یادداشت/ پژمان دادخواه پژوهشگر هنر
نمایشگاه «تن-ها» شامل هشت اثر با قطع بزرگ است که با تکنیک اکرلیک خلق شده است. در این مجموعه نیز همچون آثار قبلی این هنرمند می‌توان نوستالژی را جست‌وجو کرد، البته مهم‌تر از آن، چیزی که در مجموعه آثار مجتبی تاجیک دریافت می‌شود، رد‌پا و نقش انسان معاصر با همه ویژگی‌هایش است
  • ۱۳۹۶-۱۰-۰۲ - ۱۲:۳۸
  • 00
یادداشت/ پژمان دادخواه پژوهشگر هنر
پیش‌شرطی برای «تن-ها»یی
پیش‌شرطی برای «تن-ها»یی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جدیدترین مجموعه نقاشی‌های مجتبی تاجیک تحت‌عنوان «تن-ها» در گالری اثر به نمایش در‌آمده است. این نمایشگاه شامل هشت اثر با قطع بزرگ است که با تکنیک اکرلیک خلق شده است. در این مجموعه نیز همچون آثار قبلی این هنرمند می‌توان نوستالژی را جست‌وجو کرد، البته مهم‌تر از آن، چیزی که در مجموعه آثار مجتبی تاجیک دریافت می‌شود، رد‌پا و نقش انسان معاصر با همه ویژگی‌هایش است. به همین مناسبت می‌توان این آثار را در ادامه آثار قبلی مجتبی تاجیک دانست. در این مجموعه در وهله اول تنهایی به چشم می‌خورد و تصاویر هم در ظاهر و باطن روایتگر این موضوع هستند.

در این آثار لباس‌های آویزان از چوب‌لباسی با نخ‌های باریکی به نمایش در‌آمده که هر لحظه امکان دارد پاره شود و سقوط کند و همین مساله می‌تواند این تنهایی را شدت بخشد. همچنین مشخص نیست نخ‌های نگه‌دارنده چوب‌لباس‌ها به کجا وصل شده و چه عاملی سبب استوار ماندن این لباس‌ها می‌شود؛ موضوعی که شاید در زندگی هر کس اتفاق افتاده و افراد متوجه چیستی رابطه‌ها نشوند. بنابراین شاید حس رها شدن و معلق ماندن یا به بیان بهتر عدم ثبات را به بیننده منتقل ‌کند. این لباس‌ها روی زمینه‌ای ساده و بدون هر چیز اضافه‌ای به نمایش در‌آمده و به همین مناسبت به‌شدت خودنمایی می‌کنند؛ لباس‌هایی که شاید دلالت بر صاحبانی دارند که در عکس غایب هستند و بنا به هر دلیلی ناپدید شده‌اند. عدم‌حضور انسان و همچنین لباس‌های رها شده در فضا حس تعلیق را می‌تواند نشان دهد و به همین مناسبت براساس تجربه‌های فردی می‌توان برداشت‌های زیادی از این آثار داشت.

 هنرمند با ترکیب‌بندی‌های منسجم عکاسانه سعی کرده است تنهایی را در مرکز اثر یعنی مهم‌ترین نقطه از لحاظ تاثیر‌گذاری جای دهد. همچنین اندازه بزرگ تابلوها بر تنهایی تاکید کرده و می‌تواند مخاطب را در‌بر‌گیرد. در اینجاست که مخاطب درنگی می‌کند و به واکاوی وجوه رابطه خود با این آثار و تنهایی موجود می‌پردازد. نقاش همچون مجموعه‌های قبلی خود توانسته هوشمندانه از اشیا استفاده کند؛ اشیایی که هر روزه با آنها روبه‌رو هستیم، دستمایه خلق آثار و در نهایت انتقال مفاهیم ذهنی شود؛ نقاش توانسته با تکیه بر بازنمایی این مسائل را روشن کند. گو‌اینکه این اشیا صرفا قرار نیست دلالت‌های صریح داشته باشند؛ بلکه دلالت‌های ضمنی بی‌شماری را در دل خود داشته و معانی متفاوتی را می‌توان از آنها استنباط کرد؛ یعنی ابژه‌های نمایش داده شده می‌تواند ناقل معانی ذهنی هنرمند باشد.

مساله حائز اهمیت دیگر که در این نقاشی‌ها یافت می‌شود و تاثیرات معنایی زیادی دارد، انتخاب رنگ‌ها و شیوه‌های رنگ‌گذاری است. در این نقاشی‌ها معمولا از رنگ‌های سرد استفاده شده که این گزینش و انتخاب هم بر تنهایی موجود تاکید می‌کند و شرایط انسان تنها را بیشتر نشان می‌دهد و هم اینکه حس دلهره‌آوری را در بیننده پدید می‌آورد. زمینه‌ آثار معمولا یکدست و یکنواخت نیستند و در بخش‌هایی رد رنگ‌گذاری‌ها دیده می‌شود و خط‌و‌خش‌هایی ایجاد شده و بعضی از قسمت‌ها زنگار گرفته و چرک هستند. این فضا به نوعی بوی کهنگی می‌دهد؛ بوی تجربه، گذر زمان و... . انگار چند سالی می‌شود که از این فضا گذشته یا عمری را از سر گذرانده‌اند. شاید رخدادهای بی‌شمار و فراز و نشیب‌ها را نشان می‌دهد، تیرگی‌ها و روشنی‌ها را، بالا و پایین‌ها را و مراحلی که طی شده که این تن‌ها به تنهایی برسند. این نا‌همواری‌ها می‌تواند پیش‌شرطی برای تنهایی باشد، یا بالعکس، نتیجه‌ تنهایی.

شاید بتوان این نمایشگاه را با مجموعه قبلی مجتبی تاجیک یعنی «جعبه‌ها» قابل ارتباط دانست، چرا‌که در آن مجموعه هم انسان حضور ضمنی داشت و رد‌پایش در تمام تصاویر دیده و حس می‌شد. تن-ها تاکیدی است بر انسان معاصر و تنهایی‌‌هایش. هنرمند هوشمندانه عنوانی را برای مجموعه در نظر گرفته است که به‌طور مضاعف بر مساله تنهایی و ارتباط آن با انسان معاصر تاکید دارد؛ تن-ها می‌تواند تاکیدی بر تن‌ها باشد و تنهایی!

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰