادشاهی در این کشور بر سر کار آمدند و انقلاب فرانسه حتی نتوانست به نسل دوم برسد.
در نمونهای دیگر نیز میتوان به انقلاب اکتبر 1917 روسیه اشاره کرد که مدعی بود براساس آموزههای مارکس و لنین برای فروپاشی نظام سرمایهداری برنامه دارد، اما در همان سالهای ابتدایی و کمتر از 10 سال پس از آن وضعیت، این کشور بهجایی میرسد که حکومتی که قرار بود برای کارگران و طبقات ضعیف تشکیل شود به حکومت استبداد مطلق فردی تبدیل شد و استالینیسم بر سر کار آمد و درواقع رویای فروپاشی نظام سرمایهداری به واقعیت فروپاشی نظام کمونیستی در شوروی منجر شد.
مطالعه تاریخی انقلاب فرانسه و شوروی بهعنوان دو نمونه از انقلابهای بزرگ بهخوبی نشان میدهد آن چیزی که باعث تغییر ماهیت انقلابها شده، تغییر نسلها نیست و تغییر ماهیت آنها را نمیتوان در بستر نسلها به تحلیل نشست، بلکه عدم اقناع اجتماعی روی ایدهها و آرمانهای انقلاب است که منجر به کنار زدن آنها میشود و اتفاقا براساس همان بعد اجتماعی انقلاب است که میتوان گفت آنچه زمینه ماندگاری انقلاب اسلامی را با گذشت 40 سال فراهم کرده، آرمانها و کلیدواژههای اصلی این انقلاب است که بر پایه عدالتخواهی، آزادیخواهی و استقلالطلبی بنا نهاده شده و در گذر زمان با کهنگی مواجه نخواهند شد و دقیقا بر همین اساس است که جوان دانشجوی امروز پرشورتر از دهههای قبل پایکار این آرمانها ایستاده و ستارگانی همچون محسن حججی و محمدحسین حدادیان را میتوان در این نسل دید که با همان شور و ایمانی که جوانان سالهای ابتدای انقلاب و دوران دفاع مقدس کارهای بزرگی را به سرانجام رساندند، در نسل سوم انقلاب آماده انجام چنین کارهای بزرگی میشود.
از مرحله تئوری که خارج شویم، در صحنه واقعی نیز میتوان اثبات این انگارهها و عدم استثنای حججی و حدادیان را بهخوبی مشاهده کرد. به همه تئوریسینهای «بنبست انقلاب اسلامی»، «ما نمیتوانیم» و «به آخر خط رسیدیم» پیشنهاد میکنم دیدار فردای دانشجویان را که همچون قرار هرساله ماه رمضان با رهبر انقلاب دارند، با دقت بنگرند و در آن تأمل بیشتری کنند.
در این دیدار ضمن آنکه طبق معمول تعدادی از حاضران در مراسم دیدگاهها، نظرات، انتقادها و پیشنهاداتشان را با رهبری در میان خواهند گذاشت، بهخوبی میتوان بیان صریح و پرنشاط دانشجویان در سخنانشان و دغدغههای نسل سوم انقلاب را که علیالقاعده آماده حضور در عرصههای مهم کشور میشوند، مشاهده کرد.
بهخوبی میتوان مشاهده کرد که چطور این نسل با تاکید بر آرمانهای انقلاب اسلامی به نقد نسل اول و دومی از انقلاب خواهد پرداخت که به عقیدهشان از مسیر آرمانها و ایدههای اصلی انقلاب فاصله گرفتند و اتفاقا بر همین اساس از تیغ تیز نقادی این جوانان در امان نخواهند ماند.
دقیقا بر همین اساس است که بخشی از بدنه مسئول در کشور علاقهای به شنیدن اظهارات و دیدگاههای دانشجویان ندارند و فراتر از آن در جهت تخطئه یا بیتفاوت کردن این مجموعهها اقدام میکنند؛ اما این دانشجویان همچنان در صحنه حاضرند و همین حضور و حتی نقادی وضع موجود از سوی این دانشجویان خود موید وجود امید به آینده در این نسل است و تنها رهبر انقلاب در طول سالهای اخیر گوش شنوایی برای این سخنان بوده، چراکه باور دارد از انتقاد دانشجویی که برمبنای آرمانهای انقلاب اسلامی به نقد وضع موجود میپردازد، نباید ترسید و باید از آن استقبال کرد. بلکه اتفاقا باید از روزی ترسید که جوان دانشجو نسبت به محیط پیرامونیاش بیتفاوت شود.
