

حالا شرایط عکس آن روزهاست. برانکو مدتهاست از آمارهای تیمش میگوید، از دوگانهاش در قهرمانی. ناراحت است که چرا انتقاد میکنند و این هیاهو برای چیست. میتوان تا حدی با برانکو همنوایی کرد. اینکه انتظار داشته باشد قدر زحماتش را بهتر بدانند یا اینکه شرایط تیمش را از نظر نیروی انسانی در نظر بگیرند. اما این همه داستان نیست. اینبار آمارها با برانکو هستند اما فوتبال چیز دیگری را نشان میدهد. اگر هوادار پرسپولیس آن روز بازی خوب را فدای نتیجه نکرد، امروز هم نباید در باد نتایج بخوابد و روند نگرانکننده تیم را نبیند و مهمترین مساله برای پرسپولیس و آینده آن این است که آیا نفر اول فنی تیم، مشکلات را میبیند یا نه و آیا چارهای برای آنها اندیشیده است؟
پرسپولیس این روزها به تیمی مشخصا روبه زوال میماند. چنددستگی آشکار است، مترجم تیم که اصولا باید نزدیکترین فرد به سرمربی باشد، ادبیاتی دربارهاش به کار میبرد زشت و حیرتانگیز. برانکو مشخصا با چند بازیکن مشکل دارد و حتی در موقع نیاز بازیشان نمیدهد. هواداران این وسط ماندهاند طرف چه کسی را بگیرند. از یک طرف مدیون برانکو هستند و در دیگرسو دل خوشی از ترکیبش ندارند. پرسپولیس دارد به فضای آن سالهای تیره نزدیک میشود. به روزهایی که تیم اول حاشیهها بود اما میان تیمهای بالای جدول جایی نداشت. تنها هوشیاری و دیدن مشکلات میتواند راه نجاتی باز کند.
* نویسنده : محمد هدایتی روزنامهنگار
