بن‌بست مدیران فرهنگی در قبال سینمای بین‌الملل

هفتادویکمین دوره جشنواره فیلم کن ‌شامگاه شنبه (۱۹ می/ ۲۹ اردیبهشت) با اهدای جوایز به فیلم‌های برنده پایان یافت. فیلم سینمایی «سه رخ» به کارگردانی جعفر پناهی به همراه فیلم «لازاروی خوشحال» ساخته آلیس رورواچر، به‌طور مشترک برنده جایزه بهترین فیلمنامه شدند.

  • ۱۳۹۷-۰۲-۳۱ - ۱۹:۳۲
  • 00
بن‌بست مدیران فرهنگی در قبال سینمای بین‌الملل

رخ دیوانه

رخ دیوانه

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آمار دقیقی از میزان حضور فیلم‌های ایرانی قبل از انقلاب در جشنواره‌های خارجی وجود ندارد.

قدم‌های نخستین برای حضور جشنواره‌ای

«شب نشینی در جهنم» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان اولین فیلم ایرانی است که به جشنواره فیلم کن راه پیدا کرد. اگرچه آمار دقیقی از میزان حضور فیلم‌های ایرانی قبل از انقلاب در جشنواره‌های خارجی وجود ندارد، ولی آنچه مشهور است اینکه همین فیلم خاچیکیان، عنوان اولین فیلم ایرانی را دارد که توانسته به یک جشنواره خارجی راه یابد و پیش از جشنواره کن در سال 1337 در جشنواره برلین به نمایش درآید. «شب نشینی در جهنم» با وجود بداعت‌های فنی و استفاده بدیع از دکورها در زمان تولیدش، آورده‌ای برای سینمای ایران نداشت. اگرچه در سال‌های بعد هم فیلم‌هایی همچون «کوروش کبیر» ساخته فری فرزانه و فیلم «طلوع فجر» ساخته «احمد فاروقی‌قاجار» در جشنواره فیلم کن حضور یافتند ولی هیچ‌گاه نتوانستند موفقیت چندانی به دست آورند. اولین جایزه در آوردگاه بین‌المللی برای سینمای ایران، به فیلم‌های ابراهیم گلستان باز می‌گردد؛ فیلم‌های مستندی همچون «موج و مرجان و خارا»، «خشت و آینه» و «خانه سیاه است» که جوایزی را برای موسسه گلستان فیلم به همراه آورد. سینمای داستانی در اواخر دهه 40 با فیلم‌هایی همچون «گاو» و «گوزن‌ها و خاک» به جشنواره‌های خارجی راه یافتند. البته این فیلم‌ها هیچ‌گاه اکران موفقی در خارج از مرزها نداشته‌اند. سینمای ایران در سال‌های قبل از انقلاب، تلاش‌هایی هم برای حضور بر پرده سینمای کشورهای دیگر داشته است. نمونه مشهورش تولید مشترک ایران و آمریکا با عنوان «کاروان‌ها» در سال ۱۹۷۸ بود. داستان فیلم برگرفته از کتابی به همین نام نوشته جیمز ای میچنر است که در سال ۱۹۶۲ منتشر شده بود. این فیلم در ایران ضبط شد و بازیگرانی همچون آنتونی کوئین، جنیفر اونیل، بهروز وثوقی و مایکل سازارین در آن ایفای نقش کردند. این فیلم یکی از شکست‌های تجاری آثار سینمای قبل از انقلاب بود.

حمایت دولتی از سینمای جشنواره‌ای

اگر قبل از انقلاب، تمایل به حضور در جشنواره‌های خارجی در بین فیلمسازانی بود، که بعدها به آثارشان به سینمای موج نو مشهور شدند، در سال‌های بعد از انقلاب و در اوایل دهه 60، این مدیران دولتی بوده‌اند که از آثاری حمایت کرده‌اند که اصطلاحا جشنواره‌ای بوده و تلاش داشته که سینمای ایران را به کشورهای دیگر معرفی کند. بنیاد سینمای فارابی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حتی صداوسیما از هیچ تلاشی برای معرفی سینمای ایران به فراتر از مرزها دریغ نمی‌کنند. شاید یکی از مهم‌ترین دوره‌های سینمای ایران، که حداقل تکلیفش در مواجهه با سینمای فراتر از مرز ایران مشخص است، به این دوره باز‌گردد. وقتی در سال 1364 «دونده» امیر نادری در جشنواره نانت فرانسه توانست جایزه بگیرد و این خبر از تلویزیون پخش شد. در این میان مدیران دولتی بیشتر علاقه‌مند شدند که این روند ادامه داشته باشد. سال‌ها حضور فیلمسازان ایرانی در جشنواره‌های خارجی ادامه داشت و حتی اغلب حمایت‌های دولتی معطوف به فیلمسازان جشنواره‌ای شد تا اینکه نقطه اوج این تلاش‌ها در جشنواره فیلم کن به بار نشست.

فیلم سینمایی «طعم گیلاس» عباس کیارستمی، در سال 1376 توانست جایزه نخل طلای کن را دریافت کند و بعد از آن موفقیت فیلم «بچه‌های آسمان» و قرار گرفتنش در جمع نامزدهای دریافت جایزه اسکار باعث شد این پیروزی‌ها پررنگ‌تر شوند. در تمام آن سال‌ها و حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی این سوال مطرح بود که چقدر این فیلم‌ها توانسته‌اند برای شناساندن فرهنگ اصیل ایرانی به مردم جهان مفید فایده باشند و آیا ره‌توشه مناسبی برای فرهنگ و هنر ایرانی به ارمغان آورده‌اند یا نه؟ البته برای تمام فیلم‌های جشنواره‌ای، همواره یک گزاره مشهور وجود داشته مبنی‌بر اینکه این فیلم‌ها نتوانسته‌اند اعتباری فراتر از آنچه جشنواره‌ها به آنها داده‌اند، به دست آورند و در کشورهای دیگر هم مخاطب وسیع نداشته و محدوده اکرانش در حد جشنواره‌ها باقی مانده است.

سینمای استراتژیک اصغر فرهادی یا تولید مشترک

با وجود اینکه در دوره ریاست جواد شمقدری بر سازمان سینمایی، تلاش‌هایی برای شکل‌گیری آثار سینمایی به اصطلاح استراتژیک، صورت گرفته است ولی همچنان سینمای ایران در فراتر از مرزها تحت سیطره آثاری بوده که می‌توانستند نظر هیات داوران جشنواره های خارجی را به خود جلب کنند. «برلین7-»، «فرزند چهارم»، «استرداد»، «مک سلیمان» و «راه آبی ابریشم» نمونه‌هایی از حمایت‌های مالی دولت نهم و دهم برای نفوذ سینمای ایران به کشورهای منطقه بود؛ تلاشی که ناکام ماند و در نهایت دنیا همچنان سینمای ایران را با فیلم‌های هنری و با تک فیلم‌های اجتماعی می‌شناختند. ظهور اصغر فرهادی و همچنین موفقیت‌های بین‌المللی فیلم‌هایش، شکل جدیدی از حضور یک فیلمساز و فیلم ایرانی را به وجود آورد. «جدایی نادر از سیمین» نمونه خوبی از یک فیلمساز ایرانی بوده که توانسته است از ضریب موفقیت جایزه بین‌المللی اسکار استفاده کند و از طریق شرکت ممنتو فیلمز اینترنشنال MFI مستقر در پاریس، در کشورهای دیگر اکران شود. همچنین فیلم دیگر فرهادی یعنی «گذشته» که اولین تولید مشترک سینمای ایران و فرانسه بوده هم توانسته است به کمک پخش‌کننده خارجی‌اش به بازارهای جهانی راه پیدا کند. فرهادی بار دیگر به ایران آمد و فیلم «فروشنده» را ساخت؛ فیلمی که برای او هم جایزه کن را به همراه داشت و هم جایزه اسکار را نصیبش کرد. فرهادی همان خطی را که در فیلمسازی به نتیجه رسانده است ادامه می‌دهد.

فیلم ساختن، فرستادن فیلمش به جشنواره‌ها و اکران فیلم‌هایش با استفاده از موج موفقیت‌های بین‌المللی‌اش. اگرچه اصغر فرهادی در محتوای فیلم‌های اخیرش، منتقدان زیادی در داخل کشور دارد، موفقیت اکران بین‌المللی آثارش، الگویی برای مدیران سازمان سینمایی شد. تولید مشترک ظرفیت خوبی برای یک فیلم سینمایی بود که در دوره مدیریت حجت‌ا... ایوبی، رئیس سازمان سینمایی مطرح شد با این هدف که این الگو می‌تواند به احتمال موفقیت فیلم‌ها در اکران بین‌المللی ضریب بدهد. اما این بار هم شعارها و اهداف به نسبت آنچه نتیجه داد فاصله زیادی داشت. در دوره ایوبی تفاهمنامه‌های سینمایی با کشورهای دیگر امضا شد و حتی مدیران دولتی به منظور تسهیل فیلمسازی و اکران در کشورهای دیگر، دیدارهایی با تهیه‌کنندگان و حتی مسئولان سینمایی کشورهای همچون ترکیه، ارمنستان، هندوستان، مغرب، چین و ... داشتند؛ دیدارهایی بی‌کارکرد و بی‌نتیجه که گاه به سوژه طنز‌نویسان هم بدل شد. مثلا در یکی از این دیدارها برای تولید فیلم مشترکی با نام «راه شائولین» میان ایران و چین صحبت و توافقاتی هم صورت گرفت. این بار هم در فضای واقعی آنچه  ظهور و بروز کرد، شکل دیگری از آن چیزی بود که مدیران دولتی به دنبالش بودند. در تعریف جدیدی که سینمای ایران از تولید مشترک شکل داده است، حالا به این نقطه رسیده‌ایم که بازیگرهای چهره را به کشورهایی مثل برزیل، هندوستان، ارمنستان یا همین آمریکا می‌برند، تا فیلمی کمدی با چند بازیگر طنز بسازند. به همین سادگی؛ یک معادله جدید در شیوه تولید مشترک برای سینمای ایران شکل گرفته است. فیلم‌هایی مثل «دختر شیطون» و «سلام بمبئی» در هند ساخته می شوند.

شورای‌عالی بین‌الملل سازمان سینمایی یا جعفر پناهی

هفتادویکمین دوره جشنواره فیلم کن ‌شامگاه شنبه (۱۹ می/ ۲۹ اردیبهشت) با اهدای جوایز به فیلم‌های برنده پایان یافت. فیلم سینمایی «سه رخ» به کارگردانی جعفر پناهی به همراه فیلم «لازاروی خوشحال» ساخته آلیس رورواچر، به‌طور مشترک برنده جایزه بهترین فیلمنامه شدند. دختر جعفر پناهی بالای سن حاضر می‌شود و بعد از تشکر از هیات داوران جشنواره فیلم کن، از پخش‌کننده فرانسوی فیلم یعنی ممنتو فیلم و همچنین از هنگامه پناهی، دیگر پخش‌کننده بین‌المللی این فیلم تشکر کرد. واضح است که پناهی، فیلمش را در ایران ساخته و به عنوان یک فیلمساز ایرانی در جشنواره حضور یافته است ولی او و فیلمش هیچ نسبتی با مجموع سیاستگذاری‌های فرهنگی داخل کشور ندارد. او حتی از پخش‌کنندگان خارجی فیلمش تشکر می‌کند. با نگاهی گذرا به یک ماه اخیر و واکنش مدیران دولتی به وضعیت فیلم پناهی و شکل حضورش در جشنواره فیلم کن، متوجه خواهیم شد که تصمیم‌گیری دقیقی در مواجهه با این شکل حضور بین‌المللی از سینمای ایران وجود ندارد.

سید‌عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره حضور اصغر فرهادی و جعفر پناهی در جشنواره فیلم کن گفت: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز به هیچ موضع رسمی درباره حضور این دو هنرمند در جشنواره فیلم کن نرسیده است.» شاید پاسخ صالحی در مورد یکه‌تازی‌های رسانه‌ای پناهی در یک ماه اخیر، کمی محافظه‌کارانه به نظر برسد ولی واقعیت امر این است که وزیر ارشاد به موضعی اشاره می‌کند که در تمام این سال‌ها مدیران دولتی نسبت به حضور فیلمسازان در خارج از کشور داشته‌اند؛ موضعی منفعلانه و البته بدون کار‌کرد فرهنگی برای کشور که در قضیه اخیر پناهی بیشتر نمود پیدا کرده است. صالحی در همان گفت‌وگویش به تعامل حداکثری سینمای ایران با سینمای جهان اشاره می‌کند و خیلی محافظه‌کارانه می‌گوید فیلمسازان با رعایت قواعد می‌توانند در جشنواره‌های خارجی حضور داشته باشند. اما این اظهارات آقای وزیر با آنچه از حضور بین‌المللی سینماگران ایرانی نمود یافته، فاصله زیادی دارد. فیلم‌های ایران هنوز نتوانسته‌اند بازار حداکثری برای مخاطبان سینمای ایران را کسب کنند. ضمن اینکه به نظر می‌رسد مدیران دولتی، دست بسته قبول کرده‌اند که فیلمسازان ایرانی حاضر در جشنواره‌های خارجی دیگر به قواعد و سیاست‌های فرهنگی داخل کشور پایبند نیستند. در سایه نبود نقشه‌ راه مدون برای سینمای بین‌الملل و تلاش‌های محدود برای کسب سهم پرده سینماهای کشورهای دیگر، سینماگران جشنواره‌ای‌ساز و جشنواره‌ای‌پسند در حال تکثیر هستند.

محمد‌مهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی 21 اردیبهشت‌، در تازه‌ترین اقدامات دولتی برای بخش بین‌الملل سینمای ایران، طی احکامی جداگانه اعضای شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران را منصوب کرده است. در حکم حیدریان آمده است:‌ «انتظار می‌رود این شورا به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در فعالیت‌های حوزه بین‌الملل در چار‌چوب برنامه جامع سینمای ایران به تدوین برنامه‌های عملیاتی و همچنین آیین‌نامه و شیوه‌نامه‌های حمایتی جهت هموارتر شدن مسیر ورود به عرصه جهانی و بازارهای بین‌المللی، همت گمارد.» اگرچه هیچ گزارشی از فعالیت‌های این شورا هنوز اعلام نشده است ولی راهکاری که این مدیر دولتی ارائه کرده است، همچنان منفعلانه نسبت به شرایط موجود پخش سینمای بین‌الملل است. حیدریان در همان حکم آورده است: «در جهت کمتر شدن تصدی‌گری دولت در این حوزه و گسترش فعالیت بخش خصوصی، نماینده صنف پخش‌کنندگان خارجی به عنوان عضو شورا پس از تشکیل و ثبت این صنف در خانه سینما به جمع حاضر می‌پیوندد.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران