

چند روزی بود که تبوتاب این حرکات پراکنده و به اصطلاح اعتراضی خوابیده بود و نه در مشهد دختر چادری روی پست برق- مخابرات ایستاد و نه روبهروی شیرینی فرانسه، دختر دیگری سبک زیست فرانسوی را برگزید و روی پست برق- مخابرات رفت. اما اینبار باز هم تصویر آن جایگاه همیشگی، همان پست برق- مخابرات تقاطع خیابان وصال و انقلاب در فضای مجازی منتشر شد؛ تصویر یک جوان جوشکار در حال جوش دادن یک سطح شیبدار روی پست برق برای اینکه جلوی ایستادن این دختران به اصطلاح معترض روی آنها را بگیرد، به سرعت در حال انتشار بود و جمعیت کثیری بهتزده از چنین اقدامی. عدهای تند و تیز به حاکمیت تاختند و عدهای نیز به طنز مسئولان را دستمایه اعتراضات خود کردند. این حرکت و امثال این نوع برخوردها آنقدر سادهانگارانه و سهلاندیشانه بود که بسیاری از ما همانند آن را شاید در دوران دبستان و درگیری بر سر مالکیت میز و نیمکت تجربه کرده بودیم. یک خط از وسط میکشیدیم که کسی این طرفتر نیاید که اگر بیاید... مثال حرکت دیروز که آخر هم مشخص نشد چه کسی آن را انجام داده و هیچ شخص و نهادی نیز آن را گردن نمیگیرد، این دوستان شاید تنها مکان ایستادن و به اصطلاح اعتراض مدنی این دختران را پست برق- مخابرات دیدهاند و آن دختر مازندرانی را که روی نیمکت و آن یکی را که روی تکه سنگ و... ایستاده بودند، ندیدند و مشاهدات آنها محدود به همین تقاطع خیابان وصال و انقلاب، روبهروی شیرینی فرانسه بود.
سوای این افراد بسیاری از دانشجویان انقلابی نیز نسبت به این جریان، واکنش نشان دادند و نسبت به آن اعلام برائت کردند و عدهای با خشم و برخی دیگر با طنازی آن را ماحصل ساعتها فکر و تلاش نهادهای فرهنگی دانستند.
بعد از این ماجرا که شاید جرقه آتشبازی مختصر همان دختران بیحجاب را دوباره زد، پنجشنبه بعدازظهر، یک دختر جوان کمی این طرفتر از جای همیشگی، روبهروی شیرینی فرانسه، روی یک سطح مرتفع رفت و مثل همان قبلیها حجاب بر سر چوب کرد. نیروی انتظامی بر حسب وظیفه در آنجا حاضر شد. ما آنجا نبودیم، عدهای بودند و در همین فیلمبرداریهای مردمی و مات و مبهوت ماندنهای اجتماعی، دو فیلم با تفاوت زمانی چند ثانیه، یکی بیشتر و یکی کمتر در فضای مجازی منتشر شد. در اولی شخصی پس از خواهشهای چندباره و بیان اخلال نظم عمومی بهعنوان تخلف دختر چوب به دست و بیحجاب، از بلندی بالا میرود و دختر را هل میدهد، در دومی اما همان صحنه هل دادن، بیپسوپیش منتشر میشود. در هر دوی آنها اما هم میشود پلیس را دوست داشت و تشکر کرد و هم میشود نقد کرد و حرکت نادرست یک شخص یا یک مامور را که به پای کلیت نظام نوشته شد، جور دیگری نگریست. برخی از افراد به دنبال این هستند که یک کار اشتباه را به کلیت حاکمیت بسط دهند و آن را به پای کل نظام بنویسند تا از این آب گلآلودی که خود درست کردهاند، بهره خود را ببرند. آنها خوشحال از اتفاقات پیشآمده و پازلی که برای آن چیده شده است از آن به نحو احسن بهره میبرند تا بتوانند از یک اشتباه پروژه رسانهای خود را پیش برند.
یک کاریکاتور در همین وانفسا در فضای مجازی منتشر شد که در آن وقتی مجرمی درحال گردنکشی بود هیچ ذرهبین و نظارتی، حتی مردمی وجود نداشت و وقتی پلیس شروع به برخورد با مجرم کرد، تعداد زیادی با تلفن همراه شروع به تصویربرداری کردند و آن لحظات ثبت شد. کاریکاتوری که نه برای تطهیر، بلکه تحلیل رفتار نیروهای انتظامی میتواند قابل تامل باشد. دختری، در حال ارتکاب به عملی خارج از عرف و قانون، روی یک بلندی ایستاده و مردم هم، مانند بسیاری دیگر از این چنین اتفاقاتی او را دوره کردهاند و منتظرند تا چیزی را ثبت و به نام خودشان در فضای مجازی منتشر کنند. با هر مجوزی و بر مبنای هر قانونی، آن چیزی که باید مورد توجه باشد رفتار سنجیده و آمیخته با صبری است که بعد از گفتوگو بین متخلف و مامور دیده نمیشود و دختر بیحجاب به پایین پرت میشود و همین حرکت، تقطیع شده، بیپسوپیش، به یکی از پر بازدیدترین فیلمهای رسانههای مجازی در یک روز تبدیل میشود و ترکش تمام انتقاداتی که بحق یا ناحق از آن میشود، پیکره کلیت نظام را هدف میگیرد.
ساده میتوان گفت که برخورد به ظاهر خشن یک مامور انتظامی، بیمصلحتاندیشی، در برابر یک حرکت اقلیت کوچک اما پرمدعا، نتیجهای جز تقویت و شعلهورکردن آن ندارد. براساس شنیدهها و گفتهها نمایش دختران خیابان انقلاب یک حرکت سازماندهی شده از سوی برخی از افراد است اما این حرکت برگرفته از نظرات کل جامعه نبوده و نیست و به حتم باید با افرادی که اجراکننده فرامین دستور دیگران و اقدامات خلاف شرع و عرف هستند، برخورد قانونی شود اما برخورد با بیقانونی به صورت غیرقانونی درست نیست؛ چراکه جامعه جوان و شبههدار این روزها در نحله فکری خود سوالات زیادی دارد که نیازمند برخورد اقناعی با آنهاست، ماموران و مسئولان به جای برخورد قهری، ساخت سطح شیبدار، توسعه و ترویج فرهنگ صحیح را بیاموزند. تقاطع خیابان وصال و انقلاب، همان تقاطع همیشگی و پست برق- مخابرات، همان پست برق- مخابرات خواهد ماند.
* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامهنگار
