
امروز مردم دیگر اپوزیسیونبازی سیاسیون را نمیپسندند و از آنها واقعبینی و واقعگرایی میخواهند. امروز مردم از ما مسئولان تقاضا دارند که هزینهای به آنها تحمیل نکنیم. هزینهای که هم با جان آنها بازی کند و هم با معیشت و اقتصاد آنها.
از فتنه ۸۸ تا اپوزیسیون نمایی آقایان!

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این روزها هشتمین سالگرد واقعه ۹ دی ۸۸ را درحالی گرامی میداریم که اگر بخواهیم تحلیلی برای چرایی وقوع این پدیده داشته باشیم باید مولفههایی را مرور کرد:
اول آن که کنشگران سیاسی، تربیت سیاسی را به چه میزان در نظام سیاسی کشور رعایت میکنند. اگر در انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم تمامی کنشگران سیاسی قانون را بهعنوان فصلالخطاب و جایگاه تحکیم بخش اقتدار ملی رعایت میکردند و به آن احترام میگذاشتند آیا امروز و با گذشت این همه سال از وقایع فتنه سال ۸۸ با خسارات بسیار ازجمله رکود اقتصادی و بیکاری میلیونها جوان روبهرو بودیم؟ مگر در عرصه سیاست هر عمل ما عکسالعملی ندارد و از هنگامی که وارد عرصه سیاست میشویم نباید هزینههای آن را بپردازیم. پس چرا برخی افراد سعی میکنند از هزینههای عملکرد خود فرار کنند و با بازی کردن نقش اپوزیسیون هزینههای عمل سیاسی خود را بر دوش مردم ونظام بیندازند؟
چرا با گذشت هشت سال از فتنه ۸۸ و تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر پذیرش هزینه ابراز پشیمانی نمیکنند و فقط در محافل و جلسات خصوصی خود مدعی عدم تقلب در انتخابات ۸۸ میشوند؟ با این وجود به نظر شما نظام اسلامی باید به این افراد اعتماد کند؟!
آیا شما تاکنون نظام سیاسیای را در این گیتی پهناور دیدهاید که به سیاسیونی که در امتحان خود مردود شدهاند باز هم فرصت حضور در عرصه سیاستورزی را بدهند؟ حال اینکه رهبری عزیز انقلاب به فتنهگران اجازه و فرصت توبه دادهاند. آیا اینان نباید ازاین فرصت استفاده و قدردان رهبری باشند؟ موضوع دوم ماجرا این است که فتنه 88 را از جنبههای مختلف میتوان تحلیل کرد. یکی از مهمترین جنبههای آن، گسست اجتماعی بود که در طول فعالیت انتخاباتی و اعتراضات پس از آن شکل گرفت. منشأ این گسست به سالهای دور برمیگشت و به عبارتی، یک اتفاق دفعی و ناگهانی نبود، بلکه عقبه تاریخی و سیاسی داشت که در تداوم خود، ابتدا در مقطع کوتاهی در حد فاصل دوران قانونی تبلیغات انتخاباتی تا روز 29 خرداد و خطبههای تاریخی رهبر معظم انقلاب به شکل یک شکاف رخ نمود و بعد از آن تا روز عاشورای سال 88، به صورت مزمن تداوم یافت.
این نزاع و اختلاف اجتماعی از یک طرف از برنامهریزی همهجانبه مراکز غربی برای عملیاتی ساختن الگوی انقلابهای رنگی در ایران خبر میداد و از سوی دیگر، انعکاس دل بریدن و دور شدن بخشی از نخبگان سیاسی سابق از بدنه عام نخبگان نظام اسلامی بود.
نخبگانی که به دلیل بیبصیرتی و نشستن کنار جماعتی سادهلوح فکر میکردند کار انقلاب اسلامی تمام شده و مردم از نظام اسلامی رو برگرداندهاند. قسمتی از این کنشگران که نفهمیده فکر میکردند در حال سیاستورزی و فعالیت حزبی هستند آنقدر از مردم دور شده بودند که از خواستههای مردم هیچ درک روشن و مشخصی نداشتند.
وقتی سیاسیون جامعه از مردم خود درک واضحی نداشته باشند مشخصا در عرصه سیاستگذاری با مشکل دچار میشوند و یکی از عواملی که موجب پدید آمدن وقایع سال ۸۸ شد این بود که نمایندگان طیف بازنده انتخابات واقعبینیای از جامعه آن روز نداشتند و به همین دلیل خود را از پیش برنده میدانستند.
امروز مردم دیگر اپوزیسیونبازی سیاسیون را نمیپسندند و از آنها واقعبینی و واقعگرایی میخواهند. امروز مردم از ما مسئولان تقاضا دارند که هزینهای به آنها تحمیل نکنیم. هزینهای که هم با جان آنها بازی کند و هم با معیشت و اقتصاد آنها.
۹ دی فرصت خوبی است که همه ما سیاسیون به کارنامه خود نگاه کنیم و ببینیم که در کجای فتنه قرار داریم. قبل از فتنه یا بعد از فتنه.
