نعمت ولایت و کشف عالم غیب
برخی محققان علاوه بر آیات اواخر سوره مائده وجه دیگری از نامگذاری این سوره به این نام را مرتبط با همین آیه ابلاغ ولایت می‌دانند.
  • ۱۳۹۶-۰۶-۱۹ - ۱۹:۳۵
  • 00
نعمت ولایت و کشف عالم غیب
رهیافتی به واقعه غدیر
رهیافتی به واقعه غدیر

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در آخرین حج حضرت خاتم(ص)، بزرگ‌ترین ماموریتی که در طول دوران پیامبری بر آن حضرت ابلاغ شده بود مورد تاکید مجدد قرار گرفت و به پیامبر خطاب شد: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین». ماموریتی  که با وجود خطراتی که در آن بود و به مثابه تکمیل رسالت نبوی به شمار می‌رفت و اگر ابلاغ نمی‌شد رسالت ناتمام می‌ماند.

اما اهمیت این واقعه در چه بود؟ ولایت حلقه اتصال جامعه ایمانی با عالم غیب و حضرت ربوبی است و از این باب حقیقت و باطن تمام نعمت‌های دنیوی و اخروی است. حتی برخی محققان علاوه بر آیات اواخر سوره مائده وجه دیگری از نامگذاری این سوره به این نام را مرتبط با همین آیه ابلاغ ولایت می‌دانند. به این بیان مائده آسمانی همان نعمت ولایت است که در این روز حضرت حق به واسطه ابلاغ آن بندگانش را بر سفره غدیر میهمان کرد تا پیوند زمین و آسمان به واسطه ولایت امیرالمومنین علی علیه‌السلام محقق شود.

و البته از کفران این نعمت پرسش خواهد کرد که «فبای آلاء ربکما تکذبان» هرچند بهره‌گیری از نعمت الهی به اختیار است و کسی به آن مجبور نیست که «لا اکراه فی‌الدین قد تبین الرشد من الغی». انسان در انتخاب میان سرپرستی ولایت و طاغوت و راه رشد آزاد گذاشته شده است.

«فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله» و آنان که طوق بندگی به گردن اندازند و به طاغوت پشت کنند و پذیرای این نعمت الهی باشند، شکر نعمت کرده‌اند و «فقد استمسک بالعروه الوثقی» به ریسمانی چنگ انداخته‌اند که آنها را از مبدا و ماواء گسستی نیست و بر سر سفره ولایت گرد آمده‌اند و در سرای دیگر  به واسطه صاحب ولایت و ساقی کوثر از جانب حضرت حق «و سقاهم ربهم شرابا طهورا» خواهند بود و سرپرستی‌شان با اوست «الله ولی‌الذین آمنوا».

«والذین کفروا» پس آنان که قدر نعمت ندانند و رشته محبت و اطاعت را از سر باز کنند «یخرجونهم من النور الی الظلمات» از وادی حق رسته‌اند و به حقیقت نوری پشت کرده‌اند. و از همین‌ها هستند که گاه تا جایی طغیان می‌کنند که به خیال باطل خود «یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم». و از همین‌جاست که سقیفه در مقابل غدیر قدعلم می‌کند و در مقابل جریان تاریخ می‌ایستد و در آن وقفه ایجاد می‌کند.  و این غیبتی است که در مقابل حقیقت دین و ولایت حجاب ظلمانی طواغیت برپا می‌شود «و اللیل اذا یغشی».

«کظلمات فی بحر لجی یغشاه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض» و اگر در این ظلمات و غیبت نیز از جانب حق راهی باز نشود و نوری روشن نگردد کسی را یارای وصول به مقصد نخواهد بود. «و من لم یجعل الله له نور فما له من نور» و این چنین است که همانطور که در آغاز پروردگار قلب مبارک نبی(ص) را مطمئن کرد که «والله یعصمک من الناس» اما باز هم با «والله متم نوره ولوکره المشرکون» بر آن تاکید می‌کند و به پیروان حضرتش وعده ظهور منجی می‌دهد که این «نباء عظیم» بالاخره محقق خواهد شد و روزی خواهد رسید «و النهار اذا تجلی» و این غیبت دیگر که غیبت جسمانی حضرت موعود باشد، هم روزی به سر خواهد آمد و حجب ظلمانی را در هم خواهد شکست و ظاهر و باطن ولایت توامان مکشوف می‌شود و دولت حق تحقق می‌یابد: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی‌الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم وارثین».

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰