

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سند 2030 یکی از پروژههای سازمان ملل متحد است که تحتعنوان «توسعه پایدار» درصدد جهانیسازی ملتها و یکسانسازی فرهنگها از سوی آمریکا به یونسکو ارائه شده است و در کره جنوبی با حضور وزرای 130 کشور ازجمله ایران تصویب شده است؛ موضوعی که بدون اطلاع شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی مورد قبول دولت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است و هیات دولت از 25 شهریور 95 با تشکیل یک کارگروه اجرای آن را الزامی میداند.
معیارهای مدنظر سند 2030 و تکلیف کشورهایی که این سند را پذیرفتهاند
با پذیرش سند، ایران ملزم میشود تغییرات مدنظر یونسکو را در نظام آموزشی و فرهنگی کشور حتی در زمینه کنترل جمعیت و محیط زیست و... اعمال کند. همین امر سبب پایه تعارضات فرهنگی و هویتی در نسلهای آینده شده و موجب میشود آنها با هویت ملی و مذهبی خود بیگانه شوند. تغییر سبک زندگی و تغییر همهجانبه در تفکر عقیدتی، سیاسی، اخلاقی و حتی قوانین مدنی، تبعات دیگر این دومینوی خطرناک است. سند 2030 مدخل ورودی سازمانهای اصطلاحا بینالمللی برای سلطه فرهنگی بر کشورهاست که با تغییر نظام آموزشی آنها صورت میپذیرد. فراموش نکنیم که اغلب نهادها و سازمانهای بینالمللی بازوهای اجرایی و اطلاعاتی آمریکا و کشورهای غربی هستند. در این راستا ایران ملزم میشود آمارها و اطلاعات مربوط به کودکان، نوجوانان و جوانان خود را به صورت گزارشهای مداوم به نهادهای بیگانه اعلام کند.
نظر رهبری در ارتباط با سند 2030
مقام معظم رهبری سال گذشته و در دیدار با هزاران نفر از معلمان سراسر کشور فرمودند: «این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بیسر و صدای آن قطعا مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.» ایشان با تاکید بر اینکه اصل این کار غلط است، خاطرنشان کردند: «اگر چنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید، صراحتا اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.»
رهبر انقلاب اسلامی با گلایه از شورایعالی انقلاب فرهنگی گفتند: «این شورا باید مراقبت میکرد و نباید اجازه میداد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.»
پس از این، مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان سال گذشته نیز در دیدار با جمعی از استادان، نخبگان علمی و پژوهشگران دانشگاهها یک بار دیگر به این سند اشاره کردند و گفتند: «یکی از کارهای اساتید، مساله تبیین است. خب این باید تبیین بشود؛ ما یکچیزی راجع به این سند ۲۰۳۰ آموزشوپرورش گفتیم، خب این غلط است؛ این غلط است؛ اصلا این معیوب است؛ این حرکت، حرکت معیوبی است. چرا؟ چه کسانی هستند اینهایی که دارند سند توسعه پایدار را فراهم میکنند؟ چه حقی دارند که درباره کشورها، درباره ملتها، درباره سنتهایشان، درباره عقایدشان، اظهارنظر کنند که باید اینجوری کنید، باید آنجوری کنید؛ همه اینها هم «باید» است. اینکه میگویند الزام نیست، این سطحینگری است؛ نخیر، در واقع، همه اینها الزام است، و هرکدام از اینها که تحقق پیدا نکند، بعد بهعنوان یک نقطه منفی بهحساب خواهد آمد که «در فلان جدول، ته جدول قرار میگیرید؛ فلان امتیاز از شما سلب میشود.»
رهبر انقلاب چند روز پیش به مناسبت هفته معلم در دانشگاه فرهنگیان حضور یافتند و در دیدار هزاران نفر از دانشجویان و معلمان دیگر بار در ارتباط با سند 2030 سخنانی را ایراد کردند و گفتند: «من سال گذشته، رسما و علنا و با قاطعیت، اجرای این سند انحرافی را منع کردم که با استقبال مسئولان هم مواجه شد اما شنیدهام در بخشهای مختلف، برخی مفاد سند ۲۰۳۰ در حال اجرا است که این به معنای قرار دادن مهمترین مساله کشور، در اختیار بیگانگان است.»
ایشان افزودند: «معنی ندارد کشوری همچون ایران با این سابقه و فرهنگ و با این نظام مقتدر، برنامههای آموزشی و تربیتی خود را از دیگران بگیرد.»
حساسیت مقام معظم رهبری و بیانات متعدد ایشان در ارتباط با این سند نشاندهنده اهمیت بالای جلوگیری از اجرای آن در کشور و متاسفانه نشاندهنده اجرای چراغ خاموش برخی آموزههای این سند در سیستم آموزشی برخی مدارس و مراکز آموزشی است.
اظهارات مسئولان در ارتباط با سند 2030
حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره این سند خاطر نشان کرد: «ما به عدالت جنسیتی معتقدیم که معنای گستردهتری دارد و یکی از معانیاش این است که عدالت در فرصتهای تحصیلی دختران و پسران مراعات شود. برابری جنسیتی مذکور در سند آموزش 2030 به معنای آزادی لیبرالی و ترویج فرهنگ غرب است که ما هرگز به آن معتقد نبوده و نیستیم. اجرای سند 2030 جرم است؛ چون قانونی نشده است و ما در برنامه ششم تصویب کردهایم که تنها سند تحول بنیادین مرجع عمل و اقدام آموزش و پرورش باشد، بنابر این عمل بر اساس سند 2030 بیقانونی است و از این جهت جرم است.»
حسن رحیمپورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هم معتقد است: «دوگانگی در سیستم از همان ابتدا وجود داشته است؛ بهطوری که افراد عوض میشوند، ولی سیستم همان است و میخواهند مکتب را با آموزههای لیبرالی تطبیق دهند. سال گذشته اعلام شد یونسکو از مسئولان تعهد گرفته سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود، گفتند این کار داوطلبانه انجام شده، ولی در عمل کشور را متعهد کردهاند که تا سال 2030 این سند پیاده شود. وزارت امور خارجه بسیاری از قراردادها مثل همین سند را میگویند الزامآور نیست ولی بعد مشخص میشود اگر اجرا نکنیم، محکوم میشویم. اینگونه نمیشود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند، ولی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند. در این سند نگاه لیبرال و نئولیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش و زن و خانواده وجود دارد؛ گرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دیده میشود اما تناقضهای بنیادی هم وجود دارد. براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاستهای آنها را در مدارسمان اجرا کردهایم. نمیگوییم کسی قصد خیانت داشته، گاهی صدمه حماقت از خیانت کمتر نیست؛ حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد. آمریکا اجازه نمیدهد یک کلمه خلاف قانون اساسی کشورش مطرح شود. حتی در مورد مسائل هستهای با اینکه بمب اتم دارد، قراردادها را امضا نمیکند، ولی ما که بمب نداریم باید امضا کنیم، یعنی حتی قوانینی را که خودشان نوشتهاند، امضا نمیکنند و به ما میگویند امضا کنیم.»
نمونههایی از اجرای سند 2030 در کشور
ششم آذر 95 غلامرضا فتحآبادی، مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استان مرکزی در مصاحبهای با «ایسنا» خبر از انتخاب اراک از طرف یونسکو بهعنوان صدمین شهر آموزشپذیر(یادگیرنده) داد و فعالیتهای موجود را که به اذعان بسیاری در جهت آموزههای سند 2030 بوده است در راستای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجیه کرد. این اولین بارقهای بود که از اجرای این سند در کشور نمایان شد.
سال گذشته «فرهیختگان» جویای وضعیت این اتفاق شد و در گفتوگویی که با شهریار فولادوند، مدیرکل آموزش و پرورش استان مرکزی داشت، او این موضوع را تکذیب کرد. اما رضا تاجآبادی، دبیر جبهه فرهنگی انقلاب استان مرکزی در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «ابتدای آگاهی ما از اجرای این سند در مدارس اراک از سوی خانوادهها و والدین دانشآموزان آغاز شد که به ما گفتند کاملا مخفیانه در حال آموزشهای جنسی به فرزندان ما هستند.»
وی با بیان این نکته که بله آقای فولادوند باید تکذیب کنند که 2030 در حال اجراست، اما این واقعیت نیست، ادامه داد: «اینها سند 2030 را خرد کردهاند و با بهانههای مختلف ذیل عنوان سند تحول نظام آموزشی یا تفاهمنامه آموزش و پرورش با وزارت بهداشت با موضوعاتی مثل غربالگری و تست تراکم استخوان و پیشگیری از ایدز و... دانشآموزان را عریان میکنند. این اتفاق در همه مقاطع میافتد. اسناد مکتوب و مستدل موجود است؛ هم از سوی والدین، هم مدیران مدارس و هم مسئولان. در 30 تا 40 مدرسه این تخلفات انجام شده است و مسئولان غفلت کردهاند. ردپای موسسات بهاصطلاح مردمنهاد، مثل سیکا نیز در این ماجرا مشهود است؛ موسساتی که هدایت آنها به دست بهاییهاست. ردپای تیم باقر نمازی که در فتنه 88 از کشور گریختند نیز در این استان مشاهده شده است. آقای فولادوند جایی گفت که میخواهند بعضی پیشدبستانیها را به این موسسات که سیکا نمونهای از آنهاست، واگذار کنند و این یک فاجعه است. اینها همچنان در حال جذب نیرو در استان هستند و از همه گروهها و تفکرات جذب میکنند.»
حذف برخی آموزههای دینی و مذهبی از کتابها، آموزشهای مختلف جنسی ذیل عنوان آموزشهای پزشکی، کاهش ساعات برخی دروس از جمله درس قرآن و اتفاقاتی از این دست از گوشه و کنار کشور و از مراکز آموزشی دایر در آنها به گوش میرسد که همگی خبر از اجرای چراغ خاموش این سند علیرغم نقشه راه روشن جهت تقابل با این سند دارد.
