عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگوی تفصیلی با «فرهیختگان»:
چند میلیون به این دلیل بیکار هستند که دانشجو هستند. نمی‌توان باور کرد که همه این دانشجویان به دلیل علاقه زیاد به درس مشغول تحصیل شده‌اند، بلکه به دلیل نداشتن شغل است که بسیاری از آنها وارد دانشگاه می‌شوند؛ یعنی ما دانشجویان را به‌عنوان شاغل حساب کردیم. بنابراین درصد بیکاری ما بسیار بسیار بالاتر از آن است که مسئولان دولتی ما تصور می‌کنند.
  • ۱۳۹۶-۰۸-۱۳ - ۱۵:۳۷
  • 00
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگوی تفصیلی با «فرهیختگان»:
در آمار اشــتغال دانشــجو را به‌ عنوان شــاغل مــحاسبه کردیم!/ ۱۵ میلیون بیکار داریم نه ۳ میلیون!
در آمار اشــتغال دانشــجو را به‌ عنوان شــاغل مــحاسبه کردیم!/ ۱۵ میلیون بیکار داریم نه ۳ میلیون!

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بر اساس آمار سال ١٣٩٥ مرکز آمار، بیش از یک‌میلیون ‌و ٧٠٠ هزار ایرانی در پنج سال گذشته شغل خود را از دست داده و به جمع بیکاران اضافه شده‌اند. آنطور که آمارهای رسمی می‌گوید حجم عمده بیکارشدگان در این پنج سال مزدبگیران و حقوق‌بگیران بوده‌اند و به نظر می‌رسد فشارهای اقتصادی بر بنگاه‌های اقتصادی و به‌تبع آن تعدیل نیروی صورت‌گرفته مهم‌ترین نقش را در ایجاد وضعیت موجود داشته است.

این سوال که چرا با وجود همه اقدامات صورت گرفته باز هم هر روز بر تعداد بیکاران افزوده می‌شود سوالی است که با دکتر عباسعلی ابونوری، اقتصاددان، عضو هیات‌علمی دانشگاه و فارغ‌‌التحصیل اقتصاد از دانشگاه ونکاتسوارا هندوستان مطرح کردیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» را با این اقتصاددان بخوانید.

  آمارهای متفاوتی درباره نرخ بیکاری ایرانی‌ها منتشر می‌شود. مرکز آمار یک عدد را و فردای آن روز معاون اول رئیس‌جمهور عددی دیگر را اعلام می‌کند. جالب اینجاست که وزیر کار نیز در یک همایش دیگر، عددی متفاوت‌تر از دو فرد دیگر اعلام می‌کند. به‌عنوان یک اقتصاددان که در حوزه مطالعات اقتصادی پژوهش‌های گسترده‌ای انجام دادید، با توجه به وضعیت اقتصادی کشور تعداد واقعی بیکاران ایران چقدر است؟

یکی از مسائل جدی در موضوع بیکاری این است که چه تعداد از افراد جامعه از بازار کار خارج شده‌اند. عده‌ای بر این باورند که گاهی مساله بیکاری بسیار بیشتر از آن چیزی که هست، نشان داده می‌شود اما بدون اغراق می‌توانم بگویم که بیش از ۱۵ میلیون نفر در کشور ما بیکار هستند. شاید زمانی که این جمله را مطرح می‌کنم بسیاری معترض این حرف من شوند که چنین چیزی ممکن نیست. مخالفان این حرف بر این باورند که ما درنهایت بیش از سه میلیون بیکار نداریم پس چطور ممکن است یک اقتصاددان مطرح کند که ۱۵ میلیون نفر بیکار داریم. در پاسخ به این سوال باید بگویم که اگر ما سه میلیون بیکار آشکار داریم این ۳۰ درصد از ۲۳ میلیون نفر است که باید در بازار کار مشغول باشند ولی بقیه افراد را بیکاران پنهان تشکیل می‌دهند.

  منظورتان از بیکاری پنهان چیست؟ چه کسانی را بیکار پنهان می‌دانید؟

بیکار پنهان به افرادی گفته می‌شود که کمتر از بهره‌وری‌ای که باید، تولید می‌کنند یا تولید آنها صفر یا منفی است و حتی شاید اگر دولت این افراد را اخراج کند میزان بهره‌وری کشور بیشتر از آن چیزی شود که اکنون هست. از سوی دیگر چند میلیون هم به این دلیل بیکار هستند که دانشجو هستند. نمی‌توان باور کرد که همه این دانشجویان به دلیل علاقه زیاد به درس مشغول تحصیل شده‌اند، بلکه به دلیل نداشتن شغل است که بسیاری از آنها وارد دانشگاه می‌شوند؛ یعنی ما دانشجویان را به‌عنوان شاغل حساب کردیم. بنابراین درصد بیکاری ما بسیار بسیار بالاتر از آن است که مسئولان دولتی ما تصور می‌کنند. بنابراین مساله بیکاری در حال حاضر یکی از اصلی‌ترین مسائلی است که دولت با آن مواجه است و باید به آن توجه کند.

  چطور می‌توان از این بیکاری کاست یا آن را ریشه‌کن کرد؟

اگر بخواهیم بگوییم که بیکاری چگونه به وجود می‌آید و چگونه از بین می‌رود باید به مسائل گوناگونی اشاره کرد که زمان زیادی برای طرح آن لازم است. بیکاری یک پدیده کوتاه‌مدت نیست، بلکه یک پدیده بلندمدت است، بنابراین رفع آن نیز زمانبر خواهد بود.

اگر بگوییم تورم ممکن است یک شبه اتفاق بیفتد یک هفته‌ای هم برطرف شود مثلا اگر یکباره گوشت قرمز کیلویی ۴۰ هزار تومان یک شبه هم می‌تواند ۶۰ هزار تومان شود یا به‌طور مثال ممکن است بر اثر خشکسالی محصولی گران شود اما این خشکسالی قابل پیش‌بینی است و تورم خودش را دارد و می‌تواند در زمان مشخصی هم کنترل و برطرف شود. ولی مساله رکود در بازار یک پدیده بلندمدت است، چون در بلندمدت به وجود می‌آید باید در مورد بلندمدت نیز برای مداوای آن اندیشید.

  آیا این وعده که برخی مسئولان دولتی می‌گویند در مدت یک‌سال یک میلیون شغل ایجاد می‌کنیم، امکان‌پذیر است؟

طبق برنامه پنج، باید هر سال بیش از 950 هزار شغل ایجاد شود.

ما باید توقع داشته باشیم که دولت کاری انجام دهد اما اگر کسی بگوید من در یک سال یک میلیون شغل ایجاد می‌کنم بسیار تعجب‌آور است. این وعده را در ایجاد اشتغال ساده می‌توانیم بپذیریم اما در ایجاد اشتغال پایدار و دائم غیرمنطقی است.

دولت اول روحانی در حال مهار تورم بود و در این امر هم موفق بود اما من معتقدم که در چهار سال آینده نه‌تنها دولت آقای روحانی بلکه هر دولت دیگری هم که سر کار بیاید نمی‌تواند معظل بزرگ بیکاری را از بین ببرد.

این‌طور نیست که یک نفر بگوید من می‌خواهم برای همه اشتغال ایجاد کنم و میزان تولید ملی را بالا ببرم. اصلا فرض کنید که ما فضای تولید را هم ایجاد کردیم اما حالا چه کسی قرار است این تولید ما را بخرد؟ در کدام کشور تقاضا برای محصولات ایرانی وجود دارد؟ حالا به فرض که اشتغال مستمر ایجاد کنیم و بیکاری را بتوانیم به ‌طور موقت از بین ببریم اما بازار فروش تولیدات ما کجاست؟

  آیا این نگاه بدبینانه به تولید ملی نیست؟

این بحثی که مطرح می‌شود نگاه بدبینانه به قضیه نیست. همان‌طور که پیشتر هم گفتم، به وجود آمدن بیکاری یک پدیده بلندمدت است، بنابراین در بلندمدت باید بتوانیم این مشکل را حل کنیم، چون دولت مقداری تورم را مهار کرده است ما نباید توقع داشته باشیم که بیکاری را نیز بلافاصله در مدت سه یا چهار سال حل کند و وضعیت اشتغال ما بهبود پیدا کند و از حالت رکود خارج شویم.

بنابراین می‌توان تصور کرد که دولت دوازدهم اگر هم که وعده‌ای برای رفع بیکاری داده باشد، بعید و غیرمنطقی است. البته من تصور نمی‌کنم که آقای روحانی وعده مستقیمی برای رفع این مشکل داده باشد، به هرحال تصور نمی‌شود که دولت ایشان بتواند این بیکاری را از بین ببرد. تقریبا همه افرادی که سر کار بودند و اکنون از کار بیکار شده‌اند به این دلیل بوده که کسی تولیدات آنها را نمی‌خرید. حالا فرض کنید دولت شرایطی را فراهم کرده است که همه این ۱۵ میلیون نفر در مزرعه یا حتی خانه خودشان سیب‌زمینی و گوجه فرنگی بکارند و همه تکنولوژی‌ها و منابع اولیه آن را نیز فراهم کنند و محصولات خوبی هم تولید شود؛ اما مساله اساسی این است که حالا چه کسی قرار است که سیب‌زمینی‌ها و گوجه‌فرنگی‌های ما را بخرد؟ آیا تقاضا برای کالاهای ایرانی وجود دارد که ما بخواهیم با تولید بیشتر از این حالت رکود خارج شویم و ایجاد اشتغال کنیم؟

بنابراین تا ما نتوانیم امنیت اقتصادی را به وجود بیاوریم و تا نتوانیم با سایر کشورهای دنیا که می‌توانند متقاضی محصولات ما باشند تعامل موثر ایجاد کنیم، ایجاد اشتغال تنها به صورت کاذب و مسکن و در یک دوره کوتاه امکان‌پذیر است.

  پس در شرایط فعلی راهی برای ایجاد اشتغال پایدار نیست؟

ما نمی‌توانیم اشتغال پایدار ایجاد کنیم، زیرا اقتصاد ما دچار بیماری سیاسی شده است؛ در واقع ویروس سیاسی گرفته است، تا مسائل سیاسی ما حل نشود مشکل اقتصادی ما نیز حل نخواهد شد.

به همین دلیل نیز مساله ایجاد اشتغال از موضوعاتی است که برای کشور ایران به موضوعی حاد تبدیل شده است. اگر دولت بخواهد بیکاری را از بین ببرد باید ببیند در چه زمانی امکان صادرات کالاهایی را که تولید کرده‌ایم دارد تا بتواند بر آن اساس اشتغال ایجاد کند اما امروز چنین چیزی برای ما ممکن نیست.

شاید حتی اگر در شرایط فعلی اشتغال ایجاد کنیم بلافاصله در مدت کوتاهی ممکن است با بیکاری حاد روبه‌رو شویم و متاسفانه تصور نمی‌شود که این معضلی که وجود دارد به صورت دائم و مستمر مرتفع شود. بنابراین اگر بزرگ‌ترین اقتصاددانان جهان را نیز بیاوریم آنها نمی‌توانند مشکل فعلی اقتصاد ما را حل کنند. 

متاسفانه بیکاری وجود داشته و دارد و همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و مسلما مشکلات بسیار زیادی را هم برای کشور ما ایجاد کرده است.  

تنها کاری که دولت می‌تواند در این زمینه انجام دهد فراهم آوردن زمینه برای فروش تولیدات است.  در شرایط فعلی اگر دولت همان وعده ایجاد سالانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار شغل را در کشور عملی کند، ما باید کلاه‌مان را هوا بیندازیم و خوشحال شویم.  با وجود همه اقدامات صورت گرفته باز هم هر روز بر تعداد بیکاران افزوده می‌شود و ما هنوز راه زیادی برای کاهش بیکاری داریم.

 

* نویسنده : مهدیه‌سادات شاهمرادی روزنامه‌نگار گروه اقتصادی

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰