به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اهمیت اقیانوسها، دریاها و مناطق ساحلی امروزه بهطور گستردهای به رسمیت شناخته شده است، بهطوری که از دستور کار 21 در ژوهانسبورگ گرفته تا اجلاس ریو 20 و بسیاری از برنامههای توسعه پایدار بر این موضوع تاکید کردهاند. سواحل، اکوسیستمهایی حساس و شکننده هستند، اما در عین حال به لحاظ اقتصادی اهمیت حیاتی دارند، بهطوریکه تجارت دریایی، پتانسیل تولید نیرو و انرژی، حملونقل دریایی، کشاورزی، آبزیپروری، صیادی و توریسم تنها بخشی از ظرفیت شهرهای ساحلی هستند. همچنین بیش از 40 درصد مردم جهان در فاصله 100 کیلومتری سواحل زندگی میکنند و این موضوع هم اهمیت و جاذبه سواحل را نشان میدهد و هم فشار زیادی را که جمعیت روی منابع ساحلی وارد میکنند، یادآور میشود.
سیستمهای ساحلی شامل تالابها، صخرهها، حوضچههای نمکی، تپهها و دیوارهها، دلتاها، صخرههای مرجانی، جنگلها و مراتع آبی و ساحلی و دیگر مناطق ساحلی همه و همه فضای پراستعدادی را به لحاظ اقتصادی تشکیل میدهند، بهطوریکه خط ساحلی در سراسر دنیا مکان جذب 80 درصد گردشگران بینالمللی بوده و از محبوبترین مقصدها به شمار میرود. همچنین حدود 80 درصد حجم تجارت جهانی نیز توسط دریاها و حملونقل دریایی انجام میشود و سواحل، شاهراه ارتباطی کشورها برای دسترسی به بازارهای جهانی هستند.
این پتانسیلهای فراوان روی دیگری هم دارد و سبب شده سواحل و شهرهای ساحلی با مسائل و مشکلات زیادی مواجه باشند. استفاده بیرویه و ناپایدار از منابع، آلودگی آب و هوا، فرسایش ساحلی، تخریب کرانهها، پر شدن تالابها، تغییرات اقلیمی، مدیریت متفرق و ضعیف و ضعف ابزارهای قانونی از جمله این مسائل است.
برای نمونه فقط در زمینه ماهیگیری، فائو تخمین زده است که 57 درصد ماهیگیری به روش قانونی و در حد بهینه در سطح جهان انجام میگیرد و بقیه صید بیرویه و غیرقانونی است که سالانه مبلغ 22میلیارد دلار را به جیب سودجویان سرازیر میکند. در کشور ما نیز وضعیت سواحل در شمال و جنوب چندان مناسب نیست. سه استان در شمال کشور و چهار استان در جنوب کشور دارای ساحل هستند که مجموعا خط ساحلی حدود 5800 کیلومتر را تشکیل و ایران را در رتبه 37 کشورهای جهان به لحاظ طول خط ساحلی قرار میدهد. داشتن این میزان از ساحل برای یک کشور میتواند سرمایهای عظیم و منحصر بهفرد محسوب شود، اما شهرهای ساحلی کشور ما چه در جنوب و چه در شمال کشور با مسائل و مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مواجه هستند.
به دلیل مدیریت نامتمرکز و بخشی، نهادهای مدیریت شهری توان اداره این شهرها و حل مشکلات را ندارند. فقدان همکاری و هماهنگی بین نهادهایی مانند شهرداری، فرمانداری، بنادر و دریانوردی، بخش انرژی، گردشگری و نهادهای نظامی باعث شده است برنامه مدون و یکپارچهای برای اداره و توسعه این شهرها وجود نداشته باشد. در شهرهای شمالی کشور که جاذب گردشگر و نیازمند اداره دقیق و کارآمد هستند، این موضوع محسوستر است. این شهرها تراکمی بسیار بالاتر از میانگین کشوری دارند و فشار جمعیتی حیات آنها را به مخاطره انداخته است. جان کلام اینکه گردشگری پایدار در شهرهای ساحلی کشور بهگونهای که اکوسیستم را به مخاطره نیندازد، نیازمند تدبیر، دوراندیشی، مشارکت و مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی است.
به نظر میرسد آموزش مدیریت گردشگری یکی از برنامههایی است که میتواند به نهادهای مسئول در راستای همافزایی و وفاق بیشتر کمک کند.