

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، افزایش نرخ ارز در روزها و هفتههای گذشته به بحث داغ جامعه ایرانی تبدیل شده است، بهطوری که تمام رکوردهای گذشته را جابهجا کرده و به ارقامی بیسابقه رسیده است. کارشناسان معتقدند که اگرچه دولت وعده و وعیدهایی داده تا بازار ارز امسال و سال آینده نوسان شدیدی نداشته باشد، اما بسیاری این مساله را سرآغازی برای به وجود آمدن تلاطمهای تازه میدانند و مدعیاند که وعدههای مسئولان نظیر کاهش نرخ ارز طی روزهای آینده امکانپذیر نخواهد بود. حالا باید منتظر پیامدهای گسترده این مساله باشیم که شاید گستردهترین و مخربترین پیامدهای این مساله تاثیر منفی بر عملکرد متغیرهای اقتصادی و اقتصاد کلان کشور است و این بخش را با چالش جدی روبهرو میسازد. در همین رابطه با دکتر حمید شهرستانی، عضو هیاتعلمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات به گفتوگو پرداختهایم. شهرستانی میگوید: «من فکر نمیکنم نرخ ارز طی روزهای آینده کاهش پیدا کند. به هر حال تمام علائمی که برای پایین آمدن نرخ ارز در بلندمدت وجود دارد، به نظر من تغییری نکرده است، در کوتاهمدت میتواند با ورود مقداری ارز توسط بانک مرکزی یا بخش خصوصی به صورت خیلی مختصر یا کوتاهمدت پایین بیاید، اما در درازمدت بعید میدانم این اتفاق بیفتد.» متن کامل این گفتوگو در ذیل میآید:
بهعنوان اولین سوال میخواستم نظرتان را درباره آینده بازار ارز بدانم. به نظر جنابعالی، براساس اظهاراتی که از سوی مسئولان دولتی صورت میگیرد، میتوان به کاهش نرخ ارز در روزهای آینده امیدوار بود؟
فکر نمیکنم نرخ ارز طی روزهای آینده کاهش یابد. به هر حال به نظرم تمام علائمی که برای پایین آمدن نرخ ارز در بلندمدت وجود دارد، تغییری نکرده است، اما در کوتاهمدت میتواند با ورود مقداری ارز توسط بانک مرکزی یا بخش خصوصی به صورت خیلی مختصر یا کوتاهمدت نرخ ارز را تعدیل کرده و پایین آورد، اما در درازمدت بعید میدانم این اتفاق بیفتد.
چه علائم و پارامترهایی باعث شده شما به وعده مسئولان مبنیبر کاهش نرخ ارز خوشبین نباشید؟
باید این مساله را در نظر گرفت که پایین بودن نرخ سود بانکی، عدم امکان دسترسی به منابع ارزی خارجی و مشکلات عدیده در صادرات کالاهای غیرنفتی در کنار مشکلات سیاسی و منطقهای برای ایران در جهت توسعه صادرات نفتی و میعانات و... و مشکلاتی که ایران با سیستم بانکی دنیا دارد، مسائل عمده و پایهای- از نظر اقتصادی- است که در درازمدت بر نرخ ارز اثرگذار است. فکر نمیکنم هیچ کدام از اینها بهبود پیدا کرده باشد، بنابراین من اثر مثبتی در درازمدت برای پایین آمدن نرخ ارز نمیبینم.
به هرحال قیمت نفت افزایش پیدا کرده و طبیعتا درآمدهای ارزی ما نیز بالا رفته است. عدهای معتقدند همین موضوع یک پالس مثبت برای کاهش نرخ ارز است، تحلیل شما از این مساله چیست؟
قطعا بالا رفتن قیمت نفت، درآمد ارزی دولت را افزایش خواهد داد. اما اگر شما به بودجه تلفیق نگاه کنید، بخش هزینههای دولت بهعنوان مثال برای طرح آبیاری تحت فشار و امثال این مسائل، در بودجهای که تخصیص دادهاند کاهش پیدا کرده است، بنابراین اگرهم بودجه یا درآمد ارزی دولت به خاطر بالا رفتن قیمت ارز بالا برود، از نظر نیاز به این منابع باز هم برای دولت مازادی به وجود نمیآید که آن مازاد را وارد بازار ارز کرده و قیمت ارز را پایین بیاورد. این مطالبی که عنوان کردم در درازمدت مدنظرم است، چراکه در کوتاهمدت ممکن است این اتفاق بیفتد، لذا نوسانات کوتاهمدت روی ارز امکان دارد، اما من منظورم پایین آمدن نرخ ارز در بلندمدت و ثبات آن است.
برخی معتقدند افزایش نرخ ارز تعمدی است. معمولا در ماههای پایانی سال دولت از این طریق کسری بودجه خود را جبران میکند، اگرچه بسیاری این افزایش را برای دولت بهصرفه نمیدانند و در عین حال عدهای هم بر غیرعمدی بودن آن تاکید دارند، دیدگاه شما در اینباره چیست؟
تامینکننده اصلی ارز در سیستم اقتصادی ایران دولت است و بخش خصوصی با مختصر صادرات غیرنفتی که دارد، نقش آنچنانی در تامین ارز در بازار ارز ندارد. موضوعی که شما میگویید موثر است، اما به هر حال شما یک تامینکننده عمده ارز در اقتصاد ایران دارید که آن هم دولت است، بنابراین دولت نقش اساسی در تعیین قیمتها دارد. اگر از این منظر نگاه کنیم، به هر حال تعیین قیمت توسط دولت انجام میشود. حالا اینکه در مقطعی در آخر سال دولت برای تامین هزینهها و کسری بودجه، بخواهد نرخ ارز را ناگهان بالا ببرد، به نظرم تبعات روانی و سیاسی این کار در اجتماع بسیار بیشتر از کمکی است که به دولت صورت میگیرد، لذا من این مساله را بعید میدانم.
تحلیل شما از حرف رئیس کل بانک مرکزی مبنیبر اینکه «به مردم به هیچ عنوان توصیه نمیکنیم در بازار ارز سرمایهگذاری کنند، چراکه تجربه نشان داده طی سالهای گذشته سرمایهگذاری در خرید ارز هیچگاه سودآور نبوده است»، چیست؟ بسیاری معتقدند این صحبتها به این دلیل بیان میشود که جلوی سفتهبازیها در این عرصه گرفته شود، نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
این حرف دقیقا درست است. سخن رئیس کل بانک مرکزی برای کسانی بوده که وارد بازار ارز و خرید و فروش آن میشوند و اگر بخواهند برای خود از این طریق درآمدی کسب کنند، قطعا کار درستی نیست. به خاطر اینکه چنین افرادی ممکن است با سرمایه محدودی وارد بازار شوند و با فکر اینکه ممکن است ارز در هفته دیگر بالا برود، امروز ارز بخرند و یکباره به خاطر همان نوسانات کوتاهمدتی که اشاره کردم، نرخ ارز پایین بیاید و اینها متضرر شوند، بنابراین حرف رئیس کل بانک مرکزی درست است. آن آدمهایی که وارد بازار ارز میشوند و برای خرید و فروش ارز به صورت مقطعی میخواهند درآمدی ایجاد کنند، کار درستی نیست و من با صحبت ولیا... سیف در اینباره موافق هستم.
به نظر شما، بانک مرکزی با اتخاذ چه سیاستهایی میتواند بازار ارز را کنترل کند و اصولا چرا دولتها در کنترل نرخ ارز موفق نیستند؟
وقتی میگویید دولتها، باید گفت بستگی دارد دولتها چه سیاستهای اقتصادی را اتخاذ کنند. سیاستگذاری همه دولتها به یک صورت نیست. در کشورهایی که منبع اصلی درآمد ارزی دولت است، خب اینها میتوانند نرخ ارز را کنترل کنند. به هر حال در ایران هم نرخ ارز تا حدی از سوی دولت کنترل میشود. شما اگر نوسانات ارزی را کنار بگذارید، متوجه خواهید شد که نرخ ارز ما در حال حاضر واقعی نیست. باتوجه به تورمی که ما داریم، این تورم نسبت به نرخ تورم خارجی دارای مابهالتفاوت قابلملاحظهای است که این تفاوت توجیهکننده نرخ ارز نیست، بنابراین باید نرخ ارز بالاتر از اینها باشد. اینکه نرخ ارز در حال حاضر بالاتر از ارقام فعلی نیست، به معنای این است که دولت با فروش ارز و تزریق آن به بازار این نرخ را کنترل کرده است، بنابراین در کشورهایی که دولتها منبع اصلی ارز هستند، با خرید و فروش ارز آن نرخی را که میخواهند در بازار تعیین و کنترل کرده و در این زمینه نیز موفق هستند. اما در جاهای دیگری که بانک مرکزی فقط در یک محدوده مشخص وارد بازار میشود، اغلب بخش خصوصی و عرضه و تقاضای بخش خصوصی تعیینکننده نرخ ارز است. در آنجا مثل بازار بورس، نرخ تعیین میشود و دولت با اعمال سیاستهای پولی و ارزی در حد بسیار محدودی وارد بازار میشود تا حدی که صرفا از نوسانات شدید و نگرانکننده نرخ ارز جلوگیری کند، اما در این اقتصادها در درازمدت بخش خصوصی - و نه دولت- تعیینکننده نرخ ارز است. این کشورها سیستم اقتصادیشان مبتنیبر منابعی است که در اختیار بخش خصوصی است و مثل ما وارد فعالیتهای بخش خصوصی نمیشوند.
به نظر شما افزایش نرخ ارز چقدر میتواند در افزایش مشکلات اقتصادی ما نقش داشته و روی نرخ تورم، بیکاری و افزایش مشکلات بخش تولید اثر بگذارد. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
اصولا در افزایش نرخ ارز، بحث سیاستهای ارزی مطرح است و اگر هم بخواهد تاثیری روی مسائل اقتصادی بگذارد، بسیار کوتاهمدت است. افزایش نرخ ارز و درآمد ارزی دولت چگونه ممکن است روی اشتغال اثر بگذارد؟ اشتغال پدیدهای است که باید با اصلاح ساختارهای اقتصادی، قوانین تجاری، از بین رفتن بنگاههای به اصطلاح خصوصی که عمدتا نهادها و بخشهای دولتی هستند، مسائل تعرفهای و... انجام شود، لذا نرخ ارز یا اصولا درآمد ارزی دولت از جمله متغیرهایی است که در بسیاری از زمانهایی که یک بحران کوتاه به وجود بیاید، سبب میشود دولت بتواند از آن استفاده کرده و نوسانات کوتاهمدت را تنظیم کند که آن بحران کوتاه حل شود. وقتی ما مشکلات اساسی اقتصادی داریم، نرخ ارز نمیتواند روی این مشکلات اقتصادی اثر خاصی بگذارد و این مساله را باید در نظر داشت.
