

درباره جنبش خلق و برنامههای این حزب برای آشنایی بیشتر مخاطبان ایرانی توضیح دهید.
جنبش خلق اواخر سال 99 میلادی تشکیل شد. هدف اساسی آن در وهله نخست در زمینه سیاسی تغییر نظام طایفهگری به نظامی دموکراتیک و عدالتمحور است. در زمینه اقتصادی و اجتماعی خواستار توزیع عادلانه غنیمتها و مناصب اجتماعی بر اساس شایستگی و نه طایفه و مذهب است. ما مخالف سرسخت پروژه صهیونیستی– آمریکایی در منطقه هستیم و تلاش میکنیم یک ائتلاف عربی جدید تشکیل دهیم که آرمان فلسطین را- که یک مساله مادر و اساسی در جهان عرب و اسلام است- فعال و میان امت عربی وحدت ایجاد کنیم. جنبش خلق با حزبا... در مساله سیاسی یا همان نزاع منطقه همنظر است، ولی در زمینه داخلی هر کدام روش و برنامههای خود را دارند و در زمینه استراتژیک با حزبا... یا هر گروه دیگری که خواستار مبارزه با رژیم صهیونیستی چه از طریق مسلحانه، چه مقاومت یا هر ابزار دیگری، موافق و همسو هستیم.
درباره انتخابات لبنان توضیح مختصری بدهید.
متاسفانه مناطق لبنان بر اساس طایفهگرایی و با توجه به منافع دولت تقسیمبندی شده است؛ گاهی این تقسیمبندی به شکلی است که به بروز جنگهای داخلی جدید دامن میزند. یکی از برجستهترین تقسیماتی که هم ناعادلانه و هم تحریکآمیز بود تقسیم شهر بیروت به دو حوزه بیروت یک و بیروت 2 بود. در حوزه انتخاباتی بیروت 2 که علاوه بر حزب ما جریان المستقبل حضور دارد، این حزب باعث بروز مشکلات زیادی در انتخابات شده است. این حزب هیچبرنامه خاصی ندارد و صرفا به سخنرانیهای تحریکآمیز میپردازد که به درگیریهای داخلی دامن میزند. بزرگترین دلیل این گفتهام سخنرانی نهاد المشنوق، وزیر کشور لبنان و نامزد انتخاباتی حزب جریان المستقبل است که به مردم گفته بود: «بدون در نظر گرفتن آنچه ارائه کردیم، باید ما را انتخاب کنید که اگر چنین نشود، بیروت به حسینیه تبدیل و حزبا... بر آن مسلط میشود.»
جنبش خلق برنامه مشخص و منظمی دارد؛ برنامه اول ما این است که در زمینه سیاسی دشمن واقعیمان را مشخص کنیم. در استراتژی دفاعی باید دشمنت را مشخص کنی تا بتوانی در برابر آن از کشورت دفاع کنی. در لبنان دولتی وجود ندارد که دشمنش را مشخص کند. هر مسئولی یک دشمن را برای خود ایجاد میکند و این امر بر جامعه لبنان تاثیر خطرناکی دارد. از نظر ما دشمن اول و آخر رژیم صهیونیستی است. برنامه دوم داشتن منابع تسلیحاتی متنوع است. وقتی دشمن ما رژیم صهیونیستی است، دولت نمیتواند برای تامین منابع تسلیحاتی خود به سمت کشوری برود که همپیمان دشمنش است، بنابراین سلاحی که آمریکا به لبنان میدهد، قابل استفاده برای دفاع از خود نیست و بسیار ضعیف است. ما در این برنامه خواستار ایجاد تنوع در منابع تسلیحاتی هستیم تا به کشوری تبدیل شویم که قادر است از خاک خود در برابر تجاوزات دشمن دفاع کند. در موضوع مقاومت کشوری وجود ندارد که بخواهد مقاومتش را خلع سلاح بکند و آن را به حاشیه ببرد. مقاومتی که پیروزیهای قابل تقدیری را برای آن رقم زده است.
در زمینه فساد مالی بدهی لبنان در حال حاضر به حدود 100 میلیارد دلار رسیده که معادل 220 درصد تولید داخلی است. ما معتقدیم که این بدهی نتیجه فساد است و برای اینکه بتوانیم این بدهی را پس دهیم اولا خواستار تاسیس دادگاه مخصوصی هستیم که تمام مصونیتها در مقابل آن ساقط شود. از سال 91 میلادی تا به امروز تاکید میکنیم درصورتی که این مساله به صورت جدی انجام گیرد اموال سرقتشده به خزانه کشور باز خواهد گشت و حتی بدهی کل کشور داده میشود و حتی مبالغی نیز اضافه میآید. در زمینه سیاستهای اقتصادی از سال 98 میلادی تقریبا کشور اقتصاد تکبعدی را برای تامین مالی به کار گرفته است؛ اقتصادی که فقط اموال را منتقل میکند، ولی چیزی را تولید نمیکند. این سیاست، سیاست مخرب سازماندهی شده بود که بخش صنعتی و کشاورزی این کشور را هدف قرار داده بود تا ما را به کشوری وابسته تبدیل کند. این سیاست نیز از سوی هیات صهیونیستی پس از توافقنامه صلح ارائه شده و برای هر کدام از کشورهای عربی مسئولیتی تعیین کرده بود که از جمله آن تخریب بخشهای تولیدی در لبنان بود. ما معتقدیم که دولت کنونی لبنان چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم برای تخریب و تضعیف بخشهای تولیدی این کشور با رژیم صهیونیستی همدست است تا کشوری را که با تجاوز نظامی و جنگ داخلی سقوط نکرد از طریق گرسنه کردن ملتش ساقط کند.
اسرائیل برای رسیدن به منافع خود چگونه در انتخابات لبنان دخالت میکند؟ سید حسن نصرا... در یک سخنرانی اعلام کرد که جنگ میان لبنان و رژیم صهیونیستی جنگ «انرژی» است. آیا نزاع شکلگرفته فقط برای انرژی است؟
افراد و احزاب زیادی در لبنان هستند که دانسته یا ندانسته به نفع پروژه صهیونیستی در منطقه گام برمیدارند. جنگ میان لبنان و رژیم صهیونیستی فقط درباره گاز نیست، بلکه جنگ علیه وجود رژیم صهیونیستی در منطقه است. تاسیس این رژیم با این هدف بود که به دور از استعمار و استعمارگری، رژیمی باشد که مانع پیشرفت منطقه و وحدت عربها شود و آن را به کشورهای کوچک و احزاب کوچکی تبدیل کند که فقط دغدغه آنها وابستگیهای فرقهای و مذهبی باشد. البته که گاز خود یکی از موضوعات نزاع و درگیری است، اما موضوع اصلی و اساسی نیست. ماهیت جنگ وجود این رژیم غاصب است. مسالهای که در لبنان در حال اتفاق افتادن است این است که به شکلی برای عادیسازی مساله فلسطین و به حاشیه راندن آن تبلیغ میشود. برخی نامزدهای انتخابات به مردم میگویند که مساله فلسطین به ما ارتباطی ندارد و نزاع بر سر چند متر زمین است که این امر به ما مربوط نمیشود، اما چیزی که ما به مردم میگوییم کاملا خلاف این ادعاست. پا پس کشیدن از فلسطین و آرمان فلسطین، مساله خطرناکی است. متاسفانه شاهدیم که دولت در لبنان میخواهد سیاست دفاعی ایجاد کند، بدون اینکه دشمنش را تعیین کند. در واقع جنگ استراتژیک در لبنان امروز با کسی است که به نفع رژیم صهیونیستی عمل میکند و حامی مقاومت مسلح یا غیرمسلح است.
اخیرا خبرها و گزارشهای زیادی درباره نقض قوانین انتخابات، دادن رشوه و تخلفات دیگری منتشر شده که توسط حزب المستقبل در منطقه شمال لبنان برای خرید رای صورت گرفته است. آیا قانونی نیست که با این تخلفات مقابله کند؟
در واقع دادن رشوه و سخنرانیهای تحریکآمیز و مخرب به روشی برای حزب المستقبل تبدیل شده است تا از این طریق بتواند بر افکار عمومی آن منطقه تاثیر بگذارد و از این طریق رای آنها را به نفع خود برگرداند. بهعنوان مثال این حزب در روزهای نخست تبلیغات، یک میلیارد و 50 میلیون دلار هزینه کرد. آیا عاقلانه است کشوری که بیش از 60 درصد مردمش زیر خط فقر هستند هزینههای انتخاباتش به این رقم برسد؟! اگر قانونی داشتیم که با این هزینههای سرسامآور مقابله و این مبالغ را مصادره و آن را به نفع مردم خرج میکرد، بسیاری از مشکلات کشور حل میشد. قانون وجود دارد، ولی در این کشور قوانین فقط تنظیم و نوشته میشود تا دولتمردان مدعی شوند قانونی هم دارند و میبینیم کسانی که این قانون را نقض میکنند افرادی هستند که در بطن دولتند و خود باید برای اعمال قانون حریصتر از دیگران باشند، اما قانون برای آنها تغییر میکند و دستکاری میشود.
چندی پیش مطلبی درباره دخالت آشکار امارات در انتخابات لبنان بهویژه در منطقه بقاع منتشر شد. چه کشورهایی تلاش میکنند در انتخابات دخالت کنند؟
تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس از طریق حمایت مالی یا راههای دیگر در انتخابات لبنان دخالت میکنند. البته این کشورها حامی احزاب و افرادی هستند که مساله دشمنی با رژیم صهیونیستی و آرمان فلسطین را بیاساس و نادرست جلوه میدهند. این مساله هم برای این است که از کشورهای عربی خواسته شده یک توافقنامه تسلیم شدن در برابر رژیم صهیونیستی را امضا کنند؛ بنابراین بسیار طبیعی است که تلاش میکنند به هر مقاومتی- نهفقط حزبا... علیه دشمن واقعی یعنی رژیم صهیونیستی- ضربه بزنند. این امر یک مبارزه سازماندهی شده است که با هر کس که رژیم صهیونیستی را یک دشمن تلقی میکند، مقابله کنند. این کشورها تلاش میکنند برای احزاب و اشخاصی تبلیغ کنند که معتقدند آرمان فلسطین و مساله آن به لبنان هیچارتباطی ندارد. حتی در سطح فرهنگی اخیرا شاهد بودیم که خیابانی در بیروت را به نام ملک سلمان، پادشاه عربستان نامگذاری کردهاند. این خود یک مبارزه با تاریخ مقاومت این کشور است که تلاش میکند در منطقه شمال بیروت هیچ اسم و نشانهای از مقاومت وجود نداشته باشد و کمکم آن را از اذهان عمومی پاک کنند. دریغ از اینکه ما در نقطه مرکزی جنگ عربها با رژیم صهیونیستی هستیم و به هیچعنوان هیچگونه حلوفصلی را که منجر به تقسیم زمینها میان رژیم صهیونیستی و فلسطینیها میشود، قبول نمیکنیم و خواستار بازگشت تمام و کمال همه زمینهای فلسطین و کشورهای عربی به عربها هستیم.
