
در این مطلب پنج قانون موفقیت در کسبوکار را از زبان مایکل گربر، مربی و مشاور در زمینه توسعه تجارت و کسبوکار گفته شده است.
۴ قانون موفقیت در کسبوکار از زبان یک مشاور توسعه تجارت

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هر کسبوکاری برای رونق و موفقیت، نیازمند برنامهریزی دقیق و موشکافانه است تا پلههای ترقی را یک به یک درنوردد. در این مطلب پنج قانون موفقیت در کسبوکار را از زبان مایکل گربر، مربی و مشاور در زمینه توسعه تجارت و کسبوکار گفته شده است.
معمولیترین کسبوکار را انتخاب کنید
۱ منظور این است که محصولات و خدماتی را بسازید و بفروشید که هرگز از مد نمیافتند. بهعنوان مثال میتوان به مواردی همچون غذا، مراقبتهای بهداشت، ارتباطات، پوشاک، حملونقل و رفاه اشاره کرد. در اینجا منظور فقط انتخاب محصولات و خدماتی است که از مد خارج نمیشوند، زیرا مد غیرقابل پیشبینی است و یک شبه تغییر میکند و تفننی است. شرکتهای بزرگ و موفق در کسبوکار که محکم و استوار هستند، اساسا ریشهدارند. آنها فقط کارهایی را انجام میدهند که مطابق با عرف و دارای عمر طولانی باشند و آنچه ضروری و موردنیاز هستند، به همان کارها میپردازند.
مدام در حال بهبود بخشیدن باشید
۲ باور اکثر مردم این است که شرکتها میمیرند چون کارهای اشتباه انجام میدهند.
این باور در مورد بعضی شرکتها درست است، اما بیشتر آنها میمیرند چون ساکن و ثابت هستند.
عقاید، رسم و رسوم و نحوه انجام کارها ثابت نیست و پیوسته در حال تغییر هستند، پس شرکتهای ثابت و راکدند که رونق نمیگیرند. آنها به جای اینکه گذشته را ترمیم کنند، به گذشته خود چسبیدهاند، درحالی که کسبوکارهای موفق مدام در حال بازسازی گذشته خود هستند و البته بعضی شرکتهای موفقیت در کسبوکار یک گام جلوتر گذاشته و امروز را گذشته فردا تصور میکنند و برای اینکه زمان را از دست ندهند امروز برای نوآوری و تغییر غنیمت میشمرند.
به مشتری خود گوش میکنند
۳ با آنکه خیلیها این قانون را قبول دارند، اما تعداد کمی آن را رعایت میکنند. شما باید به نیازهای مشتری گوش دهید، یعنی شما باید بدانید وقتی مشتری صبح بیدار میشود وقتی به بچههای خود غذا میدهد، وقتی لباس میپوشد، وقتی وظایف شغلی خود را انجام میدهد، وقتی برای صرف غذا از اداره خارج میشود و... به چه فکر میکند و در کل او ترجیح میدهد چه کاری انجام دهد. به مشتری خود توجه کنید و او را بهتر از خودتان بشناسید و از خودتان بپرسید و خودتان را جای او قرار دهید.
به چیزهای که میشنوید و احساس میکنید واکنش نشان دهید
۴ اگر به اطلاعاتی که از مشتری به دست میآورید واکنش نشان ندهید، گوش دادن به مشتری و احساس کردن آن بیفایده است. در مقابل دریافت این نشانهها شما باید واکنش نشان دهید و پاسخهایی را به سمت مشتری روانه و این واکنشها را تبدیل به جزئیات عملی کار خود کنید.
