

«ابراهیم کارخانهای»، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «فرهیختگان» اظهار داشت: «در تنظیم معاهدات بینالمللی قدرتهای بزرگ نقش اصلی را دارند و در عمل این معاهدات بینالمللی که پایهگذاران آن کشورها و قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا هستند، در جهت منافع این قدرتها است تا بتوانند بهعنوان یک اهرم در جهت حفظ منافع خود و تسلط بر دیگر کشورها استفاده شوند. بهعنوان مثال، بعد از بهکارگیری سلاح هستهای در جنگ جهانی دوم در سال 1968 معاهده NPT توسط قدرتهای بزرگ تنظیم شد، بهگونهای که دیگر هیچ کشوری نتواند به این سلاح دست یابد و تنها همین پنج کشور از این سلاح استفاده کنند و کشورهای دیگر از دسترسی به آن منع شدند. راههای نظارت بر دیگر کشورها در عدم دستیابی به سلاح هستهای در NPT آمد، بنابراین این کشورها بهویژه آمریکا از NPT بهعنوان اهرمی برای کنترل دستیابی دیگر کشورها به فناوری هستهای استفاده کردند.»
رئیس کمیته هستهای مجلس نهم در ادامه افزود: «معاهدات دیگر هم به همین صورت است. بهعنوان مثال پایهگذاران قرارداد NPTCR یا رژیم کنترل فناوری موشکی همان کشورها و قدرتهای بزرگ هستند و عضوگیری کردند که بتوانند برنامههای موشکی دیگر کشورها را تحت نظارت و کنترل خود درآورند. پایهگذاران FATF هفت کشور G7 بودند و در قالب یک گروه ویژه اقدام مالی برنامهریزی کردند که مبادلات بانکی و مالی تمامی کشورها را تحت کنترل خود داشته باشند. معاهده منع بهکارگیری سلاحهای شیمیایی که OPCW برنامهریزی کردند تا بتوانند سلاحهای شیمیایی را تنها خود در اختیار داشته باشند و در سطح جهان کنترل کنند.»
طراحان معاهدات بینالمللی، پایبندی به این معاهدات ندارند
بنابراین شاهد هستیم اکثر معاهدات بینالمللی که زیر نظر قدرتهای بزرگ تهیه، تدوین و تنظیم میشود و به تصویب میرسد، عملا در جهت منافع آنها است. خود آنها پایبندی به این معاهدات ندارند، کمااینکه آمریکا خود را پایبند به هیچیک از معاهدات نمیداند و حتی اگر احساس کند حضور آمریکا در معاهده به ضرر خودش است، از آن معاهده خارج میشود؛ همانند معاهده آبوهوایی پاریس که در زمان اوباما پذیرفتند عضو شوند، ولی در زمان ترامپ از آن معاهده خارج شدند.
نماینده مردم همدان در مجلس هفتم و نهم در ادامه ضمن ابراز تاسف از عضویت ایران در توافق پاریس گفت: «تنظیم معاهده آبوهوایی پاریس جهت کنترل سوختهای فسیلی در جهان و حتی جلوگیری از توسعه صنعتی دیگر کشورها است. در معاهده آبوهوایی پاریس سهم کشورها درخصوص استفاده از سوختهای فسیلی مشخص شده است. کشورهای اروپایی سوختهای زیادی در اختیار ندارند و ظرف چند ده سال یا چند سال آینده اینها منابع سوختی خود را از دست میدهند. از نظر صنعتی این کشورها پیشرفت لازم را داشتند، ولی کشوری همانند ایران که هنوز در آغاز راه توسعه است و منابع عظیم نفت و گاز را در اختیار دارد، وقتی عضو این معاهده میشود، در رابطه با استفاده از سوختهای فسیلی ایران محدودیت پیدا میکند، به همین دلیل ایران از معاهده خارج شد و این مخالف اشتغالزایی است و جلوی رشد صنعتی ما را خواهد گرفت.»
این نماینده ادوار مجلس که مدرک دکترای شیمی تجزیه و هستهای را نیز دارد، با اشاره به پذیرش NPT توسط ایران از سال 1968 خاطرنشان کرد: «طبق ماده4 معاهده عنوان شده بود که کشورهای عضو میتوانند به سوخت هستهای برای استفادههای صلحآمیز دسترسی پیدا کنند، تحقیق و توسعه را افزایش دهند، اگر زمانی عضویت در این معاهده مغایر با منافع آن کشور و امنیت آن کشور بود میتوانند خارج شوند. در حالی که خود آژانس با صراحت اعلام کرده که استفاده جمهوری اسلامی ایران از فناوری هستهای صلحآمیز بود و در موضوع PMB عنوان کردند که هیچ شواهدی دال بر اینکه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران به سمت سلاحهای هستهای منحرف شود، وجود ندارد. بهرغم این شاهد بودیم شدیدترین و قویترین و بیسابقهترین برنامههای نظارتی را در سطح جهان بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران اعمال کردند. فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران بهشدت محدود شد. ما در حالی که عضو NPT بودیم و باید از مفاد NPT استفاده میکردیم، عملا جلوی استفاده ما را گرفتند و معاهدات دیگر هم همینطور است.»
کارخانهای درخصوص معاهده مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی موسوم به «پالرمو» نیز تصریح کرد: «ظاهر این معاهده مبارزه با تروریسم در ابعاد مختلف از کشتن انسان، مواد مخدر، حرکتهای تروریستی جمعی در سطح جهان و... است. این معاهده هم مانند سایر معاهدات عملا در جهت خاص قدرتهای بزرگ خصوصا منافع آمریکا و سلطه آمریکا بر دیگر کشورها تنظیم شده است. ظاهرا بهعنوان مبارزه با تروریسم است، ولی در باطن چیز دیگری است که آمریکا بتواند در قالب پالرمو اهداف توسعهطلبانه خود را گسترش دهد، کما اینکه در رابطه با FATF که مبادلات مالی، بانکی کشورها تحت نظر قرار میگیرد تا اینها در خدمت تروریستها قرار نگیرد، شاهد هستیم که در بین همه کشورهای جهان تنها دو کشور ایران و کره شمالی در لیست سیاه FATF قرار میگیرند و از عربستانی که سردمدار صدور تروریسم و حمایت مالی از تروریسم است و از خود آمریکا که سرنخ همه تروریستهای جهان را دارد، هیچ نامی نیست، ولی جمهوری اسلامی ایران در لیست سیاه FATF قرار میگیرد.»
وزیر اقتصاد شرایط FATF را پذیرفت
وی FATF را دارای دو ابزار مهم برای تحقق اهدافش دانست؛ یکی مبارزه مالی با تروریسم و دیگری معاهده پالرمو که تحت عنوان مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی است و تصریح کرد: «متاسفانه در دولت یازدهم وزیر امور اقتصادی و دارایی به صورت پنهانی که خیلیها همچون مجلس شورای اسلامی در جریان نبودند، شرایط FATF را برای اینکه جمهوری اسلامی ایران بتواند از لیست سیاه FATF خارج شود، پذیرفتند که براساس آن عنوان شد جمهوری اسلامی ایران باید تا سال 2018 عضویت در پالرمو را بپذیرد و این مهلت در حال اتمام است که دولت خیلی سریع لایحهای به مجلس داد و مجلس هم آن را با یکسری شرایط پذیرفت و این مصوبه را تصویب کرد.»
کارخانهای تاکید کرد: «در این رابطه مساله مهم این است که ظاهرا مجلس شورای اسلامی به صورت مشروط کنوانسیون پالرمو را پذیرفته است، ولی در ماده 17 معاهده 1969 وین عنوان شده کشورهایی که مساله تحفظ را مطرح میکنند، باید کشورهای متعهد و عضو معاهده، شروط کشور را بپذیرند. این یک مساله است و مساله دیگر اینکه در ماده 19 همان کنوانسیون وین عنوان شده شرایطی که توسط کشوری مطرح میشود، باید با اهداف و منظور این کنوانسیون یا معاهدهای که میخواهند عضو شوند، منافاتی نداشته باشد. در حالی که آنچه در حال حاضر موضوع اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران و معاهده پالرمو محسوب میشود، مساله تعریف تروریسم است. آن تعریفی که جمهوری اسلامی ایران از تروریسم دارد، 180 درجه مغایر با تعریفی است که آمریکا و پالرمو از تروریسم دارند. آنها حزبا... لبنان، حماس و سوریه و حشدالشعبی و تمام گروههایی را که در جهت مبارزه با تروریسم حرکت میکنند و در جهت استقلال و آزادی کشورهای خود مبارزه میکنند، تروریسم اعلام میکنند. آمریکاییها قدرت غالب در این کنوانسیون هستند. مدیران این کنوانسیون عملا تحت سلطه آمریکاییها هستند، لذا مساله این تحفظ نمیتواند منافع ما را تامین کند و در جایی که آمریکا و کشورهای اروپایی از گردانندگان کنوانسیون پالرمو هستند و آنها تصمیم میگیرند و تصویب و تایید میکنند، جمهوری اسلامی ایران نمیتواند مفهوم تروریسم را عوض کند. آمریکاییها خود جمهوری اسلامی را در راس تروریسم میدانند و رئیسجمهور آمریکا چه در زمان اوباما و چه در زمان آقای دونالد ترامپ با صراحت اعلام کردند جمهوری اسلامی ایران در راس تروریستهای جهان است؛ یعنی بازوی قدرتمند دفاعی این کشور که سپاه پاسداران و نیروهای قدس را تروریسم مینامند.»
این نماینده ادوار مجلس همچنین با اشاره به اعلام وزارت خارجه مبنیبر اینکه پالرمو به هیچ عنوان ماهیتی سیاسی ندارد نیز گفت: «قاچاق انسان و مواد مخدر دو بند از اهدافی است که پالرمو پیگیری میکند. مساله دیگری که سازمان ملل تصویب کرده، مبارزه با تروریسم است. کنوانسیون پالرمو در سال 2004 حزبا... لبنان را تحت عنوان اتهام مواد مخدر و اینکه درآمدهای خود را از طریق بازرگانیها تامین میکند، جزء لیست مشمول تحریمهای پالرمو قرار داد. مبارزه با تروریسم به این معاهده اضافه شده است.»
ابراهیم کارخانهای درنهایت خاطرنشان کرد: «مفاد پالرمو ظاهر خوبی دارد، اما محتوای پالرمو در رابطه با مساله تعریف تروریسم است و کاملا با تعاریف جمهوری اسلامی ایران مغایرت دارد. در واقع بیتردید میتوان گفت معاهدات بینالمللی عموما ابزاری در دست قدرتهای بزرگ هستند که در جهت تسلط آنها بر دیگر کشورها تدارک دیده شده و در این راستا مفاد قوانین بینالمللی بهعنوان ابزاری در خدمت این ابرقدرتها هستند؛ سلطهجویان و ابرقدرتهایی که حتی خود به مفاد این معاهدات پایبند نیستند. ما در گذشته هم شاهد بودیم که اینها بهرغم صراحت بند 4 معاهده NPT که حق مسلم همه کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران را در دسترسی به فناوری هستهای مشروع میداند، با فریب اتهاماتی را به ایران وارد کردند. یا بهعنوان مثال در رابطه با مقابله با سلاحهای کشتار جمعی به عراق تهمتی زدند که عراق معاهدات سلاحهای کشتار جمعی را نقض کرده است و گزارشی دروغین از آنجا را بهانه اشغال عراق کردند.»
* نویسنده : حانیه موحدین روزنامهنگار
