

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در وقوع جرم، وجود سه عنصر ضروری است:
اول؛ فردی که مستعد ارتکاب جرم است و تحت تاثیر عوامل مختلف آمادگی دارد جرمی را مرتکب شود.
دوم؛ بزهدیده یا قربانی.
سوم؛ موقعیت و فضایی است که امکان وقوع جرم را فراهم میکند.
جغرافیای جرم ناظر بر عنصر سوم است. در این بخش کاری نداریم که چه عاملی موجب سوق دادن یک مجرم به سمت جرم شده است. تمرکز بر این فضا و محیط مناسبی است که امکان دسترسی مجرم به قربانی را برای وقوع جرم مهیا کرده است.
در طراحی شهری باید فضای قابل دفاع وجود داشته باشد یعنی رویتپذیر و تحت نظارت و کنترل قرار داشته باشد. حال این کنترل میتواند کنترل اجتماعی، کنترل از طریق دوربینهای مداربسته یا سیستمهای حفاظتی باشد.
طراحی یک شهر امن و ایمن یعنی شهری که شهروندان از صبح تا شب بتوانند در محیطهای قابل رویت و نظارت اجتماعی تردد کنند و به سادگی قربانی جرم نشوند.
در بسیاری از کشورها شورای شهرسازی، تحت نظارت شورای پیگیری جرم قرار دارد. طراحی شهری امن ویژگیهایی دارد که کمتر در کشورمان به آن توجه میشود.
بررسیها نشان میدهد که معماری و شهرسازی بر میزان وقوع جرم تاثیر دارد. محیطهای شهری کمتردد، تاریک و غیرقابل رویت مانند حاشیه شهرها معمولا به محل تجمع معتادان، محل مناسبی برای خرید و فروش موادمخدر و اموال مسروقه تبدیل میشود. در حالی که در محیطهای رویتپذیر معمولا مجرمان دست به چنین اعمالی نمیزنند.
در حال حاضر در کشورمان با مشکل حاشیهنشینی روبهرو هستیم؛ آمارها نشان میدهد ۱۵ میلیون نفر در حاشیه زندگی میکنند، اینجاست که بحث جغرافیای جرم مطرح میشود که چقدر حاشیه شهرها برای جرم مناسب است.
در بسیاری از کشورها پلیس معمار وجود دارد؛ یعنی پلیسی که طراحی ساختمان، کوچهها، پیادهروها و بنبستها را میداند.
در مدل شهری که امنیت در آن برقرار است، مردم تشویق میشوند از مکانهای عمومی که رویتپذیر است و تحت کنترل جامعه قرار دارد، استفاده کنند. هر چه استفاده افراد جامعه از این اماکن بیشتر باشد، امنیت آنها بیشتر است و نرخ جرائم پایینتر خواهد آمد.
پارکی که روشنایی کافی ندارد و پوشش گیاهی آن انبوه است، معمولا شبها مردم در آن احساس امنیت نمیکنند، به همین خاطر شبها آنجا به محل مناسبی برای گروههای بزهکار تبدیل میشود. حتی گاهی در آن جنایتهایی نیز رخ میدهد. مدل پارکها، نحوه پوشش گیاهی آن و نور کافی در آنها از مواردی است که میتواند در نرخ جرائم تاثیر داشته باشد. نظریههای جرمشناسی حکایت از آن دارد که تمرکز به طراحی محیط و جغرافیای جرم موجب کاهش جرائم میشود اما نقدی بر این نظریه وجود دارد. برخی صاحبنظران منتقد میگویند وجود نور کافی و رویتپذیر بودن یک مکان موجب نمیشود یک مجرم دست از جرم بردارد بلکه مکانهای رویتپذیر فقط موجب جابهجایی جرم میشود؛ بهعنوان مثال اگر چه در محیطهای رویتپذیر یک مالخر اقدام به خرید اموال مسروقه نمیکند اما این موضوع باعث نمیشود وی از جرمی که مرتکب شده، دست بردارد، بلکه به مکان دیگری میرود و در نتیجه جرم فقط از مکانی به محل دیگر جابهجا میشود اما بررسیها نشان میدهد همه جرائم جابهجا نمیشوند. بسیاری از آنها در محیطهای رویتپذیر کاهش مییابد چراکه وقتی محیط مناسب نیست دیگر مجرم تمایلی به ارتکاب آن ندارد.
متاسفانه در کشور ما در اطراف شهرها و پارکها کمتر به ایمنی اطفال و زنان توجه میشود. شهرهای ما شهرهای مناسبی برای افراد آسیبپذیر نیستند که افراد در آن احساس امنیت داشته باشند.
براساس نظریات جرمشناسانه لازم است علاوهبر زیبایی شهر به مسائل امنیتی آن نیز توجه شود. بسیاری از طرحها مانند طرح دوچرخهسواری در شهری مانند تهران هرگز اجرا نشد چراکه دوچرخهسواران در آن احساس امنیت نمیکردند.
