

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کنفرانس «انقلاب و تحول در اندیشهها و تاریخ اسلامی» با همکاری بنیاد مطالعات اسلامی روسیه و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و با شرکت جمعی از اساتید و پژوهشگران ایران و روسیه و برخی کشورهای دیگر در مسکو برگزار شد. غلامرضا اعوانی، عبدالحسین خسروپناه و سیدجواد میری در این کنفرانس حضور داشتند. در کنار این کنفرانس حجتالاسلام خسروپناه، رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران عصر روز جمعه گذشته در سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو با پروفسور دوگین اندیشمند روسی دیدار و گفتوگو کرد. الکساندر دوگین، فیلسوف روسی 55 ساله و نویسنده کتاب «تئوری چهارم سیاست» با ایدئولوگ «اورآسیاگرایی» از تاثیرگذاران در سیاست خارجی پوتین به شمار میرود و به نوعی دیپلماسی اندیشهای روسیه را پیگیری میکند. او که با نگاهی سنتگرایانه به نقد مدرنیسم و پستمدرنیسم و فرآیند جهانی شدن میپردازد، پیش از این نیز در سفرهای مختلفی که به ایران داشته است با اندیشمندانی ازجمله حجتالاسلام میرباقری، استاد رحیمپورازغدی، شهریار زرشناس و دیگران دیدار داشته است. در ادامه گفتوگوی کوتاه ما با استاد خسروپناه در مورد این دیدار را از نظر میگذرانید.
از جلسه خود با دوگین بفرمایید.
هم بنده خیلی مشتاق بودم تا در این سفر ایشان را از نزدیک ببینم و هم ایشان از قبل با آثار بنده آشنایی داشتند و علاقهمند بودند که این جلسه ترتیب داده شود. گفتوگوی خیلی خوبی صورت گرفت و حدود یک ساعت و نیم در مورد بحث تمدن گفتوگو کردیم. ایشان معتقدند ما نباید تمدن را منحصر به تمدن مدرن غربی که کاملا برگرفته از تمدن یونان و روم باستان هست، بدانیم و در واقع به انواع تمدنها ازجمله تمدن اسلامی باور دارند و در این جلسه در مورد امتیازاتی که در ایران وجود دارد - ازجمله فلسفه و حکمت و عقلانیتی که فلاسفه بزرگ اسلامی تدوین کردهاند- صحبت کردند.
دوگین چقدر با میراث فلسفی اسلامی آشنایی دارند؟
ایشان در حکمت اسلامی مطالعاتی داشت. همچنین علاقه خاصی به حکمت اشراق داشت و خود را یک بهعنوان یک متفکر ارتدوکس اشراقی معرفی میکرد.
محور اصلی صحبتهای شما در این جلسه چه بود و در مورد چه مسائلی به بحث پرداختید؟
بنده درباره نسبت اسلام و مدرنیته صحبت کردم و توضیح دادم که در ایران جریانات مختلف فکری ازجمله تجددگرا، تجددستیز، سنتی، سنتگرا و تجددگزین وجود دارد و به این اشاره کردم که با توجه به آنچه از منظومه فکری امام و رهبری استنباط کردیم میتوانیم نتیجه بگیریم که تجددگزین انتقادی هستیم. میتوان از بعضی امتیازات ازجمله علم و صنایع مفید غرب استفاده کرد ولی مبانی فلسفی غرب ازجمله اومانیسم و سکولاریسم و سوبژکتیویسم با اسلام سازگاری ندارد. البته اسلام از عرف حتی در اجتهاد و موضوعشناسی اجتهاد استفاده میکند اما سکولاریسم را قبول ندارد. اسلام معتقد به کرامت انسان است و جایگاه ویژهای برای آن قائل است اما اومانیسم را قبول ندارد. اسلام برای عقل جایگاه ویژهای قائل است و حتی به تقدم عقل بر وحی قائل است اما سوبژکتیویسم را نمیپذیرد.
چه نقطه مشترکی بین شما و دوگین در این نشست وجود داشت؟
دوگین و بنده بر این نظر تفاهم داشتیم که امروزه جهان بشریت بیش از گذشته به استقلال فکری نیازمند است. امروز جهان بشریت گرفتار استعمار فکری است، درحالی که در گذشته گرفتار استعمار سیاسی بود و در واقع کشورهای آسیایی و آفریقایی در اختیار حکمرانان اروپایی قرار داشت. درست است که این کشورها امروزه استقلال سیاسی پیدا کردهاند ولی گرفتار نوعی استعمار فکری و اندیشهای هستند و همین سبب شده است تا گرفتار از خودبیگانگی و نوعی الیناسیون بشوند و در حقیقت هویت خود را از دست دادهاند. به همین خاطر استعمار فکری و اندیشهای به مراتب از استعمار سیاسی خطرناکتر است. در اینجا ایران و روسیه میتوانند در این موضوع پیشگام باشند و از طریق متفکران خود برای نخبگان خود استقلال فکری را ایجاد کنند تا در وهله بعد بر توده مردم نیز اثرگذار باشد.
دوگین در سفرهای پیشین خود به ایران با دیگر اندیشمندان کشورمان نیز گفتوگو داشته است. آیا این دیالوگ ادامه خواهد داشت؟
بله. قرار شد تا این گفتوگوها را ادامه دهیم. ایشان آخرین اثرشان در موضوع ایران و تمدن ایرانی را به بنده هدیه کردند و من نیز کتاب «جامعه علوی در نهجالبلاغه» که اخیرا به زبان روسی در مسکو ترجمه شده و همینطور مجله اشراق که با همکاری موسسه حکمت و فلسفه ایران و انستیتو فلسفه روسیه و بنیاد مطالعات اسلامی این کشور منتشر میشود را به ایشان هدیه کردم.
