
معاون اول رئیسجمهور روز بعد از وقوع زلزله در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به انتقاد از مسکن مهر پرداخته و به نوعی توپ ایجاد سطح عظیم آسیبها را در زمین این طرح انداخته است و به انتقاد از آن بر آمده در صورتی که این موضوع در کنار سایر علل در رقم خوردن چنین حجمی از آسیبها قرار داشته و پر رنگ و نمایان شدن بیش از حد آن شائبه بهانهتراشی و معرفی مقصری خارج از دایره مسئولان را تقویت میکند.
سیاسیبازی برای وقتی دیگر

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، زلزله با پسلرزههای طبیعی و واکنشهای مردمی و مسئولان همچنان در جریان است. مردم زیر انواعی از آوارهای روحی و روانی در حال گذران زندگی هستند و کمبودها بیشتر از رسیدگیها سرتیتر اخبار است.
در این بین همانطور که طبیعی است انتظار مردم و آسیبدیدگان امدادرسانی و کمک سریع به آسیبدیدگان فارغ از هر نوع کشمکش و تسویهحسابهای سازمانی، سیاسی و... است اما میدان واقعیت گهگاه درگیر فضایی ملتهب و آکنده از واکنشهایی غیر از آنچه الزامی و ضروری است میشود. اظهارنظرهایی که بخشی از آنها متبوع شرایط و بخشی دیگر متبوع منافع افراد است و سوای مزیت و فرصتی که برای شخص یا سازمانی ایجاد میکند، فشاری مضاعف بر هجوم بار حزن موجود بر مردم و جامعه تزریق میکند.
یکبار در اینجای گزارش و یکبار در انتهای سخنان و فرامین مقام معظم رهبری بهعنوان فصلالخطاب تمام گزارههای موجود و پیشفرضهای غلط بیان میشود تا آنچه در مرحله عمل به اجرا در میآید، چیزی جز خدمت در جهت رضایت خلق آسیب دیده نباشد. رهبر معظم انقلاب برای اولین بار در جریان حادثه جانکاه فرو ریختن ساختمان پلاسکو دو بار پیام صادر کردند. پیامهایی که هرکدام حاوی رهنمونها و دستوراتی جهت بهتر شدن وضعیت خدمترسانی و مدیریت بحران باید در دستور کار قرار میگرفت اما پیام نخست ایشان حاوی گزارههایی بسیار راهگشا برای تمامی زمانها و در جریان تمامی اتفاقاتی از نوع ریزش ساختمان پلاسکو یا زلزله کرمانشاه بود که به این شرح است: «حادثه دردناک آتشسوزی و فروریختگی ساختمان در مرکز شهر مایه اندوه و تأسف و نگرانی عمیق اینجانب است. شهامت و فداکاری آتشنشانانی که در عملیات نجات مردم، خود دچار حادثه خطیر شده و در حال فداکاری متعهدانه به امتحانی دشوار گرفتار آمدهاند، دل را از تحسین و تمجید و نیز از نگرانی و اندوه، آکنده میسازد.»
«در حال حاضر همه تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهت دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مساله بعدی است.»
«از همه مسئولان میخواهم همانگونه که در این چند ساعت، تلاش کردهاند کار مجاهدانه خود را ادامه دهند و وظیفه فوری را بر هر حرف و حدیثی مقدم بدارند.» حالا و درگیرودار خیزش ملی در جهت رفع آسیبهای گوناگون وارده به استانهای غربی در جریان زلزله کرمانشاه متاسفانه برخی مسئولان و صاحبمنصبان با اظهاراتی خارج از دایره معمول و در اصل بیفایده در جریان کاهش غم و اندوه آسیبدیدگان به نوعی شانه خالی کردنهای مسئولیتی پرداخته و علاوهبر عدم قبول قصور، در جهت انحراف و تشویش اذهان عمومی گام بر میدارند.
معاون اول رئیسجمهور روز بعد از وقوع زلزله در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به انتقاد از مسکن مهر پرداخته و به نوعی توپ ایجاد سطح عظیم آسیبها را در زمین این طرح انداخته است و به انتقاد از آن بر آمده در صورتی که این موضوع در کنار سایر علل در رقم خوردن چنین حجمی از آسیبها قرار داشته و پر رنگ و نمایان شدن بیش از حد آن شائبه بهانهتراشی و معرفی مقصری خارج از دایره مسئولان را تقویت میکند.
میرحسین کولیوند، رئیس اورژانس کشور نیز در جریان امدادرسانی در مناطق زلزلهزده از نبود نیروهای انتظامی کافی در برخی نقاط گلایه کرده بود و خواستار تذکر به این نهاد در این زمینه شده بود که در ادامه و پس از سخنان وی سردار سعید منتظرالمهدی واکنش نشان داد و گفت: «بهتر است در شرایط فعلی هرکس وظایف خود را تمام و کمال انجام دهد و به فکر خدمترسانی به حادثهدیدگان باشیم. بدیهی است در سایه نبود آمبولانس و اورژانس یا به نوعی غافلگیر شدن عزیزانمان در اورژانس کشور آن هم به دلیل حجم کار، کمی سرعت این عزیزان در مراحل اولیه کم بود.»
شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران هم در جلسه علنی روز سهشنبه با انتقاد از هلالاحمر و فعالیتهای این سازمان در مناطق زلزله زده، گفت: «متاسفانه مشخص نیست که این سازمان کجاست و این در حالی است که باید سازمان امداد و نجات و رئیس آن، نخستین سازمانی باشد که در محل حادثه حاضر باشد.»
در کنار چنین واکنشهایی تعدادی از سلبریتیها که در سالهای اخیر پا را فراتر از حیطه تخصصی خود گذاشته و گاهی سیاستمدار و بعضی اوقات هم جامعهشناس، مهندس و... میشوند به انتقادهایی غیرمنطقی و خارج از عرف پرداخته و فارغ از اهمیت جایگاهی این اظهارات، جامعه تحت نفوذ و تاثیر این افراد با مشاهده چنین رفتارهایی مشوش و جوزده خواهند شد و تبعات ثانویه آن از منظر جامعهشناختی مهم و قابل تامل واقع میشود. اینها بخشی از واکنشهایی است که در فضای رسانهای منتشر شد و بازخوردهایی داشت و البته میتوان گفت که به همین مقدار هم محدود نخواهد بود. اما جدا از آن که نقد جدی با این دلیل که وفاق شاکله اصلی خدمترسانی است به این واکنشها وارد میشود اما مهمترین موضوع نشست اجتماعی و واکنشهای روانی و اجتماعی آنها در بستر جامعه است که دایره آسیب را از چند10 هزار نفر آسیبدیده زلزله به چند10 میلیون نفر مخاطب میرساند.
مدیریت بحران جدی گرفته شود
حسین باهر، جامعهشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با «فرهیختگان» با ابراز تاسف از وقوع چنین فاجعهای، گفت: «این یک فاجعه و اتفاق ملی است و نباید نگاهها تبعیضآمیز باشد. این اتفاق اگر در تهران یا هر شهر و استان دیگری هم که میافتاد وضع همینگونه میشد یا حتی باید انتظار بدتر از این را هم داشت. مشکل عدمآمادگی دستگاهها و سازمانها جهت مقابله با چنین اتفاقاتی است و ربطی به این استان و آن استان ندارد.»
وی با اشاره به لزوم وجود مدیریت بحران کارآمد در جریان این نوع اتفاقات ادامه داد: «واجبتر از هر کار و گزارهای در این ایام و البته در ساعات ابتدایی، موضوع مدیریت بحران است که باید جدی گرفته شود. باید علاوهبر مدیریت بحران کمیته بررسی بحران هم داشته باشید. بررسی بحران قبل و بعد از وقوع اتفاق ضروری است. با وجود چنین کمیتهای هر شخص، مسئول و غیرمسئولی به خود اجازه اظهارنظر نمیدهد و جامعه را دچار تشویش نمیکند.»
باهر در ارتباط با اثرات اجتماعی اظهارات مسئولان افزود: «این نوع اظهارات و کی بود کی بود من نبودمهای مطرح شده از زبان مسئولان فقط نوعی فرار از مسئولیت است و برای جامعه و مردم آزاردهنده میشود. تسویهحسابهای جناحی و سیاسی باید کنار گذاشته شود و در این زمان فقط رفع مشکلات مردم باید در اولویت کار قرار گیرد. چگونه میتوان لرزیدن یک آواره از زلزله و یک هموطن گریان را در این ایام دید و به دنبال تسویهحسابهای شخصی و جناحی بود؟»
عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید بهشتی در انتها با تاکید بر این موضوع که در مواقع بروز چنین بحرانهایی باید تیمهای پژوهشی و جامعهشناسان و روانشناسان نیز در محل حضور داشته باشند، خاطرنشان کرد: «حضور افراد آکادمیک و با تجربه جهت کنترل جو روانی افراد بازمانده و آسیب دیده همردیف کمکرسانیهای دیگر دارای اهمیت فراوان است و باید مدنظر قرار گیرد. بر همین اساس بیتوجهی به آن آسیبهای ثانویه بسیاری را به دنبال خواهد داشت.»
* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامهنگار
