

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در طول سال جشنوارههای بیشماری توسط نهادهای دولتی و بخش خصوصی برگزار میشود که طول عمر بعضی از آنها به یک یا چند دوره و تعداد بسیار محدودی از آنها به بالای عدد 10 میرسد. جشنوارههایی که موضوعات آنها یا در جهت اهداف برگزارکنندگانشان است یا شامل موضوعاتی میشوند که از منظر هنری؛ هنرمند قدرت مانور و فضای کاری بسیاری را برای خلق اثر دارد که نمونههای آن را در جشنوارههایی با قدمت بیش از دو دهه میتوان مشاهده کرد. فراخوانهای جشنوارهها همیشه هنرمندان را با فیلترهایی روبهرو میکند که ناگزیر تعدادی از هنرمندان عطای حضور در آن را به لقایش میبخشند. فیلترهایی چون نحوه ارائه اثر هنری، حضور هیات داوری یا جالب نبودن موضوعات و... همیشه در انتخاب هنرمندان برای حضور در جشنوارهها تاثیرگذار است.جشنوارههایی با هزینههای هنگفت که شامل جوایز، حقالتالیف، برگزاری مراسم اختتامیه، هزینههای دبیرخانه و ... میشود بدونشک باید در جهت اهداف و منافع برگزارکنندگانش باشد؛ اما این موضوع تا جایی پیش میرود که برگزارکنندگان آن توقع دارند شرکتکنندگان از موضوعات بیارتباط هم خلق اثر کنند. این محدود کردن هنرمند به موضوعاتی خاص میتواند فکر و اندیشه هنرمند را از او بگیرد و او را فقط به کار کردن در جهت اهداف حامیان جشنواره وادار کند و این همان جشنوارهای شدن هنرمند است که بسیاری از هنرمندان حرفهای کشور نسبت به آن هشدار میدهند.
بیشک اگر جشنوارهها با سیاستگذاری صحیح و اهدافی بلندمدت برگزار شوند و سعی کنند در کنار اهدافی که در نظر دارند به ارتقای دانش و انگیزه هنرمند برای ادامه کار هنری خود توجه کنند میتوان برای آنها نقش مفیدتری را قائل بود. چهبسا جشنوارههایی که از رهگذر همین آیندهنگری و بهروز کردن خود و برنامهریزی دقیق توانستهاند قریب به چنددهه در فضایی هنری کشور حضور داشته باشند.البته اهمیت بعضی جشنوارهها فراتر از مرزهای ایران است و استقبال هنرمندان خارجی و توجه به این جشنوارهها نیز نشان از اهمیت آنها دارد. این مهم جز با یک کار تیمی و ترسیم افقهای بلندمدت توسط برگزارکنندگان آن محقق نمیشد.
حمایت از برگزیدگان جشنوارهها راهی برای توانمندسازی آنان است
کوروش پارسانژاد، طراح گرافیک، مدرس دانشگاه و داور جشنوارههای متعدد تجسمی بوده است. او معتقد است: «خروجی جشنوارههای تجسمی را در آثار برتری که روی دیوار میروند میتوان مشاهده و ارزیابی کرد. همچنین انتشار فراخوان، دریافت، انتخاب و داوری آثار و تقدیر از نفرات برتر مراحلی است که یک جشنواره به طور طبیعی طی میکند ولی اگر جشنوارههای موضوعی که در سالهای اخیر رواج پیدا کردهاند سعی کنند در کنار موارد فوق به موضوع آموزش نیز توجه کنند و هنرمندان را در جهت موضوعات خاص خود آموزش دهند، موفقتر ظاهر میشوند.»
وی گفت: «به عنوان مثال در نمایشگاهها، جشنوارهها و سوگواریهایی چون اسمای الحسنی، پوسترهای عاشورایی و... که با موضوعات خاصی برگزار میشوند، اگر کارگاههایی با حضور استادان و پژوهشگرانی برگزار شود که بتوانند لایههای پنهانی موضوع را برای هنرمندان بسط دهند، میتوان امیدوار بود این هنرمندان جوان بتوانند هم از نظر ایدهیابی و هم از نظر ارتباط مفهومی با موضوع بهتر کار کنند.»وی حمایت از برگزیدگان جشنوارهها توسط برگزارکنندگان آنها را راهی برای توانمندسازی و کشف استعدادهای جوان دانست و خاطر نشان کرد: «از آنجایی که متولیان بسیاری از این جشنوارهها، نهادهای دولتی هستند میتوان با سفارش دادن کار و خرید آثار هنرمندان جوانی که در ابتدای راه هستند، انگیزهای مضاعف را در آنها بهوجود آورد؛ بهخصوص امروزه که بازار کار طراحی گرافیک رونق چندانی ندارد. به عنوان مثال سازمان زیباسازی شهرداری تهران، چندین سال است که با برگزاری کارگاههای تخصصی سعی دارد با خرید آثار هنری هم حمایتی از هنرمندان کند و هم با ارائه آثار آنها در فضاهای شهری جلوهای هنری به شهرمان بدهد و توجه مردم را به هنر دیداری و پیامرسان جلب کند که نمونه این کارها را در بیلبوردها و تبلیغات شهری میبینیم.»
این مدیر هنری و عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک، نگاه داوران در انتخاب آثار برگزیده را یکی از ملاکهای ارزیابی دانست و گفت: «برای انتخاب یک اثر هنری باید ملاکهایی را در نظر بگیریم. در کنار اینکه آثار هنری باید مباحث آکادمیک و فنی را رعایت کنند داشتن ایده خوب و شباهت نداشتن آن اثر به آثار هنرمندان دیگر، لازمه این کار به شمار میرود. البته رسیدن به این هدف به سختی میسر میشود. همچنین نگاه داوران به موضوع و اینکه اثر هنری چقدر با نگاه آنها در یک راستا است از پارامترهای تاثیرگذار است. اگر جشنوارهای را به دو گروه داوری بدهیم، نتیجه آن ممکن است متفاوت باشد.»
وی ادامه داد: «گاهی در جشنوارهها، هنرمندان اعتراضهایی نسبت به داوریها دارند و مسائلی از این قبیل که چرا داور به یک کار کپی یا کاری که در جشنوارههای دیگر حائز رتبه شده است رای دادهاند، مطرح میشود. در اینجا باید بگویم مسئولیت این موضوع برعهده دبیرخانه جشنواره است که از ورود آثار تکراری جلوگیری کند. داوران به ارزیابی آثار دریافتی میپردازند، بنابراین طبیعی است که تمام آثار تولید شده در دنیا را ندیدهاند. در حقیقت ملاک داور آثاری است که در اختیار او قرار میگیرد و کارهای برگزیده را از میان آنها انتخاب میکند. در این میان اگر تشخیص دهد اثری کپی است آن را کنار میگذارد و معمولا این اتفاق در مراحل داوری بسیار رخ میدهد. با توجه به تجربههای متعدد داوری باید بگویم بهطور معمول تنها برگزیدگان جشنواره و طراحانی که آثارشان روی دیوار رفته است، از جشنواره راضی هستند.»
پارسانژاد به رابطه مستقیم طراحی گرافیک با سفارش کار اشاره کرد و اظهار داشت: «طراحی گرافیک، هنری کاربردی است و بر اساس نیاز جامعه و دادن سفارش شروع میشود. به همین دلیل این آثار باید با خارج شدن از فضای نمایشگاهی در معرض دید عموم قرار بگیرند تا فرهنگسازی کنند. باید به غیر از جامعه طراحان گرافیک با مخاطبان گستردهتری ارتباط برقرار کنند و در جهت حل مشکلات ارتباطی جامعه موثر باشند.»
از دل هر اثر هنری زمزمه خالق آن به گوش میرسد
هر اثر هنریای که تولید میشود سعی دارد پیام مستتر در خود را که تراوش ذهنی هنرمند است، با مخاطبان زیادی به اشتراک بگذارد. به این خاطر انتشار یک اثر هنری در فضاهای متعدد شهری، علاوهبر دمیدن روح لطیف هنر پیرامون ما باعث میشود هنرمند از بازخوردهای مردم نسبت به نقاط ضعف و وقوت خود آگاه شود و هدایتگر او باشد. در این راه مساعدت سازمانها و تخصیص بودجه برای اعتلای هنر ایرانی بسیار کمککننده است. چهبسا با سرمایهگذاری روی هنرمندان علاوهبر پاسداشت هنر کشور بهتر از هرگونه تبلیغی بتوان بر مخاطبان خود نفوذ کرد. در این مسیر مدیرانی که تاثیر شگرف هنر را بر جامعه خود درک کرده، سعی کردهاند با برگزاری جشنوارههایی علاوهبر نیل به مقصود خود، گامی ناچیز در حمایت از هنر و هنرمند بردارند. البته نکتهای که باید گوشزد کرد اینکه در کنار تولید و حمایت از صاحبان آثار، بحث انتشار آن آثار و ارتباط هر چه نزدیکترش با مخاطبان نیز باید جدی گرفته شود و برای آن برنامهریزی کرد.
تعدد جشنوارهها باعث ناپختگی آنها شده است
علیرضا کریمیصارمی، دبیر جشنوارههای متعدد عکاسی، چگونه برگزار شدن جشنواره و اینکه چه کسانی و با چه اهدافی جشنواره را برگزار میکنند را در موفقیت یک جشنواره تاثیرگذار خواند و بیان داشت: «متاسفانه چندین سال است که بر تعداد جشنوارهها در کشورمان افزوده شده؛ بهطوری که عمر بسیاری از آنها به ندرت به بیش از سه تا چهار دوره میرسد. ساختار اولیه این جشنوارهها به پختگی لازم نرسیدهاند و اندیشه لازم در خصوص آنها در نظر گرفته نشده است. همچنین با تغییر در سطوح مدیریتی، نسبت به آن جشنواره مخالفتهایی صورت میگیرد. بیشتر آنها به جای اینکه برای هنرمندان و مردم عایدی داشته باشند درجهت منافع برگزارکنندگان خود برای ارائه بیلان کاری به مدیران بالاتر حرکت میکنند.»
وی تصریح کرد: «به نظرم این جشنوارهها چون از ابتدا با برنامهریزی و آیندهنگری پایهگذاری نشدهاند خیلی نمیتوان انتظار داشت ماندگار باشند. البته در کنار این عوامل، مدیریت فرهنگی و هنری هم بسیار تاثیرگذار است. باید گفت حتی جشنوارههایی بودهاند که با پشتوانه خوبی شروع به کار کردهاند ولی به دلیل اعمال نظر مدیریتی، پس از چند دوره برگزاری خاتمه یافتهاند.»
این مدرس عکاسی، جشنوارههای هنریای را که با موضوعی خاص برگزار میشوند، لازمه جامعه فرهنگی برشمرد و خاطر نشان کرد: «همواره هنر زبانی قدرتمند و بیانی رسا در انتقال معانی داشته است. اینکه مدیران سعی دارند از طریق برگزاری جشنوارههای هنری با موضوعاتی خاص، به جامعه آگاهیبخشی دهند، امری ستودنی است. البته برگزارکنندگان جشنواره باید سعی کنند موضوع را هر چه بهتر برای هنرمندان بسط دهند تا با تفکر و اندیشه خاصی آن را ارائه دهند و مثل بسیاری از جشنوارهها که بیهدف و فاقد کیفیت لازم هستند و آثارشان اثربخشی لازم را بر مخاطب ندارد، نباشند.»
وی در این زمینه افزود: «به عنوان مثال در جشنوارهای با موضوع دامپزشکی، هنرمندی موفق است که فارغ از نگاه ساده به موضوع جشنواره و تولید تصاویر معمولی به سراغ تحقیق و پژوهش پیرامون آن موضوع واحد برود و وقتی احساس کرد به نگاه ویژهای دست پیدا کرده است اقدام به تولید اثر کند. آن وقت است که آن اثر هم در جهت اهداف برگزارکنندگان آن جشنواره است و هم میتواند بر مخاطبان تاثیر لازم را بگذارد.»
این داور جشنوارههای مختلف عکاسی کشور معتقد است: «برگزارکنندگان جشنوارهها باید با شناسایی و حمایت از هنرمندان توانا و برگزیدگان دورههای گذشته خود برای آنها پروژههای عکاسانه تعریف کنند و با بستن قرارداد با آنها سعی کنند برای تعدادی عکاس با برگزاری نشستهای تخصصی و تسهیل شرایط کار، نه تنها آنها را در جهت موضوع خاص خود تربیت کنند؛ بلکه رزومه قویتری را برایشان به وجود آورند. به نظرم فاصله زیادی میان عکاس و عکسبردار وجود دارد. عکاس صاحبفکر و اندیشه است ولی عکسبردار تنها با نگاه ساده و سطحی عکاسی میکند. به عقیده من عکاسانی که در جشنوارهها شرکت میکنند باید به درجهای برسند که بتوان اسم آنها را عکاس گذاشت.»
وی خاطر نشان کرد: «گاهی برای من این سوال پیش میآید که چه چیزی باعث میشود بیش از هزاران نفر در جشنواره دام دام هند و ادینبورگ انگلیس شرکت کنند و چه چیزی سبب میشود تا سالیان سال این جشنوارهها برگزار شوند؛ یعنی مدیران هنری آنها چه چیزهایی دارند که ما نداریم. اینها مواردی است که مدیران فرهنگی و هنری ما باید سرلوحه کار خود قرار دهند و سعی کنند این موارد را در جشنوارههای خود لحاظ کنند.»
* نویسنده : افشین حیدری روزنامه نگار
