

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در طول سال جشنوارههای بیشماری در حوزه عکاسی برگزار میشود؛ اما شاید به جرات بتوان گفت تعداد جشنوارههایی که حرفی برای گفتن دارند به جمع انگشتان دست هم نمیرسد. آری پدیدهای که این روزها در میان سازمانهای دولتی و خصوصی فراگیر شده است، «جشنواره زدن» است. کافی است به دورههای هر کدام از این جشنوارهها نگاه کنیم تا متوجه شویم عمر خیلی از آنها کمتر از سه دوره است و بعد از آن دیگر نه دبیرخانهای وجود دارد و نه اسمی از آن. با نگاهی به کارنامه کاری افرادی که در شورای سیاستگذاری این جشنوارهها هستند، شاهد حضور برخی افراد هستیم که نهتنها هیچ بویی از هنر نبردهاند بلکه هنر را وسیلهای برای کسب منفعتهای شخصی خود میدانند. آری! اینجاست که حرفهایی که در مورد هنر زده میشود که هنر نه نان دارد و نه آب کاملا تغییر میکند و مشخص میشود نهتنها هنر برای بعضیها نان و آب دارد؛ بلکه خیلی چیزهای دیگر هم دارد. حالا برگزاری جشنوارهها تبدیل شده است به محلی برای کسب منفعتهای شخصی عدهای افرادی سودجو که تنها با در نظر گرفتن چند سکه و یک حقالتحریر ناچیز برای هنرمندان بیخبر از همهجا، سرمایههای هنگفتی به جیب خودشان واریز میکنند.
اصولا ماهیت جشنوارهها و ایجاد آنها برای بهبود کیفیت و عملکرد هنرمندان و نمایش توانمندیهای آنهاست که توانستهاند نظر مثبت داوران را به خود جلب کنند. اما کافی است نگاهی به هیات داوران بعضی از این جشنوارهها بیندازیم تا متوجه شویم بسیاری از آنها نه اسمی دارند و نه رسمی و تنها به واسطه اینکه رزومهای کسب کنند در ترکیب هیات داوری قرار گرفتهاند. حتی خیلی از این جشنوارهها بعد از اختتامیه و اعلام نفرات برتر نه نمایشگاهی دارند و نه اصلا رنگ آثارشان را در فضای مجازی میبینیم.
از آن جالبتر اذعان خیلی از هنرمندان تراز اول کشور به این نکته است که رشد قارچگونه جشنوارههای بیخاصیت فقط به خاطر اهداف مادی است؛ نه چیز دیگر. اما بعضی وقتها به اسم برخی از همین آقایان برمیخوریم که یا در مقام دبیری جشنواره یا در کسوت داوری قرار دارند. این نقیضههای جالب که در صحبتها و عمل این هنرمندان دیده میشود گاهی ما را به فکر وامیدارد که پول عجب موجودی است که یک شبه مسیر زندگی آدمها را عوض و افراد را با یک گردش مواجه میکند.
یکی از بهانههای برگزاری این جشنوارهها ، کشف استعدادهای جوان است. از سوی دیگر با هنرمندان جوانی مواجه هستیم که در انتظار فراخوان جشنوارهها هستند و برایشان فرقی نمیکند این جشنواره با چه موضوعی و برای کجاست. غافل از اینکه به گردش مالی جشنوارههایی کمک میکنند که عاری از برنامهریزی دقیقند و تنها به دنبال بیلان کاری هستند.
شاید دلیل عمدهای که مسئولان هر روز با شدت هر چه تمامتر به دنبال راهاندازی یک جشنواره جدید هستند، همین استقبال هنرمندانی است که روزبهروز هم بر تعداد مشتاقان آنها افزوده میشود. به نظرم تا وقتی هنرمندان در خود به یک تصمیم جدی و وفاق جمعی نرسیدهاند که به هر جشنوارهای آری نگویند، نمیتوان امیدوار بود که ریشه جشنوارههای سطحی از بین برود.
