درباره از راه رسیدن موج دوم پشیمانی سلبریتی‌ها

حالا باید سلبریتی‌هایی را که در زمان انتخابات تصاویرشان با لاک و شال بنفش در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شد، جدی‌ترین قربانی‌های سیاسی پرستیژ آزادی‌خواهی دانست.

  • ۱۳۹۷-۰۱-۲۹ - ۱۲:۳۵
  • 00
درباره از راه رسیدن موج دوم پشیمانی سلبریتی‌ها

بحرانِ درک بحرانِ پشیمان‌ها

بحرانِ درک بحرانِ پشیمان‌ها
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «پشیمانیم!» این را خیلی از حامیان دیروز رئیس‌جمهوری می‌گویند. ماجرای سلبریتی‌ها اما در میان آنها حکایت دیگری است؛ کسانی که روزی در ستاد‌های انتخاباتی روحانی صف کشیده بودند و به‌واسطه محبوبیت‌شان، مردم را به انتخاب کاندیدای محبوب خود دعوت می‌کردند. هرچه باشد درست یا غلط سلبریتی‌ها الگوی بخش‌هایی از جامعه‌اند و حرف‌شان خریدار دارد.

حالا وضعیت اقتصادی و اجـــتمـــاعـــی کــــشــــور و ناکارآمدی‌های موجود از یک‌سو و فراموشی وعده‌ها از سوی دیگر، آش را آنقدر شور کرده که صدای حامیان «بچه‌ معروف» روحانی هم درآمده و یکی‌یکی به ‌صرافت عذرخواهی از طرفداران‌شان بابت رای جمع کردن برای کاندیدای مطلوب‌شان افتاده‌اند. حمید فرخ‌نژاد با کنار هم قرار دادن تصاویری از یک اسکناس یک دلاری و یک اسکناس 5000 تومانی نوشت:‌ «علی برکت‌ا...، به این میگن عزت اقتصادی، برسد به دست رئیس‌جمهور محترم!»

محمدعلی آهنگران هم که با مواضع خاص گاه و بی‌گاهش حسابی دل از هوادارانش برده بود، توییت کرد: «در ایام انتخابات و در سخنرانی‌ها به مخاطبان می‌گفتم برای اینکه رخدادهای تلخی نظیر بالارفتن یک‌شبه قیمت ارز و سکه در دوره احمدی‌نژاد تکرار نشود به روحانی رای دهید چون دولت او دولت ثبات است، امروز با دیدن دلار ۵۷۰۰ تومانی با صراحت بابت این بخش از سخنانم عذرخواهی و استغفار می‌کنم.»

 سلبریتی‌های پشیمان، تاثیری در رای‌آوری روحانی نداشتند

مواردی از این دست البته یکی دوتا نیستند و ذکرشان از حوصله این مقال خارج است. واکنش‌ها اما به این اعتراضات در نوع خود جالب توجه به نظر می‌رسد. برخی معتقدند اینکه سلبریتی‌ها خود را با نخبگان سیاسی در یک کفه ترازو گذاشته و گمان می‌کنند نقش بی‌بدیلی در رای‌آوری حسن روحانی ایفا کرده‌اند، دچار اشتباهی مهلک هستند. براساس این نگاه  سلبریتی‌ها اساسا تاثیرگذاری چندانی در رای‌آوری روحانی نداشته‌اند و پشیمانی امروز آنها هم موضوعیت چندانی ندارد. محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات دراین‌باره می‌گوید هرچند این گروه در دوران انتخابات تلاش‌هایی کرده‌‌اند و حرف‌هایشان نیز در حد خودشان موثر بوده است، اما این‌طور نیست که سلبریتی‌ها قادر باشند جهت جامعه را تعیین کنند. به گفته او، ما باید توقعات خود را از آنها مدیریت کنیم و نباید از این گروه به‌اندازه یک تحلیلگر سیاسی یا یک کنشگر سیاسی انتظار داشته باشیم. ابطحی انتقادهای ســـلــــبــریتی‌ها را هـــــم بـــه‌پــــای احـسـاسـاتـی‌بودن آنها گذاشته و مدعی شده این جماعت به این خاطر که حساس هستند و ذات هنرمند حساس است، از بعضی اتفاقات گلایه دارند.

روزنامه «شــــــرق» هــــــم روز گذشته با بیانی غیرمحترمانه، ســـلــبــریــتـی‌هــا را به جو‌گیری و سیاست‌ناشناسی متهم کرده و در این خـــــصـوص نوشته سوالی که این عده به آن پاسخ نمی‌دهند یا نمی‌توانند بدهند یا اصلا به مخیله‌شان هم خطور نمی‌کند این است که اگر به انتخابات سال ٩٦ بازگردیم آیا گزینه بهتری به‌جز روحانی اصلا وجود داشت که به او رای دهیم که حالا از رای‌ندادن به او پشیمان شویم؟ این پشیمانی زمانی  درخور تامل است که در برابرش یک آلترناتیو هم موجود باشد. این روزنامه دو آلترناتیو موجود در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته را ابراهیم رئیسی و تحریم دانسته و ضمن تلاش برای بازتولید فضای سلبی آن روزها، تصریح کرده هر دوی این گزینه‌ها درنهایت باز به رئیسی می‌رسیدند. کسی که خاستگاه، گفتمان، حامیان و برنامه‌هایش آن چیزی نبود که سلبریتی‌ها می‌خواستند.

 کار از جایی دیگر آب می‌خورد

استدلالی که البته بخشی از آن پر بی‌راه هم نیست. هرچه باشد نباید فراموش کرد که نمی‌توان همه گلایه‌گذاری‌های اشاره‌شده در سطور ابتدایی این گزارش را به‌پای غصه معیشت و نداری مردم نوشت. ریشه نارضایتی‌ها از جایی دیگر هم آب می‌خورد. در دو انتخابات 92 و 96 مهم‌ترین یا لااقل یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های بدنه رای‌ساز روحانی، مساله آزادی‌های اجتماعی بود و این بدنه دقیقا با نگاهی سلبی همراه روحانی شدند؛ نگاهی که بیش از تکیه بر وجوه آزادی‌خواهانه و غیرامنیتی روحانی –که از قضا قرینه‌ چندانی هم در عالم واقع نداشت- برمبنای رقیب‌هراسی استوار بود. حالا برای این قشر اتفاق ناخوشایندی افتاده؛ ناراحتی‌ها و دل‌نگرانی‌های آنها با برخوردهایی تند مواجه شده و ابراز نظر متفاوت‌شان، خیلی‌ها را بر آشفته کرده است. برخی حتی آنها را به جریان رقیب و منتقدان دولت هم نسبت می‌دهند؛ جریانی که اتفاقا سلبریتی‌ها به میدان آمده بودند که مردم را از رای دادن به نمایندگان آن پرهیز دهند. این البته بار اولی نیست که این طیف با برخوردهای چکشی مواجه می‌شوند.

 دسیسه‌گر نادان، سیاست‌ناشناس و...

چندماه پیش که در پنجمین سال ریاست‌جمهوری روحانی، برای نخستین‌بار کمپین پشیمانی شکل گرفته بود، محمد خاتمی در اظهاراتی بی‌سابقه از جهت ادبیات گفت: «این موج تخریبی به وجود آمده را هدفمند و دسیسه‌ای برنامه‌ریزی‌شده برای مایوس‌کردن مردم می‌دانیم.» رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی نیز پشیمانی از رای به روحانی را نشانه نادانی و بی‌منطقی دانست.

حالا به نظر می‌رسد سلبریتی‌ها که تلاش دارند نقش بلندگوی صدای اعتراضی جامعه را ایفا کنند، زین پس باید منتظر تعابیر از این درشت‌تر هم باشند. هرچه باشد حالا آنها هم به جرگه منتقدان دولتی پیوسته‌اند که اتفاقا رئیس آن هم نشان داده میانه خوبی با منتقدان ندارد. با این وصف اگر دیروز فقط به منتقدان توهین می‌شد حالا سلبریتی‌ها هم از این توهین‌ها در امان نیستند.

 آزادی‌خواهی از تلگرام تا رفع حصر

گذشته از اینها، مواجهه ناامیدکننده رسانه‌های اصلاح‌طلب با سلبریتی‌های پشیمان کم بود، اظهارات دو روز پیش فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی مبنی‌بر دستور سه‌ماه پیش رئیس‌جمهور جهت خروج کشور از تلگرام هم اتفاق دیگری است که خیلی از ژست‌های آزادی‌خواهانه را بر باد می‌دهد. به گفته فیروزآبادی، «اقدامات وسیعی بنا به دستور رئیس‌جمهور در دی‌ماه ۹۶ انجام شد که فرمودند کشور باید از پیام‌رسان غالب (تلگرام) خارج شود.»

این در شرایطی است که در هفته‌های گذشته، تلگرام از سوی برخی به‌عنوان یکی از دستاورد‌های دولت روحانی برشمرده می‌شد. با این وصف به نظر می‌رسد از همین حالا باید منتظر تبعات مخرب مواجهه غیرصادقانه با انتظارات اجتماعی در حوزه تلگرام بود.

 روحانی در رفع حصر جدی نیست

اتفاقات ناخوشایند بدنه حامی دولت اما این روزها انگار تمامی ندارد. صحبت‌های حسین کروبی درباره بی‌توجهی روحانی به حصر و خودداری از پیگیری موثر این ماجرا، سومین مصداقی بود که در یک هفته گذشته بدجور در تعارض با گفتمان آزادی‌خواهانه روزهای منتهی به انتخابات 96 قرار می‌گرفت. به گفته فرزند مهدی کروبی، «روسای مجلس و قوه‌قضائیه در جلسه با کمیته رفع حصر مجلس، بر حل مساله تاکید کرده‌اند اما حسن روحانی هنوز وقت ملاقات هم نداده است!» مشابه این اظهارات در اخبار منتشرشده از دیدار نوروزی ناطق‌نوری، خاتمی و جهانگیری با روحانی هم به چشم می‌خورد؛ دیداری که رئیس دولت اصلاحات در آن صراحتا از رئیس‌جمهور پرسیده بود به‌عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی چرا به‌طور جدی این موضوع را پیگیری نمی‌کند؟ مطالبه‌ای که به‌خاطر بی‌پاسخ ماندن آن کمتر از دو هفته بعد با ادبیاتی تندتر و این‌بار در جمعی غیرخصوصی مطرح شد و خاتمی به صراحت گفت که «وقتی آقای رئیس‌جمهور وعده‌هایی می‌دهد که عملی نمی‌شود یا خدای ناکرده خلافش رخ می‌دهد، مشکل ایجاد می‌شود. اگر گفته می‌شود حصر باید از بین برود، پس باید به این وعده عمل کرد.»

مجموع این شرایط حالا نشان می‌دهد دمیدن در شیپور آزادی‌خواهی بیشتر جنبه انتخاباتی و به بیان دقیق‌تر تبلیغاتی داشته و مسائلی از این دست در صحنه عمل، جایی در میان دغدغه‌های واقعی جناب روحانی ندارند. با این وصف حالا باید سلبریتی‌هایی را که در زمان انتخابات تصاویرشان با لاک و شال بنفش در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شد، جدی‌ترین قربانی‌های سیاسی پرستیژ آزادی‌خواهی دانست.

 

* نویسنده : محمد جعفری روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران