اگر بتوانیم توجیه «حمله سایبری» را در روز نخست بلیت‌فروشی به بالا نبودن پهنای باند سمفا در نتیجه استقبال بالای مخاطبان مرتبط بدانیم، اختلال 40 دقیقه پایانی روز 21 بهمن را باید ناشی از کدام اتفاق بدانیم؟ بررسی این وضعیت مشکوک ما را به این هدف...
پایان انحصارگرایی قدیمی با یک‌‌ انحصارگرایی جدید
«فرهیختگان» از معایب سمفا و آمار واقعی میزان تماشاگران، سانس‌ها، فروش و آرای مردمی جشنواره این دوره گزارش می‌دهد
آخرین خبرها
اگر بتوانیم توجیه «حمله سایبری» را در روز نخست بلیت‌فروشی به بالا نبودن پهنای باند سمفا در نتیجه استقبال بالای مخاطبان مرتبط بدانیم، اختلال ۴۰ دقیقه پایانی روز ۲۱ بهمن را باید ناشی از کدام اتفاق بدانیم؟ بررسی این وضعیت مشکوک ما را به این هدف می‌رساند که سمفا، با دست‌هایی در پشت‌پرده، گرچه با هدف انحصارزدایی آمده اما خود موجبات یک انحصارگرایی ویژه را رقم زده است.
در بی‌همه‌چیز این تعارض به علتِ عدمِ ترسیمِ باورپذیرِ فقر ابدا شکل نمی‌گیرد و پایان‌بندیِ فیلم نیز به هدفِ غایی فیلمساز که نقدِ جامعه و تقدس‌زدایی از حقانیت آن است منتهی نمی‌شود.
در این گزارش به هشت خصوصیت عمده که در مدیران مختلف جشنواره فجر، در دولت تدبیر و امید وجود داشت و گاهی کمرنگ‌تر و گاهی پررنگ‌تر به چشم می‌آمد اشاره می‌شود و پس از آن مروری کلی به هرکدام از هشت دوره‌ای که بین سال‌های ۹۲ تا ۹۹ برگزار شدند خواهیم داشت.
در آیین اختتامیه سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به فیلم «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم «ابلق» اهدا شد.
جواد نوروزبیگی به بالارفتن غیر منطقی آرای یک فیلم در نیم ساعت پایانی دیشب، واکنش تندی نشان داد.
قطعا «یدو» شگفتی‌ساز جشنواره سی‌ونهم لقب گرفته است. فیلم کم‌ادعا و شریفی که توانست پابه‌پای «بی‌همه‌چیز» که کلی سروصدا به راه انداخته بود، در ۱۳ رشته، بیشترین تعداد نامزدی را از آن خود کند. «زالاوا» با ۱۰ و «ابلق» با ۹ نامزدی، پرافتخارترین فیلم‌های جدول کاندیداهای جشنواره امسال محسوب می‌شوند.
مدیران دولتی در بلاتکلیف‌ترین و بی‌برنامه‌ترین وضعیت سینمایی قرار دارند؛ نه راهی جلوی پای سینماداران باز می‌کنند و نه تضمینی برای ضرر و زیان فیلمسازان دارند.
در جشنواره امسال عموما با دو نوع فیلم مواجه بودیم؛ نوع اول، فیلم‌هایی که در مخالفت با مردم بودند و در انتها هم تلخ یا همراه با خودویرانگری تمام می‌شد. نوع دوم شامل فیلم‌هایی بودند که از امید و تلاش و غرور می‌گفتند و ضد ناامیدی بودند.
نقدا درباره جنوب ایران می‌توان گفت که اگر فیلمی حتی درموارد مختلف ایراد داشته باشد و تنها بتواند یک فضاسازی درست و جذاب از جنوب ایران را در بیاورد، تا همین‌جا صد- هیچ از خیلی فیلم‌های پایتخت جلو است.
«خط فرضی» مانند اکثر فیلم‌های اولی، گرفتار «زیاد گفتن» است. انگار این سندرمی‌ است که کارگردان‌های فیلم‌اولی فکر می‌کنند قرار نیست دیگر فیلم بسازند و همه حرف‌هایشان را در همین یک فیلم باید بزنند.
با قبول اینکه فرم در سینما عبارت است از رابطه متقابل فراگیر بین سیستم‌های متعدد، پس می‌توان گفت هر عنصری در این کلیت دارای یک یا چند کارکرد است؛ یعنی هر عنصر عهده‌دار یک یا چند نقش در بطن آن سیستم کلی خواهد بود.
یدو جزء معدود آثار سینمای ایران است که جنگ را در نسبت با معصومیت جهان کودکانه روایت می‌کند اما متاسفانه به علت ناتوانی در تبدیل مضمون به مساله، عدم پرداخت دقیق به مساله و جای‌گذاری آن در سیر روایی، در خلق یک نوجوان کاریزماتیک که دارای شمایلی قهرمانانه و جهانی آرمان‌خواهانه باشد، شکست خورده است.
نکته مهم یدو، ساختن قهرمان برای نسلی است که شاید همیشه به‌دنبال قهرمان می‌گردند، اما معمولا در فیلم‌های وطنی با این موضوع روبه‌رو نمی‌شوند. اما مهدی جعفری از قهرمان‌های گمنامی می‌گوید که یک زمانی با وجود سن کم وقتی دیدند، وطن‌شان با یک جنگ ناخواسته روبه‌رو شده است، خم به ابرو نیاوردند و لباس رزم پوشیدند و از وطن دفاع کردند.
«یدو» دومین ساخت بلند مهدی جعفری است که شریف است و البته خالی از ضعف هم نیست و می‌توانست در جاهایی بهتر داستان را پیش‌ببرد؛ اما او شرایط کرونا را هم در ساخت فیلمش تاثیرگذار می‌داند و می‌گوید که با همه وجود تلاشش را کرده است تا بتواند فیلمی قابل قبول را برای مخاطب ارائه دهد.
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین سی و نهمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند که «یدو» و «بی همه چیز» با نامزدی در ۱۳ بخش پیشتاز هستند.
1 2 3 4... 5