

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، همه چیز با بازداشت حمید بقایی شروع شد. معاون اجرایی دولت احمدینژاد، 18 خرداد 1394 پس از حضور در جلسه بازپرسی راهی زندان شد. این بازداشت پس از هفت ماه پایان یافت ولی او بار دیگر در تیرماه سال جاری به دلیل اتهامات مالی بازداشت و زندانی شد.
این بازداشت و آزادی با وثیقه، شروع دور تازهای از درگیری و اختلاف با قوهقضائیه بود که به نظر میرسید پس از رد صلاحیت محمود احمدینژاد و حمید بقایی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1396، چیزی برای باختن دیگر وجود نداشت و نقدهای تندوتیزی علیه قوه قضائیه از سوی این حلقه منتشر شد.
احمدینژاد 20 تیرماه در نامهای به قوه قضائیه معتقد بود که او و یارانش چوب موضوعی را میخورند که در مجلس مطرح کرده بودند و خواهان آزادی بیقیدوشرط بقایی شده بود. ورود مستقیم محمود احمدینژاد به تقابل با دستگاه قضا، پس از دادگاه بقایی و ماجرای «زنبیل قرمز»، ابعاد تازهتری یافت.
احمدینژاد اوایل آبان ماه، نحوه رسیدگی به پرونده حمید بقایی را نشانهای از «عمق وضعیت نابسامان قوه قضائیه» توصیف کرده بود. درست یک هفته پس از آن، وی ویدئویی را با مضمون نقد قوه قضائیه منتشر کرد و وعده داد این ویدئوها به صورت سلسهوار در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
او به بهانه پرونده بقایی، دستگاه قضا را متهم به عدم نقدپذیری کرده و معتقد بود «جوری تبلیغ شده که مردم و صاحبنظران نتوانستند نقد کنند یا به نحوی برخورد شده و محدودیتهایی ایجاد شده که باعث شده تا الان قوهقضائیه نقد نشود.» اینگونه رئیس جمهور سابق، خود را در مقام اولین کسی قرار داد که در حال نقد قوه قضائیه است!
مصلحتاندیشی یا صبر، هرآنچه آن را نام بگذاریم، باعث شده بود تا مقامات قضایی در قبال تحرکات احمدینژاد و اطرافیانش، سکوت پیشه کنند یا در لفافه به اتهامات مطرح شده پاسخ دهند.
شاید بتوان اظهارات جعفریدولتآبادی، دادستان تهران در هشت آبان ماه را یکی از پاسخهای محافظهکارانه به چنین اقداماتی دانست: «برخی متهمان و جریانات سیاسی حامی آنان، مدعیاند که قوه قضائیه در مبارزه با فساد، سیاسی عمل میکند؛ از نظر دادستانی تهران، در مبارزه با فساد هیچ فردی مصونیت ندارد.»
اما شیب تند تحولات به سمتی رفت که کار به تهدید برای افشاگری کشید. عدم حضور بقایی در دادگاه و ماجرای بستنشینی، نقش محمود احمدینژاد را پررنگتر کرد. سخنان وی علیه قوه قضائیه در دوم آذرماه بسیار تند بود: «عملکرد قوه قضائیه یک سیر کاملا نزولی دارد. الان کل کشور در خطر است و امیدی به اجرای عدالت نیست.» سخنانی که در نهایت منجر به واکنش مستقیم مقامات قضایی شد و به نظر میرسید براساس دستورکاری، مجوز پاسخ به اتهامات رئیس دولت قبل، صادر شده است.
محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور در حاشیه همایشی در پنج آذرماه به انتقاد از اظهارات محمود احمدینژاد پرداخت و وی را کلکسیونی از تخلفات توصیف کرد: «کسی که هشت سال مدیریت عالی کشور را عهدهدار بوده است؛ خصوصا در چهار سال دوم مدیریتش با یک کلکسیونی از قانونگریزی و عمل خلاف قانون، دم از دفاع از حقوق مردم میزند.»
دادستان کل کشور به سابقهای از تخلفات احمدینژاد نیز اشاره کرد و ادعای حمایت از حقوق مردم را از سوی وی بیمورد دانست: «قهر کردن و ۱۱ روز خانهنشینی و رها کردن دولت، بوسه بر تابوت یک کافر ملحد زدن، مادر چاوز را در بغل گرفتن و بوسه بر گونههایش گذاشتن و اهانت به مراجع تقلید و دروغ گفتن، جابهجایی اعتبارات و بودجهها؛ چنین آدمی با شناسنامه اینچنینی امروز در عرصه مقابله با قوه قضائیه، اهانتها و جسارتها و توهینها میکند. این دفاع از حقوق مردم است؟»
گردوخاکهای بهپا شده در چند ماه اخیر در حلقه یاران احمدینژاد به بهانه دادگاه بقایی و اخیرا به خاطر حضور اسفندیار رحیم مشایی، مقامات قضایی را مجبور ساخت تا پس از ماهها به صورت صریح تری به اظهارات مطرح شده ورود پیدا کنند. هرچند به نظر میرسد احمدینژاد و اطرافیانش عاقلتر از آنند که ندانسته و بدون هیچ هدفی اینگونه در تقابل قوه قضائیه قرار گرفته باشند. در همین حال غلامحسین اژهای، سخنگو و معاون قوه قضائیه نیز در کنفرانس خبری خود، تلویحا محمود احمدینژاد را لاتی دانست که از چشمها افتاده و برای در چشم بودن در حال داد و هوار است.
اژهای در پاسخ به اتهامات احمدینژاد گفته است: «در این صحبت حقیقتا دهها دروغ و خلاف واقع و گندهگویی و توهین به این و آن بود... در جای دیگر میگوید یک روزی قوه قضائیه خوب عمل میکرد یا عملکردش قابل قبول بود و حالا خراب شده است. چطور است که وقتی شما مورد تحقیق قرار گرفتید، خراب شد؟ مجری میپرسد که چرا قبلا انتقاد نمیکردید؟ میگوید قبلا خوب بود و حالا خراب شده است. یعنی قوه قضائیه در این چند سال بد عمل کرد چون برخی افراد شما تحت تعقیب قرار گرفتند. در جای دیگر میگوید که امور زندانها چه ربطی به قوه قضائیه دارد؟ گاهی وقتها آدم به کجا میرود؟ نخوت و خودخواهی به کجا میرسد؟»
همچنین او در پاسخ به سوالی درباره بازداشت احمدینژاد از حکمت صبر قوهقضائیه سخن گفته که «انشاءا... در آینده نهچندان دور برایتان روشن میشود.» در همین حال، محسن رفیقدوست از شروع بازه برخورد با رئیس دولت قبل خبر داده است: «انشاءا... بهزودی خدمتش خواهند رسید و قوهقضائیه در حال تکمیل پرونده است.» نحوه بیان اظهارات مسئولان قضایی و برخی از فعالان سیاسی نشان میدهد، صبر مصلحتاندیشانه در برابر چالش محمود احمدینژاد در حال پایان است و شاید این هدفی باشد که حلقه اطراف رئیس دولت قبل نیز به دنبالش باشند: «کسی که به خاطر نقدهایش علیه دستگاه قضا احضار میشود، نه به دلیل پروندههای مالی یا تخلفات اداری!»
