
به نظر میرسد با اعتماد و شفافسازی و همچنین ترویج فرهنگ انساندوستی و زمینهسازی برای تحقق شیوه مدیریت اقتصاد اسلامی، ایران در مدت زمان کوتاهی میتواند جامه فقر را از تن بخشهای محروم کشور بهدر آورد و مسلمانی را آنگونه که در روایات معصومان آمده است زنده کند.
با فرهنگسازی، مدیریت مردمی را تبدیل به مدیریت ملی کنیم

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ایام عزاداری سیدالشهدا که فرا میرسد، شیعیان و حتی پیروان سایر ادیان و مذاهب به سنت دیرینه خود، سفرههای نذری خود را باز میکنند تا فقیر و غنی از این سفرههای رنگارنگ نذری استفاده کنند.
آنچنان که تازهترین آمارهای غیررسمی نشان میدهد، ایرانیها معادل دو هزار میلیارد تومان غذای نذری فقط در ماه محرم توزیع میکنند، اگر این رقم را با میزان نذورات در ایام راهپیمایی اربعین در ماه صفر جمع کنیم رقم بسیار قابل توجهی به دست میآید از مشارکت خودجوش و خارج از برنامهریزی حکومتها و دولتها.
در این سنت حسنه که از قرنها پیش در میان این مردم شکل گرفته، هرکس در حد بضاعت خود سفرهای پهن میکند، از جرعه آب گرفته تا ظرفهای رنگارنگ قیمه و گوشت. عدهای به صورت فردی خیرات میدهند و عدهای همراه با خانواده و برخی نیز نذر خود را به دست هیاتها و مساجد و تکیهها میسپارند. براساس آمار سازمان تبلیغات اسلامی در کل استان تهران ۱۹ هزار و ۲۹۴ هیات مذهبی فعالیت میکنند و در کل کشور نیز ۱۰۰ هزار هیات، بهطور رسمی به ثبت رسیدهاند. اما تنها در شهر تهران، تعداد هیاتهای غیررسمی حدود 30 هزار هیات برآورد میشود. آنطور که آمارها نشان میدهد هر هیات کوچک در هر وعده حداقل غذای کامل 300 نفر را تامین میکند یعنی در شعاع آن هیات و مسجد، کسی گرسنه سر بر بالین نمیگذارد. آمارها نشان میدهد که در ایام پیادهروی اربعین هم در تمام شهر کربلا و اطراف آن و حتی مسیر پیادهروی زائران از پیش از مرزهای ایران تا داخل کشور عراق و ورودی شهر کربلا، کسی گرسنه نمیماند. بر این اساس در دو ماه قمری محرم و صفر به صورت خودجوش و داوطلبانه، تعداد زیادی از فقرا و مستمندان اطعام میشوند.
حال اگر به این دو ماه، خیرات و افطاریهای ماه مبارک رمضان را نیز اضافه کنیم، سه ماه در سال یعنی یکچهارم از سال، غذای فقرا و حتی بخشی از مردم طبقه متوسط اقتصادی نیز تامین میشود.
«سیدمهدی المدرسی» در مقالهای تحت عنوان «بزرگترین حرکت زائرانه جهان در جریان است اما شما هرگز چیزی از آن نشنیدهاید!» که در سایت «هافینگتونپست» منتشر کرده است به تفاوت این سفره عظیم مسلمانان با کمکهای بینالمللی سایر کشورها و ابرقدرتهای جهان پرداخته و مینویسد: «پس از زلزله هائیتی و با حمایت و همدلی جهانی، برنامه غذای جهانی سازمان ملل اعلام کرد که با تلاشهای زیادش، نیممیلیون وعده غذایی تحویل داده است. ارتش ایالات متحده منابع عظیمی از آژانسهای فدرال را فراهم و اعلام کرد که در مدت پنجماه بعد از این فاجعه انسانی، 4.9 میلیون وعده غذایی به اهالی هائیتی تحویل داده شده است. حالا این را مقایسه کنید با تعداد بیش از ۵۰ میلیون وعده غذایی در روز در طول مراسم اربعین که برابر است با حدود ۷۰۰ میلیون وعده غذایی برای تمام مدت این مراسم.
تمام این غذاها نه با سازمان ملل متحد یا هر خیریه بینالمللی دیگری بلکه توسط کارگران و کشاورزان فقیری تامین شده است که عاشق این هستند که به زائران خدمت کنند و تمام سال پسانداز میکنند. همهچیز، مانند امنیت این مراسم، غالبا برعهده رزمندگان داوطلبی است که یک چشم بر داعش دارند و یک چشم بر محافظت از مسیر پیادهروی زائران. یکی از افراد فعال در موکبها میگوید: «برای آنکه ببینید اسلام چه آموزههایی دارد، به رفتار چندصد تروریست وحشی نگاه نکنید، بلکه به از جان گذشتگی بیچشمداشتی نگاه کنید که میلیونها زائر اربعین از خود نشان میدهند» درواقع، از چند لحاظ باید مراسم اربعین در کتاب گینس ثبت شود: بزرگترین گردهمایی سالانه، طولانیترین سفره پیوسته غذا، بیشترین افرادی که بهرایگان غذا میخورند، بزرگترین گروه داوطلبانهای که به یک واقعه خاص خدمت میکنند و همه اینها در جایی است که تهدید حملات انتحاری وجود دارد.»
آنچه این نویسنده و سایر کسانی که از نزدیک شاهد ایثار و بخشندگی مسلمانان و وسعت همراهی جمعی و نذورات و خیرات آنها در این ایام به آن اشاره میکنند، الگوگیری از امام حسین(ع) و حضرت علی(ع) بهعنوان نماد فراگیر، بیحدومرز و فرامذهبی از آزادی و مهربانی و تأسی به سبک زندگی این بزرگواران است اما حال سوال اینجاست که چگونه میتوان این شیوه زندگی و مدیریت مردممدارانه اطعام فقرا را در تمام سال تسری داد؟
آنچه به نظر میرسد آن است که در حال حاضر و با توجه به وسعت جغرافیایی و جمعیتی ایران، شناسایی فقرا و توزیع عادلانه غذا و سایر مایحتاج در تمام طول سال برای همه افراد جامعه دشوار است اما اگر گروههای مردمی همچنان که به صورت هیاتی در مساجد و تکیهها دور هم جمع میشوند و در تهیه و توزیع غذا مشارکت میکنند، در طول سال براساس یک برنامه مدون با نهادهایی همچون کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی، جهاد کشاورزی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همراهی داشته باشند، بسیاری از مظاهر فقر که اکنون در جامعه قابل مشاهده است، از بین خواهد رفت.
یکی از عواملی که میتواند به این امر کمک کند، فرهنگسازی از طریق رسانههاست.
از سوی دیگر مشاهده تغییرات ملموس در شرایط زندگی مردم فقیر جامعه، میتواند مردم را تشویق به همراهی بیشتر با دولت در راستای فقرزدایی از کشور کند. سومین و اصلیترین عاملی که میتواند مشارکت جمعی آحاد مردم را به همراه داشته باشد، اعتمادزایی هرچه بیشتر تشکلهای اجرایی و قضایی کشور است.
تجربه درخشان سالهای ابتدایی شکلگیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به روشنی گواه این واقعیت است که هر زمان مردم به دستگاههای اجرایی نظام اعتماد داشته باشند، از جان و مال و در راستای طرحهای ملی
حمایت میکنند.
همچنانکه آبادانی سالهای نخست انقلاب با همراهی مردم و جهاد کشاورزی و همچنین مشارکت حداکثری خانوادههای ایرانی در میدانهای نبرد دفاع مقدس و کمکرسانی در پشت جبههها، همگی نشانههایی از اعتماد و همراهی مردم با طرحها و اهداف حکومتی و دولتی بوده است. عملکرد شفاف دستگاههای اجرایی و همچنین برخوردهای قاطع دستگاه قضایی با متخلفان اقتصادی و کوتاه کردن دست سودجویان و اختلاس گران از مجاری قدرت و ثروت ملی، میتواند نویدبخش همراهی بیشتر مردم در راستای رفع فقر و آبادانی کشور باشد. به نظر میرسد با اعتماد و شفافسازی و همچنین ترویج فرهنگ انساندوستی و زمینهسازی برای تحقق شیوه مدیریت اقتصاد اسلامی، ایران در مدت زمان کوتاهی میتواند جامه فقر را از تن بخشهای محروم کشور بهدر آورد و مسلمانی را آنگونه که در روایات معصومان آمده است زنده کند. همانطور که در کلام معصوم تاکید بسیار شده است که «از ما نیست کسی که همسایه فقیرش از گرسنگی سر بر بالین بگذارد.»
