

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جمعه گذشته جمعـــــــی از کارگــران شرکت گـــروه ملـی فولاد کــه مــاهها حقوق و مزایای خود را دریافت نکردهاند، به مصلای نمازجمعه اهواز آمدند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.
سبک اعتراضات این عزیزان و عکسالعمل امامجمعه پیامهای متفاوتی داشت و از جهات مختلفی قابل تحلیل است.
اول اینکه پناه بردن این کارگران به نمازجمعه پیام مهمی داشت. اینکه قشر ستمدیدهای که حقش ضایع شده امید به شنیده شدن صدایش در مراسم منتسب به حاکمیت دارد اتفاق مثبتی است. اعتراضات هدفی غیر از خواست صنفی نداشت و قرار نیست از بستر این اعتراضات هدف دوم سیاسی شکل بگیرد. عکسالعمل مثبت امامجمعه موقت اهواز مکمل این ماجرا بود. او ضمن همدردی با کارگران از دولت و مسئولان مربوطه خواست هرچه سریعتر نسبت به رفع مشکل این کارگران اقدامات لازم را انجام دهند. جلسات مستمر وی با این کارگران قبل از نمازجمعه هم نشان میدهد این حرف دیپلماتیک و رسمی نیست و در حال پیگیری است. نگارنده معتقد است اقشار مختلف مردم باید حس کنند نمازجمعه تکرار مکررات نیست و میتواند جدیترین محل برای طرح مطالبات بحق مردم باشد.
دوم اینکه ما با سبک جدید اعتراضات صحیح مواجه هستیم که اجازه هیچگونه سوءاستفاده به دشمنان نمیدهد. این فکر غلط که اعتراض به هر شکلی ولو صنفی، یک چالش امنیت ملی است معمولا به دلیل سبک غلط اعتراضات و تند شدن شعارها و بهرهگیری گروهکها از بستر تظاهراتها تشدید میشد. مسئولان مصداقهای زیادی از سیاسیشدن اعتراضات و ادله ملموسی برای مقابله با آن داشتند و ستمدیدهها نیز نمونههای زیادی از برخورد غلط امنیتی داشتند. این دور باطل به دلیل عدم درک و تمییز قائل شدن اعتراضات درست و نادرست توسط مسئولان و نشناختن روش صحیح اعتراض توسط افرادی که حقشان پایمال شده همواره این دو گروه را نسبت به هم مشکوک کرده بود که اتفاق اخیر به شرط پایان خوشش، میتواند مقدمهای برای اصلاح رفتارهای غلط گذشته باشد.
سوم اینکه متاسفانه رسانهها طی سالهای اخیر برخورد منصفانهای با پدیده اعتراضات برحق کارگران و ستمدیدگان نداشتند. صیدگیری سیاسی از این ماجراها له یا علیه جناحهای سیاسی بهواسطه اخبار اعتراضات نهتنها کمکی به این ستمدیدگان نکرد بلکه اصل اتفاق را پیچیدهتر کرد. ماجرای معدن یورت، کارگران آذرآب و هپکو، کیانکرد، آلومینیومسازی المهدی و... نمونههای بارزی هستند که بسیاری از رسانهها بهجای پیدا کردن سرنخ مشکلات، گرفتار کلاف سردرگم سیاست شدند.
نکته چهارم موج مثبتی است که بین ائمهجمعه درباره بازگشت به امر اجتماع به وجود آمده است. رفتارهای مثبت و مردمی حجتالاسلام آلهاشم، نماینده ولیفقیه و امامجمعه تبریز و دستور او برای برداشتن نردههای بین مسئولان و مردم در نمازجمعه، نوع تعامل مثبت او با قشرهای مختلف مردم و همنشینی و همصحبت شدن با دانشجوها در خوابگاه و شنیدن و پیگیری مشکلات مردم، زندگی کردن حجتالاسلام فاطمینسب، امامجمعه سرپل ذهاب در چادر و لمس مشکلات مردم زلزلهزده و همچنین رفتار اخیر و مثبت حجتالاسلام حاجتی در شنیدن و پیگیری مشکلات کارگران معترض اهوازی نوید تعامل جدی و جدیدی بین مردم و حاکمیت با واسطهگری ائمهجمعه میدهد. موج این رفتارهای مثبت روزبهروز در استانهای دیگر هم دیده میشود و یکی از بسترهای بهشدت رسمی و کمانعطاف منتسب به نظام در حال تبدیل شدن به نقطه مثبت و قابل اتکای این روزها شده است. این اراده جمعی مثبت در حالی است که در گذشته شاهد بودیم بعضی از ائمهجمعه با پرخاش معترضان کارگر را از نمازجمعه اخراج میکردند و میگفتند حق با هر کسی هست به من چه ربطی دارد! اینجاست که باید گفت این کجا و آن کجا.
پنجمین نکته این است که بقیه دستگاههای نظامی و امنیتی هم بحق در چند وقت اخیر رفتارهای عاقلانهتری با معترضان داشتند. مجموعه مطالبات صنفی معمولا با هدایت پلیس و بدون هیچ مشکلی انجام شد. بماند که ارادهای برای حل مشکلات بود یا خیر؛ اما این سیاستگذاری باعث میشود مردم راحتتر بتوانند مطالبات صنفی و اقتصادی خود را انجام دهند و با هوشیاری جلوی سوءاستفاده سیاسی دشمنان را نیز بگیرند. اگر مردم که خواست جدی و واقعی دارند به میدان بیایند دیگر نمیگذارند چند عنصر مشکوک سریعا شعارها را تند و سیاسی کنند. این فهم و اطمینان دوسویه با شکلهای صحیح خواستهای اجتماعی نظیر خواست کارگران اهوازی قابل ارائه است.
از نظر نگارنده کارگران اهوازی در حد وسع خود رفتار درست و صحیحی برای رساندن صدای اعتراضات به مسئولان داشتند، امامجمعه موقت اهواز هم در انتقال این پیام براساس آنچه دیدیم خوب عمل کرد، فقط میماند حل این مشکل توسط مسئولان تا این الگوی خوب، پایان خوبی نیز داشته باشد. ما منتظر میمانیم.
