
اینکه سرانجام رایزنیهای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک میهمان چشم رنگی وزارت امورخارجه انگلیس چه بوده احتمالا تا چند ماه بعد صدایش درخواهد آمد اما فلسفه آغوش باز وزارت خارجه آن هم برای سخن گفتن او از امنیت و بایستههای آن در ایران و منطقه همچنان مبهم باقی مانده است.
نقض غرض

پیرمرد 72 ساله دستبردار نیست و انگار هنوز خیال بازنشسته شدن ندارد. این را از رفتوآمدهای شبه دیپلماتیک پرتعدادش میتوان فهمید. استراو حالا قدم رنجه کرده و برای شرکت در دومین کنفرانس امنیتی تهران به ایران آمده تا از معماری نوین امنیتی برای بهبود شرایط در منطقه خلیج فارس و غرب آسیا بگوید. موضوعی که البته شاید در نگاه اول قدری نقض غرض به نظر برسد.
او درباره اینکه چرا ترتیبات امنیتی در منطقه غرب آسیا شکست خورده اینطور توضیح میدهد که «بازیگران آسیای غربی سعی میکنند خود را از مشکلات مبرا بدانند و این را در درگیریهای سوریه، عراق و تا حدودی در لبنان شاهد این رویکرد هستیم.» استراو این را هم گفته که دیپلماسی فقط وقتی جواب میدهد که دیپلماتها امنیت داشته باشند اما در ایران دو نمونه اتفاق افتاده است که دیپلماتها در تهران احساس امنیت نکردهاند. حرفهایی که البته بیجواب نماند و با یادآوری یک خاطره تلخ مربوط به 37 سال پیش، از سوی عراقچی پاسخ مقتضی را گرفت. خاطره حمله به سفارت ایران در لندن و کشته شدن یک دیپلمات ایرانی در این حادثه.
صحبتهای استراو در حالی است که هنوز زمان زیادی از اعتشاشات اخیر در تهران و برخی از شهرستانها نگذشته. اغتشاشاتی که به گفته بسیاری از مسئولان دستهای خارجی در آن عیان بود. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی چهار روز بعد از شروع اغتشاشات با بیان اینکه آنچه در اینترنت و فضای مجازی درباره تحولات و اوضاع ایران رخ میدهد، جنگ نیابتی علیه ملت ایران است، به شبکه «المیادین» گفت: «هشتگها و پیام مربوط به اوضاع ایران از آمریکا، انگلیس، عربستان و دیگر کشورها هدایت میشوند.» این تازه مربوط به بخش پنهان ماجراست.
به دنبال بالا گرفتن آشوب در شهرهای ایران بوریس جانسون، وزیر امورخارجه انگلیس، هم مثل همتایان آلمانی، آمریکایی و کانادایی خود دست به کار شد و با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در فیسبوک، خواستههای شرکتکنندگان در تجمعات را «مشروع و قانونی» دانست و از دولت ایران خواست که به آنها توجه کند و به حق آزادی بیان و برگزاری تظاهرات احترام بگذارد. وزیر نهچندان خوشتیپ دولت بریتانیا با بیان آنکه انگلیس، رویدادها در ایران را از نزدیک دنبال میکند، گفت که باید گفتوگوهایی معنادار درباره مسائل مشروع و مهمی که تظاهراتکنندگان مطرح میکنند انجام شوند و انتظار این است که مسئولان ایرانی این کار را انجام دهند.
او البته در اینباره مشخص نکرد که گفتوگوهای معنادار مورد نظرش دقیقا باید میان چه طرفهایی انجام شود.
به هر ترتیب مواردی از این دست، در کنار ارتباطات سرویسهای اطلاعاتی انگلیس با کانالهای تلگرامی پمپاژکننده اغتشاش که پیش از این گوشههایی از آن در رسانهها افشا شد، قرائنی است که صحبت از امنیت توسط یک سیاستمدار بریتانیایی را تا حد زیادی بلاموضوع میکند.
بهویژه که رفتارهای دولت انگلیس محدود به امروز و دیروز نبوده و در سالهای گذشته همواره سابقه داشته است. حوادث پس از انتخابات سال 88 و نقش پررنگ دولت انگلستان در آن فقط مشت نمونه خروار است.
موضوعی که با بازداشت هشت تن از کارمندان سفارت انگلیس و بهویژه اعترافات قابل تأمل «حسین رسام» تحلیلگر ارشد بخش سیاسی این سفارتخانه جایی برای انکار باقی نگذاشت. رسام در مورد هماهنگی سفارت با «بیبیسی فارسی» برای القای تقلب در انتخابات ایران میگوید: «گزارشهایی در تهران تهیه میشد که برای وزارت امورخارجه انگلیس ارسال میشد که برخی از آنها تبدیل به سیاستها میشد و توسط شبکه «بیبیسی» اجرا میشد.» او در ادامه از دستور سفارت انگلستان به کارمندان محلی و غیرمحلی سفارت برای حضور در آشوبها خبر میدهد و اضافه میکند: «طبق دستور، سفارت از کارمندان محلی خواسته بود در اغتشاشها حضور یابند. پاتریک دیویس، کاردار سفارت نیز در راهپیمایی خیابان انقلاب تا دانشگاه صنعتی شریف حضور داشت.»
سوای اینها، باید اعتراف کرد که نوع مواجهه دولت انگلیس با برجام هم پدیدهای است برای خود. حمایت از توافق هستهای و فرستادن جاسوس میان تیم مذاکرهکننده ایرانی احتمالا فقط در منطق سیاستمداران انگلیسی قابل توجیه است.
ادامه خوشبینی به آن حمایتها در این سو هم البته فقط از سوی طیفی از سیاستمداران ایرانی برمیآید و بس. اعزام جاسوس به ایران البته گویا رویه مرسوم دستگاههای امنیتی بریتانیاست و از عبدالرسول دریاصفهانی گرفته تا نازنین زاغری رادکلیف و هما هودفر، هرکدام تنها عامل اجرای بخشی از این رویه هستند.
از پرده آخر این مناسبات نهچندان دوستانه هم در روزهای گذشته رونمایی شد. جایی که 69 نماینده پارلمان انگلیس به بهانه تجمعات اخیر ایران، از «امبر راد»، وزیر کشور دولت بریتانیا، درخواست کردند سپاه را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده و تحریمهایی علیه آن وضع کند.
این لایحه پارلمان از دولت انگلیس میخواهد ضمن قرار دادن نام سپاه در لیست سازمانهای ممنوعه، علیه مسئولان آن اقدامات تنبیهی وضع کرده و برای اخراج سپاه از سوریه، عراق و سایر کشورهای منطقه با متحدان همکاری کند.
حالا و با درنظر داشتن مجموع این شرایط کنفرانس امنیتی تهران در حالی برگزار شد که وزیر امورخارجه اسبق انگلیس مهمترین خارجی آن بود. میهمان عزیزکردهای که از قضا در روزهای حضورش در تهران حسابی هم پر تکاپو بود و برای جلب رضایتش، پروتکلهای رسمی کشور و قوانین وزارت امور خارجه هم کنار نهاده شد تا بتواند به گفتوگو با وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی و برخی نمایندگان مجلس بنشیند.
اینکه سرانجام رایزنیهای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک میهمان چشم رنگی وزارت امورخارجه انگلیس چه بوده احتمالا تا چند ماه بعد صدایش درخواهد آمد اما فلسفه آغوش باز وزارت خارجه آن هم برای سخن گفتن او از امنیت و بایستههای آن در ایران و منطقه همچنان مبهم باقی مانده است.
* نویسنده : محمد جعفری روزنامهنگار
