

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در یادداشتهای گذشته علاوهبر اهمیت و ضرورت تاکید به دانشگاه در فضای عمومی به علل و عوامل بیتوجهی مردم و جامعه و مدیران به دانشگاه پرداختیم. اما سوال اساسی این شماره نحوه نگاه صحیح به دانشگاه را تبیین میکند. یعنی نگاه به دانشگاه بهعنوان یک کل یکپارچه، عمیق، قابلفهم، چندلایه و نظاممند. از این رویکرد مطالعاتی با عنوان دانشگاه پژوهشی یا دانشگاهکاوی میتوان نام برد.دانشگاه واقعیتی است که امروز کمتر جامعهای را میتوان یافت که فاقد آن باشد؛ البته وجود نهادی که فراتر از آموزشهای عمومی بپردازد؛ شاید سابقهای طولانی در تاریخ بشر داشته باشد اما فارغ از تفاوتها، امروز آن چیزی که بهعنوان آموزش عالی شناخته میشود، گسترش روزافزونی یافته و طیف وسیعی از مردم جوامع به نوعی با آن مشغول هستند و تاثیرگذاری جدی بر ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جوامع امروز دارد. «دوران پس از جنگ جهانی دوم، آموزش عالی تقریبا در همه جوامع نوین، نقش محوری داشته و این نقش همچنان روبه فزونی است.»
راههای فراوانی برای بررسی واقعیت دانشگاه وجود دارد که این تنوع موجب ایجاد رشتههای متعدد در حوزه مطالعه و فهم دانشگاه شده است.
«دانشگاهپژوهی» عبارت است از رشتههای متنوعی که با روشهای مختلف به بررسی، پژوهش و مطالعه ابعاد و سطوح دانشگاه میپردازند. البته اصطلاح دانشگاهپژوهی در تحقیقات فارسی بیشتر با رویکرد مدیریتی و بهرهوری دانش و دانشگاه بهعنوان یک سازمان(IR) و موسسه به کار گرفته میشود درحالی که نگاه از زاویه مدیریتی به دانشگاه فقط یکی از گونههای دانشگاهپژوهی است نه همه آن. بنابراین به نظر میرسد عبارتهایی مانند «دانشگاهکاوی» یا «واکاوی دانشگاه»، دقیقتر منظور این مقاله از دانشگاهپژوهی را منتقل میکند. استخراج رشتههای دانشگاهپژوهی؛ به شکل استقرایی در تاریخ علم در ایران یا جهان میتواند موضوع پژوهش مفصلی قرار گیرد اما عمده رشتههایی که با روشهایی چون عقلی، تجربی، نقلی و... متناسب با هدف مسائل خود، در این حوزه دستهبندی میشوند، به شرح ذیل میتوان اشاره کرد:
فلسفه دانشگاه
فلسفه دانشگاه، دلیل بودن دانشگاه را بررسی میکند و به بنیانهای ماهیتی دانشگاه میپردازد. مسائلی چون هویت و ماموریت دانشگاه، وجهتمایز ساختار درونی و بیرونی دانشگاه با سایر نهادها، تناسب تلقی از علم و دانشگاه و از اینقبیل در آن مورد بحث قرار میگیرد. آثاری چون جدال دانشکدههای کانت و کتاب ایده دانشگاه با گزینش میثم سفیدخوش که ترجمه مجموعه مقالات در این حوزه است را میتوان در این رشته دستهبندی کرد.
جامعهشناسی و تاریخ دانشگاه
جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی و تاریخی به ارتباط جامعه و دانشگاه، استقلال دانشگاه، اجتماعات علمی، جهانی شدن و ارتباطات بینالمللی و از این قبیل موارد از دریچه جامعهشناختی میپردازد. آثار انسان دانشگاهی بوردیو یا فرهنگ و دانشگاه نعمتا... فاضلی و سرگذشت و سوانح دانشگاه مقصود فراستخواه، موانع رشد علمی فرامرز رفیعپور ازجمله کتب شناخته شده در این رویکرد است. همچنین محمدامین قانعیراد، ابراهیم فیاض و سعید زیباکلام و عماد افروغ به انتشار آثاری در این حوزه پرداختهاند.
اقتصاد و مدیریت دانشگاه و سیاستگذاری اقتصادی علم
این سه رشته در یک مجموعه قرار داده شده است تا نزدیکی رویکرد آنها در نگاه به دانشگاه بهعنوان یک موسسه روشن شود. این رویکرد وجوه مالی و اقتصادی دانشگاه و مسائلی مانند راههای تامین مالی و درآمد دانشگاه، کیفیت آموزش عالی و بهرهوری دانشگاه و منطق اقتصادی دانشگاه را بررسی میکند. اندیشه آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل و سایر آثار درخصوص دانشگاه شاید اولین جرقههای این رشته بود و در ایران یعقوب انتظاری، غلامحسین خورشیدی، محمد یمینی دوزیسرخابی، علینقی مشایخی، محمد مالجو و سپهر قاضینوری و دیگران آثاری در این خصوص منتشر کردهاند.
تربیت و روانشناسی دانشگاه
نگاه علوم تربیتی و روانشناسی به دانشگاه، بیشتر ساختار درونی دانشگاه به لحاظ برنامهریزی آموزشی و درسی، تکنولوژی آموزشی و ابزارهای آن و انگیزهها و رفتارهای عناصر دانشگاهی و امثال آن را مورد توجه قرار میدهد. این رشته عمدتا با تاملات جان دیویی در جهان بسط یافته و در ایران اندیشمندانی چون علی شریعتمداری، خسرو باقری، علی علاقبند و کوروش فتحی و دیگران به انتشار کتب در این زمینه پرداختهاند.
فقه دانشگاه
این رشته به تشریح مسائل و احکام فقهی در دانشگاه میپردازد؛ احکام علمجویی، روابط عناصر دانشگاهی، مسائل فقهی انتشار علم و امثال آن. کتاب منیه المرید شهید ثانی در این حوزه جزء آثار برجسته است و حجتالاسلام علیرضا اعرافی نیز در سالهای اخیر به این حوزه پرداخته است.
سیاست دانشگاه
بررسی رابطه قدرت و علم، نهاد دانشگاه و سیاست محور فعالیت این رشته است. همچنین بررسی جریانات اعتراضی و مدنی درون دانشگاه و جنبش دانشجویی در این حوزه قرار میگیرد. فوکو ازجمله شناختهشدهترین صاحبنظران این رشته است. در ایران نیز صادق زیباکلام و شهریار زرشناس و برخی دیگر از اساتید آثاری در این حوزه منتشر کردهاند.
«دانشگاهپژوهی» در فضای علمی ایران و جهان دارای گرایشها، اندیشمندان و آثار متعدد دیگری است که مورد اشاره قرار نگرفته است. هدف این یادداشت فقط فتح باب مختصر و اشارهوار به سطوح مختلف مطالعه دانشگاه است تا زمینه طرح این مطالعات در حوزه عمومی که متاسفانه نهتنها در حوزه عمومی جامعه بلکه در اذهان دانشگاهیان هم شناخته شده نیست، فراهم شود. در ادامه همین مسیر میتوان با بررسی استقرایی آثار متعدد داخلی و خارجی را شناسایی و همچنین ضمن آسیبشناسی آن راهکارهایی برای بسط و تعمیق بیشتر «دانشگاهپژوهی» در ایران ارائه کرد.
