

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، لوسین پای، نظریهپرداز مشهور غربی در چارچوب نظری خود در مورد توسعه به پنج بحران بهعنوان بحرانهایی که یک نظام سیاسی با آنها مواجه است اشاره میکند. بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مشارکت، بحران نفوذ و بحران توزیع پنج بحرانی هستند که هر نظام سیاسی نوپایی به ترتیب با آنها مواجه میشود. هر نظام سیاسی در صورت موفقیت در مواجهه با هریک از این بحرانها به مرحله بعد این دستهبندی میرود و اگر نتواند به حل این چالش بپردازد، با مشکل مواجه میشود.ایران امروز در جایی بین پلههای چهار و پنج ردهبندی لوسین پای قرار دارد و با بحرانهای نفوذ و توزیع مواجه است. بحرانهایی که به موضوع کارآمدی نظام در مواجهه با نیازهای جامعه و توانایی برای مدیریت رفع این نیازها و برقراری عدالت در جامعه میپردازد. بیتوجهی برخی مدیران و مسئولان به نیازهای جامعه باعث شده است که امروز برخی مسائل و مشکلات اجتماعی که بهراحتی و با سیاستگذاریهای ساده قابل حل هستند به بحرانهایی غیرقابل حل تبدیل شوند که ممکن است در آیندهای نهچندان دور حتی کشور را با معضلات امنیتی روبهرو کنند که میتواند آسیبهای جدی به جامعه وارد کند.
در این بین نقش هنرمندان بهعنوان دیدهبانان جامعه، نقشی بسیار مهم و حائز اهمیت است. در حالی که برخی مدیران، خیلی از مشکلات روز جامعه را به دلیل سلب مسئولیت از خود برای رفع این نیازها با زدن برچسبهای مختلف نادیده میگیرند، این هنرمندان هستند که میتوانند با نکتهبینی به طرح این مسائل در جامعه بپردازند و تلاش برای رفع این مسائل و مشکلات را بهعنوان یک مطالبه بحق اجتماعی برای شهروندان جامعه طلب کنند.
فیلم بهعنوان موثرترین ابزار هنری و فرهنگی که قابلیت ارتباط و انتقال پیام با همه اقشار مخاطبان را دارد، نقش مهمی در طرح اینگونه مسائل در جامعه برعهده دارد. فیلمسازان اجتماعی با نگاهی دقیق به مشکلات اصلی جامعه میتوانند به واکاوی ابعاد مختلف آن بپردازند و این موضوعات پنهان که نادیده انگاشته میشوند را در جامعه طرح کنند تا متفکران و مسئولان به فکر چارهای برای رفع این مسائل بیفتند.
هرچند در سالهای اخیر فیلمسازان در طرح برخی مسائل اجتماعی به افراط یا تفریط افتادهاند و در یک طرح کلی به بزرگنمایی یا کوچکنمایی بیش از حد یک موضوع پرداختهاند اما توجه آنها به موضوعات اصلی جامعه میتواند نویدبخش حل این مشکلات در زمانی نهچندان دور، وقتی که رفع این مسائل به مطالبهای اجتماعی در بین مردم تبدیل شد، باشد.
نیازهای جنسی جامعه یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه مستندسازان اجتماعی قرار گرفته و بهعنوان یکی از نیازهای اصلی افراد جامعه به آن پرداخته شده است. نیازی که بیتوجهی به آن باعث شده با بحران مسائل جنسی در کشور مواجه شویم و نتوانیم به روشی صحیح به حل این نیاز برای آحاد جامعه بپردازیم. تلقی اشتباه همگانی از مفاهیمی مانند غیرت و گرهزدن این مسائل به دین باعث شده است الگوی رفتاری جنسی ایرانیان به یک الگوی غیرمنطقی بدل شود که ارتباط دادن آن با شریعت باعث دینگریزی افراد میشود. با وجود فیلمهای مستند متعددی که تاکنون درباره بحران جنسی در ایران ساخته شده است، اکثر فیلمسازان نتوانستهاند پس از تشریح علل وجود این بحران به تبیین راهحلی دقیق و منطقی که مبتنیبر سبک زندگی ایرانی، اسلامی است برای رفع این بحران بپردازند. راهی که هم برآوردهکننده نیازهای جنسی افراد جامعه و هم مبتنیبر حیا و عفت در جامعه باشد.
مستند «انقلاب جنسی» که به تازگی در فضای مجازی منتشر شده است یکی از معدود فیلمهایی است که توانسته جواب دقیقی برای این مساله ارائه دهد. هرچند که در مورد فرم این مستند نقدهای زیادی میتوان نوشت اما محتوایی که این فیلم ارائه میدهد، نسخهای است که باید مسئولان به آن توجه کنند. رفع نیازهای جنسی در خانواده با فرهنگسازی برای والدین، پاسخی است که سبک زندگی ایرانی اسلامی به این مساله داده است. اگر مسئولان با فرهنگسازی برای خانوادهها در جهت تسهیل ازدواج و رفع نیاز جنسی افراد به صورت مشروع در محیط امن خانواده قدم بردارند، دیگر نه نیازی به طرحهای عجیب و غریب با برچسب اسلامی برای رفع این نیاز در جامعه و نه سرکوب این نیاز اصلی و منطقی در جوانان است. قطعا کشیده شدن تلاشها برای رفع نیازهای جنسی به کوچه و خیابانها جز ترویج بیحیایی و قدم برداشتن بر خلافت مسیر عفت در جامعه نتیجهای نخواهد داشت؛ راهی که غرب سالهاست طی کرده و باعث شده است یک نیاز اصلی جامعه که باعث ادامه بقا و حیات نسل بشر میشود، انسان را به انحطاط اخلاقی و قهقرا بکشاند.
