پیگیری اقدامات صورت‌گرفته در زمینه طب اسلامی در آستان قدس رضوی
به مشهد که یکی از قطب‌های طب اسلامی در کشور است رفتیم تا با مسئولان آستان قدس رضوی درباره اقدامات این نهاد در حوزه طب اسلامی گفت‌وگو کنیم.
  • ۱۳۹۶-۱۱-۱۱ - ۱۱:۴۸
  • 00
پیگیری اقدامات صورت‌گرفته در زمینه طب اسلامی در آستان قدس رضوی
دعوا دیگر کافی ا‌ست!
دعوا دیگر کافی ا‌ست!
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یکی از بندهای ابلاغیه مقام معظم رهبری به دستگاه‌ها در خصوص سیاست‌های کلی سلامت، توجه به بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه کردن طب سنتی در ایران بود. پس از این تاکید، برخی بر آن شدند تا این شیوه درمانی و مراقبتی را هر چه بیشتر گسترش دهند تا افراد از مزایای آن بهره‌مند شوند.  به مشهد که یکی از قطب‌های طب اسلامی در کشور است رفتیم تا با مسئولان آستان قدس رضوی درباره اقدامات این نهاد در حوزه طب اسلامی گفت‌وگو کنیم.

در بخش اول با سیدمحمد ضیایی، معاون تبلیغات آستان قدس به گفت‌وگو نشسته‌ایم. معاونت تبلیغات زیرمجموعه مدیریت پژوهش آستان قدس رضوی است که در آن چند هیات اندیشه‌ورز تشکیل شده است؛ از جمله هیات اندیشه‌ورز طب اسلامی. در بخش دوم مصاحبه کوتاهی با مجتبی قلی‌پور دبیر اجرایی هیات اندیشه‌ورز طب اسلامی آستان قدس رضوی می‌آید.

 بخش اول؛ سیدمحمد ضیایی معاون تبلیغات آستان قدس

واحد تبلیغات آستان قدس رضوی در حوزه طب اسلامی چه وظیفه‌ای دارد؟

از اولویت‌ها و وظایف واحد تبلیغات این است که معرفت زائران را نسبت به امام رضا (ع) بالا ببرد تا زیارت عارفانه‌ای داشته باشند. یکی از موضوعاتی که به زائران کمک می‌کند تا با حضرت مأنوس‌تر شوند صحبت‌هایی است که از ائمه اطهار به‌خصوص امام رضا(ع) در بحث طب وارد شده است. در معاونت تبلیغات اقدام به درمان نمی‌کنیم (آستان قدس بخش درمان، دارو و... را به‌صورت جداگانه دارد) و صرفا با آیات و روایات این حوزه سر و کار داریم. همان‌طور که به روایات ائمه در حوزه احکام عقاید و... می‌پردازیم به روایاتی که درباره طب عافیت و سلامت روح و روان مردم وارد شده است نیز می‌پردازیم. محتوا را در بسته‌هایی آماده می‌کنیم و از طریق مبلغان و سخنرانان (در حلقه‌های معرفت بخش پاسخگویی به سوالات و...) به زائر انتقال می‌دهیم.

 از آثار و برکات همین عمل اثرگذاری بر سبک زندگی مردم است؛ چون زائر به دلیل محبتی که به امام رضا(ع) و دیگر ائمه دارد توصیه‌ها را به کار می‌بندد.

محتوا را در چه قالب‌هایی در اختیار زائران قرار می‌دهید؟

قالب‌های ارائه محتوا (قالب‌های ترویجی) در واحد ما ثابت است؛ در هر حوزه‌ای که وارد شویم در همین قالب‌ها کار می‌کنیم. این قالب‌ها عبارتند از: سخنرانی در سطح رواق‌ها و صحن‌های حرم، نشست‌های تخصصی (که خاص‌تر و با حضور شرکت‌کنندگان محدودتری برگزار می‌شوند)، حلقه‌های معرفتی مشاوره و پاسخگویی.

اداره پاسخگویی گروه‌های علمی متعددی دارد که یکی از آنها گروه علمی طب اسلامی است. دوستانی که در این زمینه تخصص دارند دور هم جمع می‌شوند و در قالب سرفصل‌ها محتوا تولید می‌کنند. ادارات دیگر هم از این محتوا استفاده می‌کنند.

حدود یک سال پیش بزرگوارانی در حوزه طب اسلامی الگوی راهبردی تهیه کردند، سیاست‌های کلان را در تبلیغ چیدند، اهداف، راهکارها، نیازها و الزامات را تعیین کردند. ما برنامه‌های سالانه را براساس این الگوی راهبردی استخراج می‌کنیم. شبیه همین کار در حوزه‌های دیگر (احکام اعتقادی و...) نیز انجام می‌شود.

اثراتی که از درمان‌های طب اسلامی گفته می‌شود گاهی آنقدر معجزه‌گونه است که مخاطب فکر می‌کند گوینده اغراق می‌کند. با توجه به تحقیقاتی که در واحد شما صورت می‌گیرد، آیا درمان افرادی که دکترها جواب‌شان کرده‌اند واقعا اغراق‌آمیز است؟

یکی از خوبی‌های حوزه طب (تمام انواع طب) این است که کاملا قابل ‌آزمایش است؛ لازم نیست مثل حوزه‌های اعتقادی دین به آن ایمان داشته باشیم، حتی در مورد ذکردرمانی (که در حوزه دین است) هم ائمه نگفته‌اند که باید ایمان داشته باشید تا اثرات روحی-روانی ذکر را ببینید؛ بلکه اثر در خود ذکر است نه گوینده آن. به‌عنوان مثال خواص سنگ عقیق به این بستگی ندارد که در دست چه کسی باشد، بلکه خواص این سنگ در دست هر کسی یکسان است.

ائمه در حوزه طب اسلامی صحبت‌هایی دارند که قابل امتحان و آزمایش هستند. اگر کسی ادعایی در مورد طب خاصی داشته باشد می‌توانیم آن طب را امتحان کنیم؛ نیازی نیست طرفداران طب‌های مختلف به جان هم بیفتند.

به‌عنوان مثال وقتی یکی از کارشناسان دین روایتی را بیان می‌کند که در آن دارویی برای یک بیماری معرفی شده است، یک کارشناس علم روز می‌تواند این دارو را آزمایش کند و بازخورد بگیرد. امام رضا(ع) هم در رساله ذهبیه می‌فرماید من بعضی از این نکات را از گذشته‌ها دارم، بعضی‌هایش را هم خودم امتحان کرده‌ام؛ نمی‌فرماید تعبد است. گرچه اگر تعبد داشته باشیم شاید زودتر نتیجه بگیریم چون خودمان را معطل آزمایش نمی‌کنیم.

البته اغراق اساسا جایز نیست اما به‌عنوان مثال وقتی دکتر به یک بیمار سرطانی می‌گوید با تزریق فلان دارو و چند دوره شیمی‌درمانی کاملا خوب می‌شوید آیا می‌گوییم دکتر اغراق می‌کند؟ بحث این است که هر کس ادعایی می‌کند باید به صورت علمی و عملی ثابت کند.

با وجود هزاران روایت و آیه در حوزه سلامتی و درمان چرا عده‌ای منکر وجود طب اسلامی می‌شوند؟

گاهی دو طرف بحث اصطلاحی را به کار می‌برند که معنای یکسانی از آن در نظر ندارند. به‌عنوان مثال بعضی از حوزویان می‌گویند ما نظام طب اسلامی نداریم که این حرف از یک زاویه درست است؛ از این نظر که نظام سلامت در طب اسلامی از صفر تا صد یعنی از تشخیص تا درمان نهایی در حال حاضر وجود ندارد. اما اینکه بگوییم اساسا چیزی به نام طب اسلامی نداریم غلط است؛ در کتابخانه آستان قدس صدها جلد کتاب نسخه خطی در همین زمینه است. طب اسلامی را کسی نمی‌تواند انکار کند مگر کسی که اطلاع کافی ندارد یا منظورش نبود نظام طب اسلامی و بالقوه بودن این نظام باشد.

ما باور کنیم یا خیر اسلام در این حوزه ورود کرده است حالا اسمش را طب مکمل یا هر چیزی می‌خواهید بگذارید؛ دعوا بر سر اسم نیست. غرب منتظر دعوای من و شما نمی‌ماند، آنها از طب اسلامی استفاده کرده‌اند و هنوز هم دارند از آن بهره می‌گیرند.

ما باید از علمای دینی که می‌توانند از آیات و روایات ادله را استخراج کنند کمک بگیریم و دریافت‌های آنها را به حیطه آزمایش بگذاریم؛ آنچه را هم که غرب در قالب طب پزشکی مدرن به ما تحمیل می‌کند نباید کورکورانه بپذیریم؛ چه کسی گفته فلان آثار مثبت یا فلان آثار منفی در فلان ماده شیمیایی هست؟ این مباحث را در دانشگاه‌ها و آزمایشگاه‌هایمان تجربه و آزمایش نمی‌کنیم و به سادگی می‌پذیریم.

درگیری بین طب مدرن و دیگر طب‌ها تا کجا قرار است ادامه داشته باشد؟

به نظر می‌رسد عقلای طرفدار طب‌های مختلف باید دست از بحث و جدال بردارند و به یکدیگر کمک کنند. در بحث سلامت انسان موضوع دین مطرح نیست؛ حتی در باورهای دینی ما هم آمده که اگر جان انسانی در خطر است کمکش کنید، فرقی ندارد که مسلمان باشد یا نباشد. پس بحث سلامت فارغ از نوع دین است. دین هم که به این بحث می‌پردازد به دلیل اولویت و اهمیت آن است.

در بسیاری از بحث‌ها بین طرفداران طب‌های مختلف انصاف رعایت نمی‌شود بعضی‌ها هم در این بین اختلاف‌افکنی می‌کنند؛ طبق همان سیاست قدیمی انگلیسی «تفرقه بینداز حکومت کن!» بین ما اختلاف می‌اندازند و بهره خود را می‌برند.

بحث طب بسیار ساده‌تر از بحث احکام است؛ در احکام ما برای اثبات یک موضوع باید روی دلالت و سند روایت بحث کنیم و ریزه‌کاری‌های زیادی مطرح می‌شود. اما در طب نهایتا اگر با آیه یا روایت قانع نشدیم می‌توانیم آن را آزمایش کنیم؛ کاملا قابل تجربه است.

ما آزمایشگاه و متخصص کم نداریم، اگر بخواهیم می‌توانیم به راحتی این مباحث را در آزمایشگاه بررسی و از نظر علمی اثبات یا رد کنیم. نیازی نیست در رسانه‌ها به بحث و مشاجره با طب‌های دیگر بپردازیم.

دسترسی مردم به متخصصان طب اسلامی سخت و محدود است، چرا ساماندهی درستی انجام نمی‌شود؟

چون مراجعه به این عزیزان زیاد است ناچار هستند در ارائه خدمات محدودیت داشته باشند. ضمن اینکه بعضی از بزرگان طب اسلامی کار اصلی‌شان اساسا چیز دیگری است به‌عنوان مثال در حوزه تدریس دارند یا تحقیق و پژوهش می‌کنند و طبابت یک کار فرعی در زندگی‌شان است. با این حال بعضی از این عزیزان چندین ساعت در روز را صرف طبابت می‌کنند و شاید حتی به کارهای دیگرشان نرسند. چون کار اصلی‌شان طبابت نیست شاید نباید توقع داشته باشیم کاملا و همیشه در دسترس باشند.

منابع طب اسلامی در قالب کتاب‌های بسیار معتبر وجود دارد؛ باید عده‌ای این منابع را مطالعه کنند و خبره شوند تا مردم را درمان کنند. مراجعه به بزرگان طب اسلامی باید برای مطالب علمی و تخصصی انجام شود اگر روزی 10 نفر برای درمان کبد چرب به ایشان مراجعه کنند درمان‌شان همان است که قبلا در کتاب‌شان نوشته‌اند؛ در حالی که آنها می‌توانند این زمان را به پژوهش و مطالعه بیشتر اختصاص بدهند. متاسفانه افرادی که به منابع مسلط باشند و در طب اسلامی خبره شده باشند تعدادشان خیلی کم است. این افراد را باید در مجامع علمی محبوس کنند، از ایشان کار علمی بکشند و علم‌شان را نقد و بررسی کنند.
 
چرا آستان قدس رضوی با منابع و ظرفیت بالایی که دارد مجموعه‌ای مثل دارالشفای حرم را برای ساماندهی شاگردان خبره این بزرگان و سهولت دسترسی مردم به ایشان ایجاد نمی‌کند؟

حوزه درمان در کشور متولی دارد و این ساماندهی باید از طریق متولیان امر انجام شود. اگر آنها طب اسلامی را قبول ندارند باید به کمک رسانه‌ها روی مطالبات مردمی کار کرد. متولی مربوطه این خبرگان را در جایی به کار بگیرد، تجویزها و روش‌هایشان را بررسی کند، از دانشجویان بخواهد در این حوزه پایان‌نامه بنویسند، نکات موجود در منابع طب اسلامی را آزمایش کند؛ بعد بگوید فلان نکته درست بود، فلان دارو بی‌فایده بود، آن یکی (به قول خودشان) مکمل بود و... نباید روی هوا حرف بزنیم!

و حرف پایانی؟

اگر کسانی مایل باشند در زمینه طب اسلامی به آستان قدس کمک کنند یا بتوانند الزامات تعیین‌شده در الگوی راهبردی را در گوشه و کنار کشور پیاده‌سازی کنند، ما دست نیاز به سویشان دراز می‌کنیم و در واحد مدیریت پژوهش آستان قدس در خدمت‌شان هستیم.



 بخش دوم؛ مجتبی قلی‌پور دبیر اجرایی هیات اندیشه‌ورز طب اسلامی آستان قدس

برای اینکه طب اسلامی را از انزوا خارج کنیم چه اقداماتی لازم است؟

به نظر می‌رسد نیاز به کار زیرساختی داریم. به‌عنوان مثال باید در مراکز تصمیم‌گیری فرصت و بستر لازم برای طرح موضوعات مرتبط با سبک زندگی اسلامی و طب اسلامی ایجاد شود؛ بسترسازی لازم برای تغییر زیرساخت‌های موجود زندگی به سبک زندگی اسلامی فراهم شود.

حوزه و دانشگاه چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

اگر در دانشگاه‌‌ها و مراکز فرهنگی و آموزشی کرسی‌های آزاداندیشی با محوریت طب اسلامی و سبک زندگی اسلامی ایجاد شود اثرگذاری خوبی خواهد داشت. ضمن اینکه باید برای ایجاد شاخه‌های تحصیلی با محوریت طب اسلامی و سبک زندگی اسلامی در دانشگاه‌ها و حوزه زمینه‌سازی شود.

چطور می‌توان به مشاجره‌های ملال‌آور بین طب‌های مختلف پایان داد؟

باید برای مباحثه مناظره و محاجه بین انواع مختلف مکاتب طبی برای رسیدن به اجماع زمینه‌سازی لازم صورت بگیرد. اگر هدف تامین سلامت روح و جسم آحاد جامعه باشد، دیگر نیازی به جدال نیست؛ بر پایه آیه شریفه «کسانی که به سخن گوش می‌دهند و از بهترین آن پیروی می‌کنند ایشان را خدا هدایت کرده و خردمندانند» (آیه ۱۷ سوره زمر)، اطلاعات درست را به مردم می‌دهیم، سپس آنها را در انتخاب آزاد می‌گذاریم.

 

* نویسنده : مینا فرقانی روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران