

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هم مخالف دارد و هم موافق. مخالفان ساختارگرا و موافقان تعصبی؛ متعصبانی که حاضرند تاوان بیکفایتی مدیران دولتی از جیب خودشان و البته از جیب خیلیهای دیگر برود. موضوع هم مربوط به بدهیهای سنگین دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است که دولت گفته این بدهیها را بهعهده میگیرد و برای حل مشکل این دو باشگاه، آن را پرداخت خواهد کرد؛ چراکه اگر طلبکاران استقلال و پرسپولیس رضایت ندهند و مدارک این دو باشگاه با کلی بدهی تعیینتکلیف نشده به AFC برود، حذف آنها محتمل است. احتمالی نزدیک به صددرصد و حالا دولت برای جلوگیری از این اتفاق و البته یأسی که احتمالا در جامعه به وجود میآید، بدهی این دو باشگاه را به عهده گرفته است.
اکنون ماجرای پرداخت بدهی استقلال و پرسپولیس از سوی دولت، به چند بخش تبدیل میشود. موافقان این اتفاق چند عقیده دارند که یکی از آنها به تعصبهای هواداری آنها باز میگردد و حتی حاضرند برای حذف نشدن تیمهایشان از آسیا، از جیب خودشان و دیگران چنین پولی پرداخت شود. عدهای دیگر آنهایی هستند که میگویند استقلال و پرسپولیس بخش بزرگی از جامعه ایران را تحتتاثیر قرار میدهند و دولت با این کار به این بخش بزرگ توجهی ویژه دارد. عدهای دیگر هم معتقدند چون این دو باشگاه همچنان دولتی هستند، دولت به وظیفه خود عمل میکند و لطفی در حق استقلال و پرسپولیس انجام نمیدهد.
مخالفان کمک دولت به استقلال و پرسپولیس چه عقیدهای دارند؟ آیا عقاید آنها منطقی و منطبق با قانون است یا نه؟ شاید نتوان در این خصوص در چند خط کوتاه همه چیز را شرح داد، اما بهطور خلاصه میتوان گفت دغدغه مخالفان این موضوع بیشتر مربوط به رعایت قانون، عدالت و ساختارگرایی است. اینکه مرگ یکبار، شیون هم یکبار. قرار نیست که هر سال هواداران استقلال و پرسپولیس با مشکلات باشگاهشان تا دم مرگ بروند و برگردند. مرگ نه به معنای از دست دادن حیات بلکه به معنای شرایط بغرنج دو باشگاه که تمام احساس و زندگی هواداران را تحت تاثیر قرار میدهد. البته که چنین مسائلی هم در بین هواداران دیده شده و اتفاقات این دو باشگاه و نتایجشان به مرگ هواداران هم تبدیل شده است، اما اینجا موضوع قابل پرداختی نیست.
یکبار برای همیشه باید وضعیت استقلال و پرسپولیس تعیینتکلیف شود. اینکه هر سال با سندسازی و لاپوشانی بخواهیم ظاهر این دو باشگاه را حرفهای نشان بدهیم، چندان حرفهای نیست و با عدالت نیز همخوانی ندارد، چراکه حق باشگاههای ساختارگرای زیادی نادیده گرفته میشود. از سوی دیگر طبق قوانین مجلس شورای اسلامی نیز کمک دولت به باشگاههایی که نام حرفهای را یدک میکشند ممنوع است و دولت با کمک به استقلال و پرسپولیس نقض قانون میکند. هرچند در نهایت کار دولت را میتوان در راستای آرامش بخش زیادی از مردم دانست، اما سوال اینجاست که چرا تاوان بیکفایتی بسیاری از مدیران دولتی را مردم باید بدهند؟ منظور از مدیران دولتی مربوط به این دولت یا دولت خاصی نیست، بلکه مربوط به ادوار مختلف است که دولتها برای استقلال و پرسپولیس مدیر تعیین کردهاند. حاصل عملکرد این مدیران نیز به جا ماندن بدهیهای سنگین بوده که حالا دولت گفته آن را تقبل خواهد کرد. این بار دولت نه از کیسه خلیفه، بلکه قرار است تاوان مدیران بیکفایت را از کیسه مردم ببخشد.
* نویسنده : علیرضا محرمی نویسنده و خبرنگار
