
برانکو تیمی آشفته و خلع سلاح شده را به میدان فرستاد. تیمی که آشکارا ناتوان از نفوذ در لایههای دفاعی استقلال بود. تیمی که حتی یک نفر شوتزن نداشت، ارسالکننده خوب نداشت، پاسور خوب نداشت. عجیب بود پرسپولیس روز دربی. پرسپولیس باید سریعتر به پا خیزد، بحران در فوتبال ایران نزدیکتر از آن چیزی است که فکر میکنیم.
عجیب بود پرسپولیس روز دربی

بهترین اصطلاح برای پرسپولیس در روز دربی «سردرگمی» است. پس از نزدیک به سه سال بازی با دو مهاجم، پرسپولیس به یکباره و از دیدار قبل، بازی کردن با یک مهاجم را آزمایش کرد. از مربی اصولگرایی چون برانکو، که چندان قائل به تغییرات ناگهانی نیست این تغییر بعید بود. آن هم در حالی که تیم بهویژه در فاز تهاجمی برای چنین سیستمی توجیه نشده است. شرح وظایف و چگونگی به گردش درآوردن توپ و نزدیکی به دروازه حریف هم مشخص نبود. در نتیجه این سردرگمی و آشفتگی، بازیکنان تهاجمی پرسپولیس ضعیفترین نمایش خود را ارائه کردند. وحید امیری بسیار پراشتباه بود، بازیکنانی که در ماههای اخیر عملکرد خوبش نتیجهگیری پرسپولیس را کم و بیش تضمین میکرد. فرشاد احمدزاده عملا از انجام حتی یک حرکت مثبت هم قاصر بود و بشار رسنی که برای اولین بار پشت مهاجم قرار گرفته بود هم به همین ترتیب. در نتیجه عملا توپی نمیتوانست به علیپور برسد. اما مشکل پرسپولیس فراتر از این حرفهاست.
پرسپولیس کمربند میانی را در نیمه اول کاملا به حریف واگذار کرده بود. ربیعخواه و کامیابینیا آشکارا چند سطح پایینتر از خط هافبک استقلال بودند. بازیخوانی ضعیف، دادن فضاها به حریف و ناتوانی در طرحریزی و بازیسازی آنها را به کسانی بدل کرد که صرفا راه میروند. برانکو در نیمه دوم با تغییراتی موازنه را عوض کرد، اما سوال این است آیا هنوز برای برانکو مسجل نشده است که ربیعخواه آن بازیکنی نیست که بتواند خیال تیم را از بابت میانه میدان راحت کند؟ این شیوه بازی با این بازیکنان یک انتحار تمامعیار بود. فاکتورهای دیگر را برای این بازیکنان میتوان برشمرد. در تمام فصل نه ربیعخواه و نه کامیابینیا شوتزن نشان ندادهاند، در پاسهای بلند و تعویض منطقه بازی ناتوانند، در پاسهای پیاپی و نزدیک، چیزی که اصطلاحا بازیهای کوچک خوانده میشوند توانا نیستند. مخاطرات این خط هافبک با لحاظ کردن وضعیت دفاعهای کناری بیشتر هم میشود. اینجا میتوان کمی از آمارها کمک گرفت.
حسین ماهینی دفاع راست پرسپولیس در دو فصل اخیر چه نقش معناداری در حملات پرسپولیس داشته است و چند پاس گل داده است؟ خیلی کم. ماهینی بینهایت معمولی بازی میکند، توانایی عبور از بازیکن مستقیم را ندارد، خوب سانتر میکند، اما اساسا در موقعیت سانتر چندانی قرار نمیگیرد. این است که سمت راست پرسپولیس بهویژه در نیمه اول بسیار خنثی و کمتحرک بود. برانکو در نیمه دوم محرمی را به بازی آورد، اما این کار خوب را با اشتباهی دیگر تکمیل کرد. فرستادن ماهینی به مرکز زمین، اشتباهی که فصل گذشته مقابل استقلال مرتکب شد و نتیجهاش را هم دید. در سمت چپ انصاری، که در بازیهای قبل زوج خوبی را با وحید امیری تشکیل داده بودند مقهور بازی درخشان وریا غفوری بود. استقلالیها که میدانستند نقطه قوت پرسپولیس سمت چپ است بسیار با فشار و پرسینگ بازی کردند و عملا نه اجازه نفوذ دادند و نه ارسال.
نکته شاید مهمتر این است که آمارها میگفت مهمترین نقطهضعف استقلال توپهای ارسالی از جناحین بهویژه روی ضربات ایستگاهی است. در بازیهای قبل، در بازی با الریان و فولاد، دروازه استقلال از این طریق باز شده بود. اما پرسپولیس در ترکیبش فاقد بازیکنی بود که توانایی ارسال مناسب توپ را داشته باشد. امیری که خود اتفاقا خوب سر میزند چندبار ضربات را ارسال کرد، آن هم بسیار بد، بشار رسن هم نشان داده که ارسالکننده خوبی نیست. در حالی که پرسپولیس احمد نورالهی را داشت، کسی که با ورودش چند ارسال خطرناک انجام داد.
برانکو تیمی آشفته و خلع سلاح شده را به میدان فرستاد. تیمی که آشکارا ناتوان از نفوذ در لایههای دفاعی استقلال بود. تیمی که حتی یک نفر شوتزن نداشت، ارسالکننده خوب نداشت، پاسور خوب نداشت. عجیب بود پرسپولیس روز دربی. پرسپولیس باید سریعتر به پا خیزد، بحران در فوتبال ایران نزدیکتر از آن چیزی است که فکر میکنیم.
* نویسنده : محمد هدایتی روزنامهنگار
